با خاطرات کبری احمدی از دوران جنگ
خاطراتی از بانوان بسیجی در دوران جنگ
اولین سالهای جوانی کبری احمدی، که سالهاست به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مشغول است، مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه ایران بود. شنیدن صدای مارشِ جنگ، این بانوی جوان بسیجی را از اولین روزهای حمله دشمن به خاک میهن به ستاد پشتیبانی جنگ کشاند. خبرنگار سایت تاریخ شفاهی ایران با او به گفتوگو نشسته تا از نقش زنان در پشت جبههها بگوید.تولید آثار برتر تاریخ شفاهی
چگونه از دل مصاحبههای تاریخ شفاهی، کتابهای خوشخوان متولد میشود؟
هدایتالله بهبودی از مؤسسان دفتر ادبیات و هنر مقاومت و از پیشکسوتان عرصه تاریخ شفاهی است که نامش با کتابهای تاریخ شفاهی گره خورده است. او در گفتوگویی کوتاه و اختصاصی با سایت تاریخ شفاهی، از نکاتی که مصاحبههای تاریخ شفاهی را به آثار فاخر تبدیل میکند سخن گفت. آنچه در ادامه میخوانید ماحصل این گپ و گفت است.از تعزیه در نقش حضرت رقیه تا مداحی در ژنو
حاج یدالله بهتاش نزدیک به نیم قرن مداح و ذاکر اهل بیت (علیهالسلام) است. وی در سوابق خود، مداحی در بیت رهبری تا ژنو سوئیس را دارد؛ اما از خاطرات و زندگیاش کمتر مصاحبهای موجود است. «سایت تاریخ شفاهی ایران» بر آن شد مصاحبهای درباره زندگی این پیرغلام اهل بیت(ع) به مناسبت تقارن با ایام سوگواری اباعبدالله(ع) انجام دهد.در گفتوگو با بتول قیومی مطرح شد
با پول شیرینی آزادی خرمشهر برای اتاق عمل لباس تهیه کردیم
وقتی جنگ شروع شد و هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد حمله حرکت کردند، من به مدرسه دخترم رفته بودم و دیدم مدیر و معلمها گریه میکنند. میگفتند جنگ شده و بدبخت شدیم. آنها را دلداری دادم و گفتم: «باید ببینیم ما چهکاری از دستمان برمیآید.» آمدم خانه و تصمیم گرفتم خانهام را تبدیل به ستادی برای کمک به جبههها کنم.خلأ در نظریهپردازی؛ دغدغه اکنونِ تاریخ شفاهی
گاهی تاریخ شفاهی به عنوان سند درجه دوم تعریف میشود، یعنی اسناد، گزارشها، خاطرات و منابع دست اولی مثل نشریاتی که همان روز منتشر شده و در دسترس است و آن حادثه را روایت میکند، در درجه نخست قرار میگیرد و پس از آن برای تکمیل بحث، از تاریخ شفاهی استفاده میشود.در گفتوگو با سمیه شریفلو مطرح شد
تاریخ شفاهیِ مستند
تاریخ شفاهی تعریف و روش خودش را دارد، اما به نظرم اگر قرار است من روایتی مطرح کنم که مربوط به بیش از سی سال گذشته است، حتماً باید به بهترین شکل انجام شود و بحث استناد آن خیلی مهم است. برای اینکه یک روایت مستندِ سالم بگوییم، باید مطالب را مستند کنیم.گفتوگو درباره چند مبحث نظری تاریخ شفاهی
تاریخ شفاهی؛ تاریخِ مکمل
من تاریخ شفاهی را تاریخِ گروههای ساکت اجتماعی میدانم که به خودیِ خود قادر به بیان تجربیات و نظرات و خاطراتشان نیستند. بنابراین مصاحبهگرِ تاریخ شفاهی به سراغ آنها رفته تا زبان این گروههای ساکت را به سخن بازخواند.تاریخ شفاهی و تاریخنگاری انقلاب اسلامی
مصاحبه با دکتر مرتضی میردار
تاریخ شفاهی را به معنای تاریخ شاهدی تعبیر میکنم؛ یعنی کسانی که به عنوان شهود، برای ما روایت میکنند. البته گفته میشود که تاریخ شفاهی از زمان اختراع ضبط صوت بهوجود آمده و نمیتوان این اصطلاح را پیش از آن بهکار برد. پس تاریخ شفاهی یعنی کسی برای ما مشاهدههای خود را روایت میکند و ما از طریق روشهایی صحّت و سقم آن را بررسی میکنیم.روایت یک پزشک از دوران جنگ
مداوای مردمی که محاصرهمان کرده بودند
فقط با هلیکوپتر برای هماهنگیِ امکانات مجروحها به ارومیه و تبریز میرفتم. یعنی کلاً از مسیر هوایی و با هلیکوپتر میرفتیم سردشت و برمیگشتیم. همیشه هم مشکل کمبود امکانات داشتیم. چون مثلاً مجروح فقط با ملافه و پتو میآمد اینجا، اما از اینجا با لوله تراشه، کپسول اکسیژن، برانکارد و امکانات دیگر اعزام میشد به ارومیه و سنندج. این وسایل را دیگر برنمیگرداندند. محاصره هم که بودیم.عبدالرحیم سعیدیراد، شاعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس:
سرنیزه مأموران شاه حریف اعلامیههای امام(ره) نمیشد!
با صدای رسایش شعارش را با گوش خودم شنیدم. فرمانده نظامیان با شنیدن این شعار که حالا چند نفر هم آن را تکرار میکردند، تیر هوایی زدند. این صحنه را با چشمان خودم دیدم. مردم با شنیدن صدای تیر متفرق شدند و پا به فرار گذاشتند. من با دمپایی در این تظاهرات شرکت کرده بودم. دمپاییام را از پا درآوردم و زیر بغلم زدم تا سریعتر به همراه جمعیت بدوم.5
...
آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 5
اولین دژبانی سر راه ـ صالحآباد ـ اولین ایستگاه صلواتی هم بود. شربتی خوردیم و بعد مستقیم حرکت کردیم به طرف مهران که هنوز التهاب عملیات چند هفته پیش والفجر ـ 3 را در خود داشت. تپه «کلهقندی» آنجا بود. بچههای لشکر 27 در این تپه عملیات کرده بودند. تعریف میکردند: وقتی عملیات شد، عراقیها در محاصره قرار گرفتند. مدتی که گذشت وضع بسیار بدی پیدا کردند، به طوری که با هلیکوپتر برایشان غذا میآوردند.






