خاطرات محمد هادی


27 آذر 1403


محمد هادی، جانباز دفاع مقدس، مهمان دویست‌وسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره (خرداد 1392) بود. او به مناسبت شب میلاد امام علی(ع)، درباره تقویت روحیه و خنده در جبهه، خاطره گفت. او گفت: «ترس در وجود همه وجود دارد. اگر کسی بگوید من نمی‌ترسم دروغ می‌گوید. یکی از مواردی که ترس را تشدید می‌کند، سکوت و تاریکی است. یک شب خیلی ترسیده بودیم. نفس‌ها به شماره افتاده بود. یکی را صدا کردیم. گفتیم کاری کن همه از این حال و هوا بیرون بیایند. تعجب کرد اما به رزمنده‌ها گفت دست بزنند. بعد آهنگِ «تولدت مبارک» خواند. این کار باعث شد روحیه رزمنده‌ها شاد و قوی شود...»

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون 363 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 6 دی 1403 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 962


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 16

شب را همان‌جا سپری کردیم. نزدیکی‌های سر زدنِ سپیده، نماز را با تیمم و پوتین خواندیم که دستور آمد جلوتر برویم. جلوتر، بین آشیانۀ تانک‌ها و خط دوم نبرد، یک مقر عراقی بود که اطرافش را با سیم خاردار و مین محافظت می‌کردند. اینجا مقر فرماندهان دشمن بود که به دست بچه‌ها تخریب و منهدم شده بود. هنوز نتوانسته بودیم وارد روستا شویم. تا شب آنجا ماندیم. یکی از رزمندگان با طنز گفت: فردا مهیا باشید، قرار است مهمان بیاید. پرسیدیم: «مهمان کیست؟» با خنده گفت: «تانک‌های عراقی!»