«مدرسه تاریخ شفاهی»-6

جایگاه «زبانِ معیار» در تدوینِ تاریخ شفاهی

از سه دیدگاه، می‌توان به تدوین پرداخت: یک عده معتقدند هرگونه تصحیح، تدوین یا تغییر در متنِ گفتار، جایز نیست. یعنی گفتار و شفاهیت باید عیناً حاکم باشد و آن را منتشر کنیم. یک عده دیگر، نظرشان این است که باید در متن، دست بُرد و اشکالات آن را برطرف کرد. چون سخنان تکراری وجود دارد یا پانوشت و اضافات می‌خواهد. یک عده هم معتقدند هر متن، فقط برای یک‌بار مطرح می‌شود. یعنی اگر این گفتار و متن، شامل گذر زمان یا در زمان دیگری بیان شود، باز هم اختلاف در معنا به وجود می‌آورد و برداشت‌ها به مرور زمان، متفاوت می‌شود.

«مدرسه تاریخ شفاهی»- 5

تدوین متون، مستلزم تسلط بر انواع نوشته‌هاست

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، دکتر مرتضی رسولی‌پور در قالب چهار جلسه برخط، مقوله «تدوین در تاریخ شفاهی» را به همت انجمن ایرانی تاریخ، در نیمه دوم مرداد تشریح کرد. در ادامه، گزیده‌ای از این تدریس، بازگو خواهد شد. او با تأکید بر لزوم آشنایی با پیشینه تدوین در تاریخ‌نگاری گفت: «خروجی آنچه تاکنون در ایران در زمینه تاریخ شفاهی انجام شده، کمتر شفاهی بوده است. یعنی امرِ شفاهیت در مجموعه فعالیت‌های تاریخ شفاهی، کامل نیست و خروجی تاریخ شفاهی، مکتوب است.»

سیصدوپنجاه‌وپنجمین شب خاطره - 4

راوی سوم برنامه، عباس ابراهیمی در ابتدای سخنان خود گفت: 1359 به جبهه اعزام شدم. دو سال به عنوان دیده‌بان خدمت می‌کردم. در یک عملیات برون‌مرزی، نزدیک شهر خانقین موقعیت ِ‌ما، لو رفت. بعد از شهادت دوست بسیار عزیزم محمد مؤمنی که بچه راوند کاشان بود و مجروح‌شدنِ خودم، به اسارت نیروهای عراقی درآمدم. ما را به بیمارستان نیروی هوایی بردند. 50-60 نفر از بچه‌های عملیات محرم آنجا بودند. همه بسیجی بودند و من تنها سرباز آنجا بودم. احمد پاکار از بچه‌های اصفهان بود. او یک‌تنه در بیمارستان به بچه‌ها رسیدگی می‌کرد. خونِ زیادی از کمرم رفته بود؛ به همین دلیل لباسم را درآورده و لباس سبز عراقی تنم کرده بودند.

سیصدوپنجاه‌وپنجمین شب خاطره - 3

راوی دوم برنامه دکتر امیرحسین تروند، در 18 بهمن 1361 در سن 19 سالگی به اسارت نیروهای عراقی درآمد و در 6 شهریور 1369 آزاد شد و به ایران بازگشت. او در ابتدای سخنانش گفت: در اسارت دو بُعد معنویت بود: یکی دعاها و نوحه‌ها و دیگری سرودها. یک سری سرودها مثل «22 بهمن... / روز از خود گذشتن... » در یادها مانده بود که آنها را یادداشت می‌کردیم که داشته باشیم؛ ولی یک سری سرودها فقط آهنگش در ذهن‌مان بود و اشعارش در ذهن و خاطر ما نمی‌آمد. به همین دلیل سعی می‌کردیم که اشعاری روی آن بسازیم.

«مدرسه تاریخ شفاهی»-4

مصاحبه‌کننده تاریخ شفاهی باید «صبور»، «ملاحظه‌گر» و «به دور از تعصب» باشد

ه گزارش سایت تاریخ شفاهی، چهارمین جلسه آنلاین «مدرسه تاریخ شفاهی» عصر سه‌شنبه، 19تیر 1403 با سخنرانی دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی با محوریت «مصاحبه، مراحل و آداب» به همت انجمن ایرانی تاریخ برگزار شد. دکتر حسن‌آبادی در آغاز این نشست، به 20 سال فعالیت خود در حوزه تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: «پروژه‌های زیادی در طول این سال‌ها در مرکز اسناد آستان قدس رضوی انجام شده و بیش از 20هزار ساعت مصاحبه، ضبط و ثبت شده است.

