سیصد و پنجاه ‌و هشتمین شب خاطره - 1

سیصد و پنجاه و هشتمین برنامه شب خاطره، با عنوان «مقاومت و ایستادگی» 7 تیر 1403 در سالن سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد. در این برنامه، آقای علی ثقفی از آزادگان جنگ تحمیلی خاطره گفت. در ادامه برنامه، دو نفر از حاضران نیز خاطراتی از دفاع مقدس روایت کردند. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

«مدرسه تاریخ شفاهی»- 8

ویرایش محتوایی تاریخ شفاهی باید به سبک مصاحبه‌شونده نزدیک باشد

در تاریخ شفاهی، محدود به اظهارات یک شخص هستیم. بنابراین نمی‌توانیم از این محدوده خارج شویم، اِعمال سلیقه و ایجاد تفنن کنیم و سبک مصاحبه‌شونده را تغییر دهیم. به همین دلیل است که هر مصاحبه، ضابطه خاص خود را دارد. نمی‌توان ویرایش محتوایی همه مصاحبه‌ها را مثل هم انجام داد.

در حاشیه کنفرانس بین‌المللی تاریخ شفاهی، در مسقط رخ داد

معرفی فعالیت‌های تاریخ شفاهی ایران، توسط دکتر «مرتضی نورائی»

به نقل از خبرگزاری‌های عرب‌زبان

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، کنفرانس بین‌المللی تاریخ شفاهی «مفهوم و تجربه عربی»، 23 تا 25 سپتامبر 2024 (دوم تا چهارم مهر 1403) به میزبانی مسقط، پایتخت عمان، با حضورِ گروهی از نخبگان و پژوهشگرانِ حوزه مستندسازی برگزار شد. این کنفرانس که توسط سازمان اسناد و آرشیو ملی مقامات عمان برپا شده بود، سه محور اصلی تاریخ شفاهی را مورد بحث قرار داد.

سیصدوپنجاه‌ و ششمین شب خاطره - 2

راوی دوم برنامه سرهنگ اسماعیل محمدی متولد 27 مرداد 1332 در تهران بود. او خلبان هلی‌کوپتر 214 و ورودش به ارتش تقریباً همزمان با شهید شیرودی بود. کار این هلی‌کوپتر پشتیبانی، جابه‌جایی نیرو، غذا، تجهیزات و حمل مجروحین در جنگ بود. راوی در عملیات بازپس‌گیری ارتفاعات بازی‌دراز حاضر بوده و وقتی شهید شیرودی در آن عملیات به شهادت می‌رسد، جز اولین نفراتی بود که برای جابه‌جا کردن پیکر شهید مراجعه می‌کند.

«مدرسه تاریخ شفاهی»-7

مصاحبه‌گر، بهترین تدوین‌کننده است

ما به تدوین نیاز داریم، چون تنها با متون شفاهی ارتباط نداریم. یعنی اصولاً خاطرات، دست‌نوشته‌ها، انواع سفرنامه‌ها و نوشته‌های تاریخی نیازمند تدوین هستند. بخش دیگر هم مربوط به مصاحبه‌ها است که اگر قرار باشد خروجی آن به صورت مکتوب ارائه شود، باز هم بحث تدوین، یک نیاز اساسی است و باید به آن بپردازیم. اگر کارورزان تاریخ شفاهی به مواردی که در ادامه خواهم گفت مسلط باشند، تدوین با کارکردهای مختلفی به درد آن‌ها خواهد خورد. یعنی می‌توانند، یک متن مکتوب -- که حالت تک‌گویی دارد- را به گفت‌وگو تبدیل کنند.

سیصدوپنجاه‌‌وششمین شب خاطره - 1

سیصدوپنجاه‌‌وششمین برنامه شب خاطره، 6 اردیبهشت 1403 در سالن سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی با روایت‌گری خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی و هم‌رزمان شهید علی‌اکبر شیرودی در آستانه سالروز شهادت او برگزار شد. در این برنامه سرهنگ حسن خدابنده‌لو، سرهنگ اسماعیل محمدی و سرهنگ علی میلان به بیان خاطرات خود پرداختند. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

