خاطرات محمد علی‌آبادی


01 بهمن 1403


دکتر محمد علی‌آبادی، مداح و شاعر اهل بیت، مهمان دویست‌وسی‌وهفتمین برنامه شب خاطره (مرداد 1392) بود. او درباره عملیات رمضان و شهادت شاگرد و برادرش خاطره گفت. او گفت: «دانشجوی معماری بودم. از امور تربیتی استقبال کردم. بچه نظام‌آباد تهران هستم. از پایگاه شهید بهشتی به عنوان بسیجی، راهی جبهه شدم. یکی از دانش‌آموزانم من را در جبهه دید. اصرار کرد و گفت آقای معلم یک عکس با هم بگیریم. حین عکس گرفتن، خمپاره به شاهرگ او اصابت کرد. در بغل خودم شاگرد خودم را از دست دادم. هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. بعد از آن برادرم علی، اصرار داشت همراهم به جبهه بیاید. بالاخره با هم راهی شدیم. چند روز قبل از عملیات، روی خاکریز بودیم که با ترکش مجروح شدم. به بیمارستان رفتم. سه روز بعد عملیات شکست خورد. بچه‌ها قیچی شدند. اخوی ما هم شهید شد. بارها به رفتم معراج‌الشهدا رفتم و گشتم. هنوز مزاری که برایش گرفتیم، خالی است.»

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون 364 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 4 بهمن 1403 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 1578


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 
پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/4

اقبال عمومی به تاریخ شفاهی از آن روست که این شیوه، چهره‌ای انسانی و زنده از گذشته ارائه می‌دهد. برخلاف متون رسمی، تاریخ شفاهی احساسات، تجربه‌های شخصی و نگاه کنشگران را ثبت می‌کند و واقعیت را از زبان شاهدان عینی بازمی‌گوید. این روش با بازسازی حافظه جمعی، فاصله مردم با تاریخ را از میان برمی‌دارد و در جوامعی با اسناد ناقص یا تحریف‌شده، امکان کشف بخش‌های پنهان تاریخ را فراهم می‌سازد.