گاهشمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع‌مقدس


نسخه مکتوب و کتاب الکترونیکی "گاهشمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع‌مقدس" نوشته "محمد باقر نیکخواه بهرامی" به تازگی توسط پژوهشگاه علوم و معارف دفاع‌مقدس و انتشارات شکیب، وارد بازار کتاب شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) "آشنایی با گازها و عوامل شیمیایی جنگی"، "تاریخچه استفاده از سلاح‌های شیمیایی"، "کاربرد سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول و دوم"، "استفاده رژیم بعث عراق از سلاح‌های شیمیایی" و "آمار و نتایج و یافته های کلی، جداول آمار و اطلاعات کاربرد سلاح های شیمیایی"، عناوین فصل‌های کتاب "گاهشمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع‌مقدس" را تشکیل داد‌ه اند.

در دو فصل این کتاب، به عوامل شیمیایی شناخته شده و به کار گیری سلاح‌های شیمیایی در جهان پرداخته شده است و در ادامه، نوع و میزان خسارات وارد شده توسط رژیم بعثی عراق با عوامل شیمیایی به ایران بیان شده‌اند.

"محمدباقر نیک‌خواه بهرامی"، نویسنده این کتاب، چهره سرشناس تبلیغات جبهه و جنگ در طول سال‌های دفاع‌مقدس‌ است. او همچنین مسوولیت‌های مختلف عملیاتی مرتبط با پدافند، کشف و خنثی سازی سلاح های شیمیایی رژیم بعث عراق را برعهده داشته است.

مطالب کتاب "گاهشمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع‌مقدس"، بر اساس مشاهدات و تجربیات وی تدوین شده‌اند.

وجود جدول‌های آمار و اطلاعات کاربرد سلاح های شیمیایی توسط رژیم بعث عراق در طول هشت سال دفاع مقدس، به این کتاب جامعیت بخشیده و نسخه الکترونیکی این اثر نیز در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

"گاهشمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع‌مقدس" در قطع رقعی و 216 صفحه، با شمارگان 3 هزار نسخه و بهای 45 هزار ریال، توسط پژوهشگاه علوم و معارف دفاع‌مقدس و انتشارات شکیب، به چاپ رسیده است.

متن کتاب و 30 مقاله درباره بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت با قابلیت جست‌وجو و فیش‌برداری و 4 فیلم مستند و مجموعه‌ای از عکس‌های مرتبط با حملات شیمیایی ارتش متجاوز صدام در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بازدید هیات‌های بین‌المللی از این مناطق آسیب دیده، در نسخه الکترونیکی این اثر جای گرفته اند.



 
تعداد بازدید: 6057


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»