چند برگ از یادداشت های روزانه دیده‌بان شهید حسین کهتری

پریروز صبح روی دکل جلو ـ شهید فخّاری ـ بودم که «بیشه‌ای» آمد و گفت: «تعدادی از دیده‌بانان تیپ قمر بنی‌هاشم (ع) شهید و مجروح شده‌اند. برو، ببین وضعیت آنها چطور است.»

سگ‌های جزیره

از بازی فوتبال با هم آشنا شدیم. در زمین گِلی و با پوتین‌های پلاستیکی می‌دویدیم. آنها در یک تیم بودند و ما در تیم مقابل؛ بچه‌های اطلاعات عملیات در برابر دیده‌بان توپخانه.

لبیک یا فرمانده

من بی‌سیم‌چی گروهان یک بودم. شهید صاحب زمانی فرمانده ما بود. شهید امیدی هم فرمانده گردان بود ...

مکتب حزب‌الله در خاطرات داوود ایرانپور (2)

پیش تر، بخش اول این مطلب را خواندیم. بخش دوم در ادامه می آید: افرادی بودند که از لحاظ سنی بالاتر از دیگران بودند مثل علی نوروزی، شهید اصغر اکبری، شهید نصرالله تقوی راد، این ها افراد شاخص‌ مکتب بودند.

با یاد فرزند کویر

چهارم اردیبهشت ماه 1359 شش هواپیمای غول پیکر نظامی‌C-130 و هشت فروند هلی‌کوپتر آمریکایی بعد از حرکت از پایگاه‌‌های هوایی محرمانه‌ای در خاک مصر به هوا برخاستند و مرز‌های جنوبی ایران را بدون کوچک‌ترین مقاومتی پشت سرگذاشته و وارد حریم هوایی ایران می‌شوند. هرچند یک پاسگاه مرزی عبور آنها را گزارش می‌دهد ولی معلوم نیست که چرا به این گزارش ترتیب اثری داده نمی‌شود.

مکتب حزب‌الله در خاطرات داوود ایرانیپور (1)

موقع دیپلم گرفتن ما مصادف شد با اوج انقلاب و حوادث آن روزها. به یاد دارم روی تخته‌سیاه شعار مرگ بر شاه می‌نوشتیم و بچه‌های کلاس هم برای تعطیلی تهییج می‌شدند. سایر مدارس هم همین‌طور بود و از داخل مدرسه شعار «مرگ بر شاه» سر می‌دادیم و وارد خیابان‌های شهرری می‌شدیم و به مردم می‌پیوستیم. کار ما در آن مدت همین بود.

خاطرات حجت الاسلام محمد علی موسوی

قدم زنان راهی منزل بودم، بعد از پل حجتیه، عطر دلپذیرنان سنگک مشامم را نوازش داد، صدای روح نواز مؤذن از گلدسته ‌های حرم حضرت معصومه (س) تازه به گوش می‌رسید. به نانوایی رسیدم و در نوبت نان قرار گرفتم...

یاد کودکی 5- خاطره ی دکتر انور خامه‌ای

من، کلاس اول بودم. چهار، پنج ماه از سال گذشته بود و من، مختصری از الفبا را یاد گرفته بودم که سرم کچل شد. آن موقع، زُفت می انداختند که چیزی شبیه قیر بود...

یاد کودکی 4- خاطره ی آقای نصرت الله کریمی

در مدرسه ی صنعتی در کارخانه که کار می کردیم، میزهای بلند، با گیره‌های بزرگ و میزهای کوچک با گیره‌های کوچک بود. دَم آن میزهای بلند، یک پیت بنزین می‌گذاشتم زیر پایم و وقتی می‌خواستم سوهان کاری بکنم، سوهان موازی چشمم بود. این اوضاع و احوال، باعث می شد بچه‌ها بخندند.

آیت الله طالقانی در مسجد هدایت

بی تردید یکی از مساجدی که پیش از انقلاب اسلامی نقش مهمی در فعالیت های مذهبی سیاسی داشته است مسجد هدابت تهران در نزدیکی جمهوری و لاله زار است. انتشار کتاب دوم مسجد هدایت تهران در دو جلد از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی و ارائه ده‌ها سند در خصوص فعالیت های این مسجد فرصتی تازه برای بررسی نقش برجسته این مسجد در دهه های گذشته است.
...
55
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 121

بلافاصله از کمین بیرون آمدیم و داخل موضع شدیم. در این موضع دو سنگر بیشتر ندیدیم که داخل یکی از آنها دو نفر و در دیگری سه نفر خواب بودند. ستوانیار حسین و یک سرباز دیگر داخل هر سنگر نارنجکی انداختند و نفرات آن را به شهادت رساندند. من سنگر دیگری، کمی دورتر از این دو سنگر، دیدم و به نظرم رسید باید انبار مهمات باشد زیرا اطراف آن با گونی پوشانده شده بود و تقریباً یک مترونیم ارتفاع داشت.