پژوهش تاریخی، بحران روش

برای روشن شدن مقوله روش­شناسی ابتدا باید به تعریف مفاهیم پرداخت. خلط مفهومی نابجایی میان روش­شناسی و روش تحقیق صورت گرفته است، که بهتر است ابتدا این مفاهیم را روشن کنیم. برای این امر باید روش­شناسی را در علوم انسانی به صورت عام و در علم تاریخ به صورت خاص تعریف کنیم.

توجه به مسائل علمی در فرهنگ مردم

«طایفه سرلک شاخه‌ای کهن از ایل بختیاری» کتابی در زمینه قوم‌پژوهی به قلم رضا سرلک است که به تازگی از سوی انتشارات طهوری در قطع رحلی منتشر شده است. سرلک، متولد سال 1313 الیگودرز، لیسانس زبان انگلیسی و فوق‌لیسانس کتابداری و مدیریت دارد و از سال 1338 در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به عنوان کتابدار مشغول فعالیت بوده و چند سال قبل از بازنشستگی مدیریت این کتابخانه را به عهده گرفته است.

عینیت؛ گزاره­های مقبول اهل تاریخ

موضوع این گفتگو شاید یکی از سهل­ترین و در عین حال صعب­ترین موضوع پژوهش­های تاریخی است. موضوعی بسیار بااهمیت که از روزی که ارسطو تاریخ را فضل دانست، تا امروز معضل اهل تاریخ بوده است. عینیت در پژوهش­های تاریخی یا عینیت در تاریخ موضوع این گفتگو است.

تاریخ و روایت

مبحث تاریخ و روایت و نسبت بین این دو از مباحثی است که به رغم سابقه نسبتاً طولانی در خارج از ایران، چند سالی است در حوزه­های تاریخ­نگاری کشور و در محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی مطرح شده است. البته متأسفانه این موضوع به طور کامل طرح و پردازش نشده و جسته و گریخته، گاه کسانی به ذوق از آن سخن گفته­اند.

پرهیز از شعار دادن

اکبرصحرایی، روانی قلم و نوشته‌‌هایش را در پیچ و تاب‌‌های فراوان زندگی‌‌اش یافته است. از دوران نوجوانی و جوانی و علاقه‌‌اش به فوتبال و خواندن و داستان‌‌های کلاسیک. با فرمان حضرت امام خمینی دربارة غائلة کردستان از اردوی تیم فوتبال به اردوی جنگ نقل‌‌مکان می‌‌کند و پس از آن وارد سپاه می‌‌شود. در همان روزگار است که در دهلاویه شهادت شهید چمران را به چشم می‌‌بیند. سی وپنج ماه حضور در جبهه‌‌های نبرد و حضور در شش عملیات جنگی را از افتخارات خود می‌‌داند و به آن می‌‌بالد

جلال را همه‌جانبه ببینیم

چهل سال از درگذشت جلال آل احمد گذشته است. او که 18 شهریور سال 1348 در اسالم گیلان بدرود حیات گفت، چه در زمانی که زنده بود و چه در سال‌های پس از درگذشتش، موافقان و مخالفانی داشت. به این ترتیب که گاه او را مقاله‌نویس دانسته‌اند و گاه نویسنده‌ای خلاق که سبکی متفاوت را در ادبیات ایران پایه گذاشته است. در این میان آنچه دارای اهمیت است، نام «آل احمد» است که چهل سال پس از مرگش نیز هنوز بر سر زبان‌هاست. دراین باره با کامران پارسی‌نژاد به گفت‌وگو نشسته‌آیم.

تراژدی صنعتگران بدفرجام

از مجموعه کتاب‌های «موقعیت تجار وصاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی» تاکنون سه کتاب منتشر شده است. کتاب‌هایی که در رده‌بندی تاریخ شفافی اقتصاد دسته‌بندی می‌شوند و نگاهی تازه به زندگی صنعتگران نسل اول ایران می‌اندازند. در گفت وگوی پیش رو هر دو نویسنده از شکل‌گیری ایده‌ی نگارش کتاب می‌گویند و مشکلاتی که در فرآیند کار با آن مواجه شدند.

مصاحبه با دبیر اجرایی دومین همایش تاریخ شفاهی ایران

همزمان با سی امین سالگرد دفاع مقدس، پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، دومین همایش تخصصی تاریخ شفاهی را با محوریت تاریخ شفاهی دفاع مقدس، در روزهای هفتم و هشتم مهر ماه سال 1389 برگزارمی کند. به همین مناسبت با غلامرضا عزیزی، دبیر اجرایی این همایش، مصاحبه ای به شرح ذیل انجام دادیم

یادمان‌هایی از محمدباقر رنجبر آذرفام معلم قرآن و دانشجوی شهید*

قیام 29 بهمن تبریز با شهادت یک دانشجو- محمّد تجلی- آغاز شد لیکن محمّد تجلی تنها دانشجوی شهید این قیام حماسه‌آفرین نبود، محمدباقر رنجبر آذرفام و زنوزی از شهدای دیگر این قیام هم دانشجو بودند. در میان شهدای این قیام محمدباقر رنجبر آذرفام از ویژگی‌های بارزی برخوردار است. وی علاوه بر دانشجو بودن معلم قرآن مسجد ارشاد محله حکم‌آباد تبریز بود. محمدباقر با شهادت خود درس عملی مبارزه را به قرآن‌آموزان کلاس آموخت. پس از وی مسجد محل فعالیت او کانون مهم مبارزه در محله حکم‌آباد تبریز گردید که در حوادث حزب خلق مسلمان، به کینه‌خواهی از یاران امام خمینی به آتش کشیده شد.

سویه­های تاریخ­نگاری دینی

مبحث تاریخ­نگاری دینی از جمله موضوعاتی است که باید بسیار دقیق و تخصصی در مورد آن بحث کرد؛ از طرف دیگر در این مورد منابع مکتوب بسیار نادر است و نظرورزی نیز در این­باره انجام نگرفته است. البته به صورت جسته و گریخته و پراکنده مطالبی موجود است؛ ولی خاص این موضوع مطلب زیادی دیده نمی­شود. همین تازگی مبحث ایجاب می­کند که در مورد آن صحبت بیشتری داشته باشیم.
...
44
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.