اجرای نمایشهای انفرادی با استفاده از تاریخ شفاهی
لیندا فاز[1]
ترجمه: ناتالی حقوردیان
16 اسفند 1395
شارمین کروول- وایت[2] نمایشی انفرادی با تمرکز بر زندگی بردگانی در مزارع مونتپلیه[3] و کاخ سفید، یعنی جیمز و دالی مدیسون[4] اجرا کرد. او با روایت داستان ساکی، تلاش کرد تا شخصیت و استعدادهای دالی مدیسون را به نمایش بگذارد. وی سه اجرا برگزار کرد؛ در سالن جلسات اتریک- ماتوآکا[5] در کتابخانۀ بون ایر[6] و در کتابخانۀ میدودیل.[7]
کروول- وایت بیست سال است که با تاریخهای شفاهی خود در نقاط مختلف نمایش برگزار میکند. پس از 25 سال سابقه کاری و قبل از بازنشستگی از کار آموزش تئاتر، او در 18 سال پیش، نمایشی از زندگی سوجورنر تروث[8] یک آمریکایی سیاهپوست طرفدار الغای بردهداری و فعال حقوق زنان را برای خانواده خود در میدوبروک[9] اجرا کرد. موفقیت وی در اجرای تاریخهای شفاهی، با نمایش هریت توبمان[10] ادامه داشت؛ توبمان کسی بود که زندگی خود را به عنوان هدایتکننده[11] قطار زیرزمینی به خطر انداخت و باعث آزادی بردههای فراری و رسیدن آنها به شمال شد.
کروول- وایت گفت که او در گردآوری سرگذشت ساکی[12] از آزادی خلاق بهره گرفته است: «باید تحقیقات زیادی انجام میدادم و درباره دالی مدیسون و جیمز مدیسون مطالعه میکردم. ساکی که راوی این تاریخ شفاهی است در زمان بردگی در کاخ سفید، بیش از 50 سال سن داشت.»
نمایشهای انفرادی کروول- وایت بازگویی تاریخ به زبان پیشینیان خود اوست. او گفت: «من داستانسرا هستم. این بخشی از سنت ما بوده است.» او گفت که مونت پلیه، پنج یا شش مایل از محل زندگی او در کودکی فاصله دارد: «من اصالتاً اهل این منطقه هستم؛ من ریشه در جایی دارم که از آن آمدهام و دوستش دارم.» کروول- وایت برای هر اجرای خود هیجان دارد. او گفت: «همه این زنان، درون من زنده هستند.»
تاریخهای شفاهی او محدود به سالهای خاصی نیستند. وی گفت: «این کار تمام شده نیست. هر چه سن من بالاتر میرود، نمایشهایم نیز بالغتر شده و تغییر میکنند.» کروول- وایت گفت که این تجربهای بینظیر برای او بوده است: «داستانسرایی مشوق گفتوگوست و من دوست دارم تا داستانسرایی و تاریخهای شفاهی را زنده نگه دارم. تاریخ را دوست دارم و اتفاقاً ژانر من این است.»
[1] Linda Fausz
[2] Charmaine Crowell-White
[3] Montpelier
[4] James and Dolley Madison White House
[5] Ettrick-Matoaca
[6] Bon Air Library
[7] Meadowdale Library
[8] Sojourner Truth
[9] Meadowbrook
[10] Harriet Tubman
[11] Conductor
[12] Sukey
تعداد بازدید: 4599
![](images/sharing/print.png)
![](images/sharing/twitter.png)
![](images/sharing/email.png)
![](images/sharing/facebook.png)
![](images/sharing/google.png)
![](images/sharing/linkedin.png)
![](images/sharing/pinterest.png)
![](images/sharing/sapp.png)
آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 107
سربازی در دسته من بود به نام عصام احمد. این سرباز خیلی مؤمن بود و به جمهوری اسلامی علاقه داشت. او بیشتر اوقات درباره مسائل سیاسی و مخصوصاً جنگ با من صحبت میکرد. شبی داخل سنگر نشسته بودیم و حرف میزدیم. هنوز چند روزی به حمله شما برای شکستن محاصره آبادان مانده بود. فکر میکنم پنج یا هفت روز. من از یک ماه و نیم پس از شروع جنگ تا روز آخر در همین جبهه بودم. آن شب عصام برایم خیلی حرف زد و دردل کرد. او از این که در جبهه بود به شدت ابراز بیزاری و تنفر میکرد. میگفت: «ما چطور با نیروهای ایرانی جنگ کنیم، حال آنکه آنها مسلمانند و در کشورشان جمهوری اسلامی به پا کردهاند.![](pic/banner_box/263.jpg)
![](pic/banner_box/254.jpg)
![](pic/banner_box/169.jpg)
![](pic/banner_box/235.jpg)
![](pic/banner_box/180.jpg)
![](pic/banner_box/43.jpg)
![](pic/banner_box/25.jpg)
![](pic/banner_box/26.jpg)