خاطرات مرتضی وافی
30 آبان 1401
حجتالاسلام مرتضی وافی، طلبه رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان صد و هشتاد و هفتمین برنامه شب خاطره بود. او درباره افتادنش از دژ، سه ساعت معطل ماندن برای آمدن آمبولانس، چگونگی زخمی شدنش و نبود امکانات در بیمارستان صحرایی و بیمارستان اهواز خاطره گفت. او همچنین چگونگی انتخاب طلبگی خود را روایت کرد. ادامه این روایت را ببینیم.
تاکنون 340 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 3 آذر 1401 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 3040








آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 17
چند تن از دوستانم شهید شده بودند ـ مثل «سعید رشیدی» که پزشکیار گردانمان بود و «مالمیر» مسئول دسته گروهان هجرت ـ یک گروهان از گردان حمزه در جلو محاصره شده بود و بسیاری از دوستان دیگرم در آن گروهان بودند. سطح دژ کوتاه بود، طوری که تیر مستقیم تیربار هم میتوانست بچهها را هدف قرار دهد. سنگینترین اسلحۀ ما خمپاره و آر.پی.جی بود. بچهها با تمام توان میجنگیدند، ولی تعداد تانکها زیاد بود و هواپیماها هم پشت سر هم بمباران میکردند.






