آموزش تاریخ شفاهی
شناخت اولیه، قبل از آغاز
تدوین و تنظیم: گلستان جعفریان
29 اردیبهشت 1400
قبل از پرداختن به یک «شروع خوب» بهتر است قدری به اهمیت «شناخت اولیه از راوی» بپردازیم. بدیهی است که هیچ فرد عاقلی خود را بدون مطالعه به یک موضوع یا پروژه وارد نمیکند؛ اما ممکن است مصاحبهکننده به دلیل اعتمادبهنفس بالا، حتی بدون از پیش نوشتن پرسشهایش، نزد راوی برود. اگرچه اعتمادبهنفس بالا و متکی نکردن خود به کاغذ، میتواند مثبت باشد اما گاهی نیز آسیبزا است.
ورود به یک تعامل و گفتوگوی انسانی، مانند ورود به اتاقی تاریک در خانهای ناشناس، مستلزم احتیاط و شناختی اولیه است. این شناخت اولیه با مشاهده، مطالعه، پرس و جو از اطرافیان یا تلفن زدن به شخص راوی به دست میآید. گاه پرسیدن یک سؤال کوتاه از پیشینه، تخصص، سن و سال یا احوال شخص مورد نظر میتواند بسیار کمککننده و راهگشا باشد.
یکی از مهمترین فاکتورها در شناخت اولیه راوی، اطلاع پیشینی از وضعیت سلامت جسمانی اوست. اگر راوی ما جانباز است باید از قبل بدانیم با چه محدویت جسمانی روبهرو هستیم. به این ترتیب میتوانیم از همان لحظه شروع مصاحبه، مراعات این محدودیتها را بکنیم. برای مثال وقتی میدانیم راوی ما یک چشم مصنوعی دارد یا شنوایی یکی از گوشهایش پایین است، نحوه نشستن، زاویه قرارگرفتن بدن، زاویه دید و... را به گونهای انتخاب میکنیم که دیدن و شنیدن برای او در راحتترین حالت اتفاق بیفتد.
شناخت اولیه علاوه بر شروع، در پایانبندی و تنظیم مدت زمان هر جلسه از یک مصاحبه نیز تأثیرگذار است. به تأثیر شناخت اولیه در پایانبندی مصاحبه در مقالهای با عنوان «پایانبندی خوب» پرداختهایم.
شروع خوب
یکی از بخشهای مهم در مصاحبه تاریخ شفاهی «شروع خوب» است. میتوان گفت شروع خوب، یک پنجم سرنوشت کل کار است که از «چه و چگونه پرسیدن» و یافتن نقطه مناسب برای آغاز حاصل میشود. در واقع اهمیت شروع خوب در مصاحبه را میتوان با ضربالمثل «خشت اول را گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج» بیان کرد. درست گذاشتن خشت اول در ادامه کار تعیینکننده است. رسیدن به مهارت خوب آغاز کردن جز با تجربه به دست نمیآید. همانطور که یک نظامی به اندازهای که شلیک کرده باشد، در نشانهگیری، شناخت سلاح و... متبحرتر از دیگری است یا همانطور که یک خلبان با 3000 ساعت تجربه پرواز با خلبانی با 300 ساعت تجربه پرواز قابل مقایسه نیست، در اینجا هم مصاحبهکنندهای که تعداد بیشتری مصاحبه کرده باشد، آغازهای بهتری خواهد داشت. به عبارت دیگر مانند رانندگان، خلبانها و نظامیها، مصاحبهکنندگان نیز به تعداد ساعت مصاحبهای که انجام میدهند، مهارت پیدا میکنند. با این حال در ادامه سعی میکنیم با بررسی بخشهای اصلی یک شروع خوب، طرحی کلی از ویژگیهای آن بدست دهیم:
1) شناسنامهدار کردن فایل مصاحبه
منظور از شناسنامهدار کردن، بیان اطلاعات ساده اما ضروری درباره مصاحبه، توسط مصاحبهکننده، در آغاز ضبط گفتوگوست.
- زمان مصاحبه (در چه تاریخ، چه روز و چه ساعتی ؟)
- نام راوی (با چه کسی؟)
- موضوع مصاحبه (پیرامون چه چیزی؟)
اصلیترین «اطلاعات ساده آغازین» هستند که حتماً باید در شروع گفتوگو، در پیشانی کار، ذکر شوند. در واقع این اطلاعات فایل مصاحبه را به یک «سند شفاهی» تبدیل میکنند. به عبارت دیگر فقدان هر یک از این اطلاعات ضروری در آغاز، از «سندیت» فایل ما میکاهد. زمان مصاحبه از آن جهت اهمیت دارد که هر روز و ساعتی با روز و ساعت دیگر متفاوت است و وقایع و اقتضائات خاص خودش را دارد. راوی، کسی که صاحب خاطره است، باید شناخته شود تا فایل مستند باشد و در آخر، بیان موضوع نه تنها سبب میشود تم اصلی گفتوگو باردیگر در ذهن راوی جرقه بزند بلکه بعدها میتواند برای ارزیابی مصاحبه مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال موضوع گفتوگو «خاطرات جنگ» ذکر شده است. باید دید که آیا مصاحبه و سؤالها در راستای تحقق موضوع ذکر شده پیش رفتهاند یا خیر.
