سیصد و شصت و پنجمین شب خاطره - 1

سیصد و شصت و پنجمین برنامه شب خاطره، با روایت تعدادی از رزمندگان گردان شهادت «لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص)» با عنوان «انتظار» با حضور همسران و مادران شهدا، 4 بهمن 1403 در تالار اندیشه حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد. در این برنامه آقای احمد کریمی، خانم مریم رحیمی (همسر شهید علی‌اصغر عبدالحسین‌زاده) دکتر محمد بلوکات و آقای فریدالدین لواسانی به بیان خاطرات خود پرداختند. همچنین از مادر شهید محمدجواد حاج‌ابوالقاسم صراف (جواد صراف) از فرماندهان گردان شهادت نیز تجلیل شد. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

دیدار با مادر شهید مدافع حرم؛ قدیر سرلک

خانه‌ای به رنگ ایثار

قدم گذاشتن به خانه‌ای که بوی ایثار و شجاعت می‌دهد، چیزی نیست که بتوان به راحتی توصیف کرد. در این خانه که هر دیوارش قصه‌ای از دلیری دارد، زمان انگار متوقف شده بود. دیدار ما با مادر شهید سرلک لحظه‌ای پرمعنا و سرشار از احساس بود. زنی صبور و استوار، با لبخندی که در پس آن عمق دلتنگی برای فرزند شهیدش موج می‌زد، پذیرای ما بود. خانه‌ای ساده اما مملو از یادگاری‌های شهید، از جمله عکس‌های او با لباس رزم و خاطراتی که در قاب‌های کوچک و بزرگ جا گرفته بودند.

سیصدوشصت‌وسومین شب خاطره -2

راوی اول برنامه؛ خانم کاتبی در ادامه خاطرات خود گفت: ما به شهر سنندج رسیدیم. گفتند به پادگان بروید. نزدیکی‌های پادگان که رسیدیم مدام می‌گفتند: «خانم‌ها زیگزاگی بروید.» پدر و مادرم هر دو خیاط بودند، ولی من چیزی از خیاطی و مثلاً نخ‌های کوک‌ خیاطی مثل زیگزاگ و کوک‌شُل بلد نیستم و هنوز برادرهایم بهتر از من خیاطی می‌کنند. چادر من را هم برادرم می‌دوزد. گفتم: «ای خدا! خیاطی اینجا هم بیخ خرِ من رو داره می‌گیره! زیگزاگ کدام بود؟ 7 و 8 بود! کدام بود!»

سیصدوشصت‌وسومین شب خاطره -1

سیصدوشصت‌وسومین برنامه شب خاطره، پنجشنبه 1 آذر 1403 در سالن سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی با عنوان «جنگِ دوست‌داشتنی» برگزار شد. در این برنامه خانم مریم کاتبی و داوود امیریان به بیان خاطرات خود پرداختند. اجرای این شب خاطره را داوود صالحی برعهده داشت.

زیارتگاهی در دل خانه

وارد خانه که شدیم، گویی پا به حریم آسمان گذاشته‌ایم! ساده بود، اما عطر عجیبی داشت؛ عطر ایمان، صبر و عشق. این خانه، خانه نبود؛ مأمن فرشتگانی بود که به آسمان بازگشته بودند، اما رد پای نورانی‌شان هنوز بر دل دیوارها باقی مانده بود. گوشه‌ای از خانه شبیه به زیارتگاهی کوچک بود؛ پر بود از عکس‌های دو فرزند شهید، آقا صادق و آقا فخرالدین مهدی‌برزی، که با لبخندهایشان هنوز هم روشنی‌بخش دل مادر بودند.

