خاطرات محمدابراهیم باباجانی


07 اسفند 1403


محمدابراهیم باباجانی، خلبان پیشکسوت هوانیروز، سرهنگ جانباز و آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان دویست‌وسی‌وهشتمین برنامه شب خاطره (شهریور 1392) بود. او درباره دوران اسارت، خاطره گفت. او گفت: «نزدیک به 3 سال، ما را در یکی از بندهای زندان ابوغریب زندانی کردند. 3 سال، حدود 57 نفر، نمی‌دانستیم کی روز می‌شود و کی شب. آب را جیره‌‌بندی می‌آوردند. در زندان یاد گرفتیم با یک پارچ وضو بگیریم و استحمام کنیم، اما یکی از بدترین دردهای اسرا، بی‌خبری بود. حاضر بودیم کتک بخوریم اما بی‌خبر نباشیم. یک بار یک تکه روزنامه به زبان عربی پیدا کردیم. تاریخ روزنامه برای 6 ماه قبل بود. هرچند ما بعد از 3 سال، جایی که نباید حتی سوزن و سیم داشته باشیم، رادیو داشتیم. آب را با کابل برق، گرم می‌کردیم.»   

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون 366 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 4 اردیبهشت 1404 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 1215


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 5

اولین دژبانی سر راه ـ صالح‌آباد ـ اولین ایستگاه صلواتی هم بود. شربتی خوردیم و بعد مستقیم حرکت کردیم به طرف مهران که هنوز التهاب عملیات چند هفته پیش والفجر ـ 3 را در خود داشت. تپه «کله‌قندی» آنجا بود. بچه‌های لشکر 27 در این تپه عملیات کرده بودند. تعریف می‌کردند: وقتی عملیات شد، عراقیها در محاصره قرار گرفتند. مدتی که گذشت وضع بسیار بدی پیدا کردند، به طوری که با هلی‌کوپتر برایشان غذا می‌آوردند.