در مقابل این سه مورد حیاتی، میتوان گفت ذکر مکان وقوع مصاحبه، نام مصاحبهکننده، مناسبتها و... از موارد غیرضروری هستند و بیان کردن یا نکردن آنها تا حد زیادی وابسته به سلیقه مصاحبهکننده خواهد بود.
در مورد مکان وقوع مصاحبه باید گفت مکان، آنگاه که با موضوع گفتوگو گره خورده و مرتبط باشد، اهمیت مییابد. برای مثال شما میخواهید درباره «تاریخ مرمت مسجد ارگ تبریز» صحبت کنید و داخل شبستان مسجد قرار گذاشتهاید. در اینجا مکان مصاحبه با موضوع آن مرتبط است پس ذکر مکان اهمیت دارد. اما اگر مکان، تنها یک محل توافقی است: جایی برای ملاقات یکدیگر، مانند دفتر کار یا خانه، ذکر آن ضروری نیست.
ذکر نشدن نام فرد مصاحبهکننده نیز آسیبزا نخواهد بود. نام او بعدها در اسناد قابل بازیابی است، اما از طرفی، این معرفی 20 تا 30 ثانیهای، سبب میشود فرصت بیشتری، قبل از شروع گفتوگو، در اختیار راوی قرار گیرد تا او بتواند در این میان بار دیگر به موضوع فکر کند.
ذکر مناسبتها اگرچه ضروری نیست اما زمان اندکی میگیرد و ممکن است بعدها بر روی درک بهتر حال و هوا، داوری، تحلیل و نقد و بررسی آن مصاحبه تاثیرگذار باشد. برای مثال میتوان اینگونه آغاز کرد: «شب تاسوعای حسینی، 8 مهر 1396، در خدمت آقای ........... هستیم. موضوع گفتوگو........ .»
2) سؤال مناسب برای شروع مصاحبه
براساس دانش تجربی محرز است که در مصاحبه باید از سؤال کلی پرهیز کرد. کلیگویی راوی نیز مجاز نیست و مصاحبهکننده باید به آن واکنش نشان دهد. اما برای یک شروع خوب بهتر است، به شکل هدفدار، یک سؤال کلی انتخاب کنیم. به این ترتیب بدون ایجاد اختلال در حافظه راوی و مطالبی که از پیش برای شروع آماده کرده است (آیه، احادیث و...)، اجاز میدهیم مقدمه کوچکی شکل بگیرد و راوی اعلام حضور کند.
- اگر نکتهای دارید برای شروع بفرمایید. هر چه را که صلاح میدانید بگویید.
- قدری از خودتان بگویید. میشود خود را معرفی کنید؟
اینها نمونهای از سؤالهای مناسب برای شروع هستند. به تعداد افراد، شیوه آغاز کردن وجود دارد. سؤالهای بعدی بر مبنای پاسخ راوی به این پرسش کلی آغازین، طرح میشود. درست مانند رانندهای که پشت فرمان مینشیند، کمربند را میبندد، آینه جلو و بغل را تنظیم میکند، ترمزدستی را میخواباند، استارت میزند و با مناسبترین دنده حرکت میکند. با احتیاط از حاشیه به جاده اصلی نزدیک میشود و در جاده اصلی با سرعت مناسب و با اطمینان و آرامش جلو میرود. در مصاحبه نیز مصاحبهکننده مانند رانندهای که پشت فرمان مینشیند با سؤال ابتدایی حرکت را به آهستگی آغاز میکند و با طرح پرسشهای بعدی، ضمن افزایش تدریجی سرعت، به موضوع اصلی نزدیک میشود و سپس با اطمینان و آرامش در راستای تحقق موضوع به پیش میرود.
بدیهی است مصاحبه نباید با پرسشهای مرکب آغاز شود. به این معنی که مصاحبهکننده نباید در پرسش اولیه مجموعهای فشرده از خواستهها و نیازهای خود را بر دامن راوی بریزد و وی را سردرگم بر جا گذارد.
- لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید که در کجا متولد شدهاید و چند خواهر و برادر دارید و چگونه شد که به جریان دفاع مقدس پیوستید؟
این نمونهای از یک پرسش نامناسب برای شروع است. راوی در مواجهه با این سؤال سردرگم میماند که از کجا شروع کند و پاسخ کدام پرسش را بدهد. به علاوه احتمالاً بخواهد آیه یا حدیثی که از قبل در ذهن خود آماده کرده را هم بگوید. پس بعد از اعلام حضور، میپرسد: «ببخشید سؤال چه بود؟» و مصاحبهکننده خواهد گفت: «کجا دنیا آمدید؟» و بعد از مثلاً 50 دقیقه راوی به سؤال «چطور شد به جریان دفاع مقدس پیوستید؟» میرسد.
بررسی «شروع» یک مصاحبه واقعی
«بسم الرب الشهدا و الصدیقین. جلسه اول به تاریخ 7/7/96 ساعت 23:10 دقیقه، در خدمت حاج آقا هستیم. آقای ............... در ابتدا از شما میخواهم تا بیوگرافیتان را بفرمایید. خودتان را مختصراً معرفی بفرمایید و مصاحبهیمان را ادامه دهیم.»
این یک نمونه واقعی از شروع یک مصاحبه است که در آن اسم راوی بنا به ملاحظات اخلاقی ذکر نشده است. همانطور که میبینیم، در بخش شناسنامهدار کردن فایل، «موضوع مصاحبه» جا افتاده است. قبل از پرسیدن درباره بیوگرافی، باید موضوع گفتوگو ذکر شود. برای مثال در خدمت حاج آقا ......... هستیم برای گفتوگو درباره «خاطرات ایشان از دوران دفاع مقدس» یا «تجربیات بزرگ کردن فرزندان و نوهها».
نتایج یک شروع خوب
یک «شروع خوب» نتایجی به دنبال دارد که ادامه کار را تحت تأثیر قرار میدهد.
یک شروع خوب میتواند «مصاحبه» را به سمت «گفتوگو» شدن پیش ببرد. «مصاحبه» صرفاً یک تیتر و نام قراردادی است. در اینجا مصاحبه، از جنس تاریخ شفاهی است و نسبتی با آنچه در رسانهها تحت عنوان مصاحبه مطرح میشود ندارد. تبدیل نشدن مصاحبه به گفتوگو آسیب فراگیری است که به دلایل مختلفی -نه فقط به دلیل شروع نامناسب- ممکن است اتفاق بیفتد. مصاحبهکنندگان غالباً به دلیل مأخوذ به حیا بودن و احترام به راوی، در رشته گفتار وی ورود نمیکنند یا دیر ورود میکنند. بدین ترتیب سوالها در جا و زمان مناسب پرسیده نمیشوند و «گفت» به «گو» تبدیل نخواهد شد. اما اگر آن شروع خوب اتفاق بیفتد «مصاحبه» میتواند در مسیر درست قرار گیرد و به سمت تبدیل شدن به «گفت – و – گو»، به معنی حرف زدن هدفدار دو نفر با یکدیگر، پیش رود.
شروع خوب به مصاحبهکننده کمک میکند در جایگاه «هدایتگر» باقی بماند. همه جا گفته میشود که هدایتکننده جریان مصاحبه، مصاحبهکننده است اما در عمل راوی میتواند مصاحبه را از جاده اصلی و پرداختن به موضوع مورد نظر دور کند. فرقی هم نمیکند که راوی یک پیرزن خانهدار مادر شهید باشد یا یک فرمانده نظامی عالیرتبه. او با هر پایگاه اجتماعی یا هر زمینه فرهنگی، قادر است فرمان را از مصاحبهکننده بگیرد و به هر سمتی که خواست براند. در این حالت جریان گفتوگو به شکل مورد انتظار «من مصاحبهکننده سؤال میپرسم و ایشان جواب خواهد داد.» پیش نخواهد رفت. اگرچه ماندن در جایگاه هدایتگر موضوعی چندوجهی و پیچیده است – که در مقاله دیگری با عنوان «چگونه هدایتگر باقی بمانیم» به شکل مفصل به آن پرداختهایم. - اما قطعاً یک شروع خوب میتواند در کنترل مصاحبه توسط مصاحبهکننده تأثیر مثبت داشته باشد.
یک شروع خوب موضوع گفتوگو را به راوی یادآوری میکند. تکرار موضوع مصاحبه به هنگام شناسنامهدار کردن فایل و با ضبط روشن، باعث میشود موضوع بار دیگر به شکل رسمی به راوی یادآوری شود و او در فرصتی که یافته است بار دیگر به آن فکر کند و ذهن خود را با آن تطبیق دهد.[1]
تعداد بازدید: 4594