دیدار با زهرا شیخ‌سفلی، مادر دو شهید

محراب صبر و ایمان

روایت مادری به رنگ بهشت

خانه ساده بود، اما آکنده از عطر ایثار و معنویت. وقتی وارد حریمش می‌شوی، اولین چیزی که نگاهت را به سوی خود می‌کشد، محرابی است که در گوشه‌ای از خانه به زیبایی، خودنمایی می‌کند؛ محرابی با نرده‌ها و دری که گویی میان این دنیا و آسمان، پل می‌زند. درونِ محراب، 4 سجاده پهن شده‌ است. عکس‌هایی از دو شهید، صادق و فخرالدینِ مهدی‌برزی، کنار تصویر رهبر انقلاب، چشم را می‌نوازند. اینجا، خانه‌ای است که هر گوشه‌اش یاد شهیدان و انقلاب را زنده نگه داشته است.

در نشست «اهمیت تاریخ شفاهی در تجربه‌نگاری دانش سازمانی در مجلس» مطرح شد:

احصای تجربه ذهنی نمایندگان مجلس از طریق تاریخ شفاهی

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، دومین جلسه از سلسله نشست‌های معاونت پژوهش کتابخانه مجلس شورای اسلامی با عنوان «اهمیت تاریخ شفاهی در تجربه‌نگاری دانش سازمانی در مجلس شورای اسلامی» صبح سه‌شنبه 4 دی 1403 در تالار کتابخانه ایران‌شناسی مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی برگزار شد.

سیصد و شصت و یکمین شب خاطره - 2

راوی دوم برنامه، سردار احمدعلی گودرزی در ابتدای سخنانش گفت: مهر ۱۳۶۱ بود. یک روز، برادری آمد و گفت: «این یوزی[1] را به ما بده، ما یک کلاش به شما می‌دهیم. هوای ما را داشته باش. می‌خواهیم برویم جلوی واحد شما.» یوزی را دادم رفت. پنج دقیقه طول نکشید که صدای انفجار آمد. دیدم موتورسوار که بادگیر تنش بود، همراه یک نفر که پشت سرش نشسته بود برگشتند. مین منفجر شده بود و آن فرد که ترک موتورسوار بود، دو دستش قطع شده بود.

درخشش ستاره‌ای در آسمان ایثار

از دل مصاحبه، دل‌نوشته‌ای برای زنی آهنین چه زیبا و تکان‌دهنده است! داستان زندگی این زن پرصلابت، زنی که در فقدان فرزند، تمام وجودش را وقف میهن و همرزمانش کرد. انگار تقدیر، او را برای مأموریتی بزرگتر برگزیده است. روزهایی که آتش جنگ بر همه‌جا سایه افکنده بود، او با دستان ظریفش، لباسی برای رزمندگان دوخت و با قلبی مهربان، روحیه‌شان را تقویت کرد. زنی که کارگاه و چرخ‌های خیاطی‌اش را وقف جبهه کرد...

در رونمایی «جنگ و دولت» مطرح شد؛

وزیر بهداشت: خانواده صدر اصیل و ریشه‌دار هستند

کتاب «جنگ و دولت در خاطرات سید محمد صدر» به قلم محمد قبادی کاری از انتشارات سوره‌مهر در حوزه هنری انقلاب اسلامی رونمایی شد. در این مراسم محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، محمد مهدی دادمان رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی، علی‌اکبر شیروانی مدیر عامل انتشارات سوره مهر، احمد مسجدجامعی قائم مقام مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیروز حناچی شهردار پیشین تهران، محمد قبادی نویسنده اثر و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر حضور داشتند.
2
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 144

دوستی داشتم بنام سرباز عبدالباسط عبدل‌النصره او برایم تعریف کرد که در یکی از اتاقهای یکی از خانه‌های خرمشهر جنازه زن و مردی را دیده بود که هر دو کشته شده بودند. بوی عفونت تمام خانه را فرا گرفته بود. وقتی این حرف را شنیدم به او اصرار کردم برویم و آن دو جنازه را دفن کنیم. ولی او گفت: «من دیگر نمی‌توانم آن منظره را ببینم.