«مدرسه تاریخ شفاهی»-6

جایگاه «زبانِ معیار» در تدوینِ تاریخ شفاهی

از سه دیدگاه، می‌توان به تدوین پرداخت: یک عده معتقدند هرگونه تصحیح، تدوین یا تغییر در متنِ گفتار، جایز نیست. یعنی گفتار و شفاهیت باید عیناً حاکم باشد و آن را منتشر کنیم. یک عده دیگر، نظرشان این است که باید در متن، دست بُرد و اشکالات آن را برطرف کرد. چون سخنان تکراری وجود دارد یا پانوشت و اضافات می‌خواهد. یک عده هم معتقدند هر متن، فقط برای یک‌بار مطرح می‌شود. یعنی اگر این گفتار و متن، شامل گذر زمان یا در زمان دیگری بیان شود، باز هم اختلاف در معنا به وجود می‌آورد و برداشت‌ها به مرور زمان، متفاوت می‌شود.

«مدرسه تاریخ شفاهی»- 5

تدوین متون، مستلزم تسلط بر انواع نوشته‌هاست

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، دکتر مرتضی رسولی‌پور در قالب چهار جلسه برخط، مقوله «تدوین در تاریخ شفاهی» را به همت انجمن ایرانی تاریخ، در نیمه دوم مرداد تشریح کرد. در ادامه، گزیده‌ای از این تدریس، بازگو خواهد شد. او با تأکید بر لزوم آشنایی با پیشینه تدوین در تاریخ‌نگاری گفت: «خروجی آنچه تاکنون در ایران در زمینه تاریخ شفاهی انجام شده، کمتر شفاهی بوده است. یعنی امرِ شفاهیت در مجموعه فعالیت‌های تاریخ شفاهی، کامل نیست و خروجی تاریخ شفاهی، مکتوب است.»

سیصدوپنجاه‌وپنجمین شب خاطره - 4

راوی سوم برنامه، عباس ابراهیمی در ابتدای سخنان خود گفت: 1359 به جبهه اعزام شدم. دو سال به عنوان دیده‌بان خدمت می‌کردم. در یک عملیات برون‌مرزی، نزدیک شهر خانقین موقعیت ِ‌ما، لو رفت. بعد از شهادت دوست بسیار عزیزم محمد مؤمنی که بچه راوند کاشان بود و مجروح‌شدنِ خودم، به اسارت نیروهای عراقی درآمدم. ما را به بیمارستان نیروی هوایی بردند. 50-60 نفر از بچه‌های عملیات محرم آنجا بودند. همه بسیجی بودند و من تنها سرباز آنجا بودم. احمد پاکار از بچه‌های اصفهان بود. او یک‌تنه در بیمارستان به بچه‌ها رسیدگی می‌کرد. خونِ زیادی از کمرم رفته بود؛ به همین دلیل لباسم را درآورده و لباس سبز عراقی تنم کرده بودند.

سیصدوپنجاه‌وپنجمین شب خاطره - 3

راوی دوم برنامه دکتر امیرحسین تروند، در 18 بهمن 1361 در سن 19 سالگی به اسارت نیروهای عراقی درآمد و در 6 شهریور 1369 آزاد شد و به ایران بازگشت. او در ابتدای سخنانش گفت: در اسارت دو بُعد معنویت بود: یکی دعاها و نوحه‌ها و دیگری سرودها. یک سری سرودها مثل «22 بهمن... / روز از خود گذشتن... » در یادها مانده بود که آنها را یادداشت می‌کردیم که داشته باشیم؛ ولی یک سری سرودها فقط آهنگش در ذهن‌مان بود و اشعارش در ذهن و خاطر ما نمی‌آمد. به همین دلیل سعی می‌کردیم که اشعاری روی آن بسازیم.
3
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 132

وارد میهن شما شدیم. تا چند کیلومتری حمیدیه به سرعت پیش آمدیم و مستقر شدیم؛ بی‌آنکه نیروی منظم و پر قدرتی در مقابلمان ایستادگی یا مزاحمتی جدی برایمان ایجاد کند. جاده و دشت خالی بود. ما هم می‌آمدیم و هر چیز و هر کس سر راهمان بود نابود می‌کردیم. کوچکترین ترحمی نسبت به جنبنده‌ای نداشتیم. چند ساعت از استقرار ما در این محل می‌گذشت که وانتی به واحد آمد و برایمان چند قالب یخ آورد. دو جوان اهل حمیدیه در وانت بودند.