سیصدوپنجاه‌وپنجمین شب خاطره - 2

راوی اول برنامه ناصر قره‌باغی در ادامه صحبت‌هایش گفت: عراقی می‌گفت بلند شو،‌ قُم قُم قُم. من تکان نمی‌خوردم. گفتم بگذار به سرم بزند که زودتر راحت‌ شوم. یک رگبار بغل سرم بست؛ باز تکان نخوردم. دیدم صدا نمی‌آید، سرم را بلند کردم دیدم خبری از شهادت نیست. سالمم. سرم را برگرداندم ببینم دستم چی شده،‌ دیدم دستم روی آب سالم است. فهمیدم به عصبش خورده. همان لحظه عراقی دید من تکان می­خورم، گفت: قُم یالا!‌ دیگر بلند شدم.

«مدرسه تاریخ شفاهی»-3

از تعریف طرح تا برآورد هزینه‌های پروژه تاریخ شفاهی

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، سومین جلسه آنلاین «مدرسه تاریخ شفاهی» عصر دوشنبه، 18 تیر 1403 با سخنرانی دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی با محوریت «موضوع‌یابی و تعریف پروژه در تاریخ شفاهی» به همت انجمن ایرانی تاریخ برگزار شد. دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی با اشاره به اهمیت ثبت و ضبط تاریخ شفاهی مربوط به خانواده جانبازان اظهار داشت: ««باید به موضوعات به‌ظاهر کم‌اهمیت، اما مهم در حیات اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی جامعه توجه کنیم...

سیصدوپنجاه‌وپنجمین شب خاطره - 1

سیصدوپنجاه‌وپنجمین برنامه شب خاطره، 3 اسفند 1402 با عنوان «نغمه‌ها و سرودهای دوران اسارت» با حضور آزادگان و رزمندگان دفاع مقدس به همراه رونمایی از «آلبوم نغمه‌های امید» در سالن سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد. در این برنامه ناصر قره‌باغی، امیرحسین تروند و عباس ابراهیمی به بیان خاطرات خود پرداختند. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

«مدرسه تاریخ شفاهی»-2

شباهت‌های خاطره‌نگاری و تاریخ شفاهی؛ عامل خلط مبحث

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، دومین جلسه آنلاین «مدرسه تاریخ شفاهی» عصر یکشنبه، 17 تیر 1403 با سخنرانی دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی با محوریت «مرز تاریخ شفاهی با سنت شفاهی و خاطره‌گیری» به همت انجمن ایرانی تاریخ برگزار شد. دکتر ابوالحسنی در آغاز سخنانش، اظهار داشت: «متأسفانه تاکنون، متوجه یک بدفهمی از تاریخ شفاهی شده‌ایم. همه آنچه به عنوان سند شفاهی از گذشته وجود دارد، جزو تاریخ شفاهی محسوب می‌کنیم. باید تفاوت تاریخ شفاهی با خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی را بدانیم. البته سازوکار و شباهت‌هایی با هم دارند که باعث فریب ما و خلط مبحث می‌شود. تاریخ شفاهی، مجموعه‌ای از روایات تاریخی از عاملان، ناظران و کارگردانان تاریخ است که در کنار هم قرار می‌گیرند...

سیصدوپنجاه‌وچهارمین شب خاطره -2

راوی دوم برنامه منصوره اسکندری بود. او در روز ترور 4 ساله بود که هدفِ منافقین قرار گرفت. وی در ابتدای خاطراتش گفت: از مادر به جز روز شهادتش خاطره‌ای به یاد ندارم. بعد از شهادت مادر، یک ترسِ 24 ساعته همراه ما بود. به‌هیچ‌وجه یک مسیر کوتاه را بدون همراه نمی‌رفتم. حتی صبح‌ها با پدر از منزل خارج می‌شدیم و اصرار داشتم حتماً با او به محل کار بروم. پدرم همراهی می‌کرد و اجازه نمی‌داد این ترس بیشتر از این اذیتم کند. البته محل کار او هم چندان خوشایند نبود.
1
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 115

ستوان نصر را به بیمارستان بردند ولی او مُرد، در حالی که انتظار آن را نداشتیم؛ زیرا ستوان فقط از ناحیه دهان زخمی شده بود و جراحتش خیلی عمیق نبود. حتی تا آخرین دقایق سرپا بود و هیچ ضعفی هم نداشت ولی با همه اینها او زنده نماند و به درک واصل شد. جوان خرمشهری که در کوچه به‌وسیله ستوان نصر به شهادت رسید نظامی نبود. بعد از شهادت او افراد ما اعضای خانواده را اسیر کردند و به محله حی‌البعث که محل استقرار خانواده‌های اسیر خرمشهری بود فرستادند. یک هفته از استقرار ما در خرمشهر گذشت. روزی وانتی روی جاده آمد و ما به طرفش تیراندازی کردیم.