معرفی کتاب «هم‌نفس»

نرگس کرمی

30 مهر 1399


سرگذشت‌نامه فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) سردار شهید سعید مهتدی جعفری 1337- 1384

 

«هم‌نفس»، پانزدهمین جلد از مجموعه «بیست‌و‌هفت در 27» است. هر جلد این مجموعه دربرگیرنده سرگذشت‌نامه یکی از بیست‌و‌هفت فرمانده شهید لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) است. این کتاب سرگذشت زندگی سردار سرتیپ سعید مهتدی جعفری یکی از فرماندهان این لشکر است.

پدیدآور کتاب، سیدحسن شکری (فرمانده گروهان یکم گردان حبیب در دوران دفاع مقدس) که خود یک سال از دوران جنگ را در کنار سعید مهتدی گذرانده، از طریق مصاحبه و گفت‌و‌گو با خانواده، دوستان و هم‌رزمان شهید و نیز استفاده ازمنابع منتشره جنگ و آرشیو مرکزی مؤسسه حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه محمد رسول‌الله(ص)، زندگی این شهید را به‌صورت روایت خطی از کودکی تا شهادت نوشته است. ابتکار مؤلف در روایت زندگی این شهید، استفاده از نقل‌قول‌های مستقیمی از افراد خانواده، دوستان و حتی خود شهید برای به تصویر کشیدن موقعیت‌های خاص و برش‌هایی از زندگی وی است که در پانویس کتاب منابع این نقل‌قول‌ها را ذکر کرده است. علاوه‌ بر این اطلاعاتی که درباره افراد مختلف، رویدادها و وقایع، مکان‌ها و اصطلاحات نظامی در پانویس صفحات کتاب آورده، خواننده را بیشتر با فضای آن روزها و جبهه و جنگ آشنا می‌کند. درواقع مؤلف با اضافه کردن داده‌های تاریخی و ارجاع خاطرات به اسناد، کتاب را به یک اثر پژوهشی در حوزه تاریخ شفاهی سوق داده است.

به گفته حسن شکری «این کتاب حاصل بیش از 70 مصاحبه و گفت‌وگو با افراد مختلف و استفاده از منابع متعدد است که در تدوین آن سعی شده علاوه ‌بر ارائه اثری مستند، از قالبی استفاده شود که متن کتاب برای خواننده خسته‌کننده نباشد و جذابیت داشته باشد.»

 

سعید مهتدی جعفری 28 مهر 1337 در پیشوای ورامین به دنیا آمد. 1354 پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته شیمی دانشگاه تهران قبول شد اما انصراف داد و وارد تربیت‌معلم شهرری شد. پاییز 1356 پس از فارغ‌التحصیلی به تدریس در مناط محروم ورامین پرداخت و همزمان فعالیت‌های انقلابی خود را هم آغاز کرد. بعد از انقلاب، اوایل 1358 با عضویت در جهاد سازندگی به یاری مردم محروم پیشوا شتافت. اواخر بهار 1359، برای مبارزه با ضدانقلاب به کردستان رفت. از همان وقت تا بهمن 1361 تحت ‌نظر و فرماندهی محمد بروجردی در جبهه‌های مختلف غرب حضور و فرماندهی عملیات متعددی را به‌ عهده داشت. در این دوران با محمدابراهیم همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) آشنا شد و این آشنایی تأثیر زیادی در زندگی او داشت.

اسفند 1361، به دستور همت و با همراهی چند تن از هم‌رزمانش گردان کمیل را تشکیل داد. 1362، با سمت جانشین گردان در عملیات والفجر 1 شرکت کرد. بعد از این عملیات به درخواست همت، همراه نیروهای اطلاعات لشکر 27 به غرب رفت. وی از آبان 1362 تا پایان همان سال، فرماندهی اطلاعات لشکر 27 و فرماندهی تیپ یکم عمار را به ‌عهده داشت. 19 دی 1362 ازدواج کرد و پس از برگزاری مراسم عقد بلافاصله به جبهه بازگشت. بعد از شهادت همت در اسفند 1362 در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر 27 به عباس کریمی واگذار و سعید مهتدی هم مسئول واحد اطلاعات- عملیات لشکر شد.

مهتدی در عملیات‌های متعددی حضور داشت و بارها مجروح شد و باز به جبهه برگشت، اما تیر 1365 در عملیات کربلای 1 ، به‌قدری مجروحیتش شدید بود که با وجود بیست عمل جراحی بر روی پاهایش باز هم درمان موفقی نداشت. این اتفاق او را تا پایان جنگ از حضور در عملیات‌ها بازداشت.

مهر 1367، در رشته دبیری شیمی شروع به تحصیل کرد و 1373 مدرک کارشناسی خود را با نمره عالی گرفت.

اواخر 1368، برای درمان به آلمان اعزام شد، اما با شنیدن خبر رحلت امام خمینی درمان را ناتمام رها کرد و به ایران بازگشت.

سال 1372، وقتی احمد کاظمی فرماندهی قرارگاه حمزه در ارومیه را به ‌عهده گرفت از سعید هم دعوت به کار کرد. از خرداد 1372 تا مهر 1376، سعید فرمانده عملیات قرارگاه حمزه و فرمانده استانی قرارگاه شهید بروجردی بود. طرح‌های عملیاتی وی در آرام‌سازی منطقه بسیار مؤثر واقع شد، اما دچار شدن به بیماری حصبه او را ناگزیر به ترک قرارگاه حمزه کرد.

دی 1376، پس از گذراندن دوره نقاهت، مسؤلیت مدیریت طرح‌ریزی معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه به وی محول شد و تا شهریور 1378 ادامه داشت. مهر 1378 با شناختی که قاسم سلیمانی از مهتدی داشت، فرماندهی عملیات سپاه لبنان را به وی محول کرد. خرداد 1381، سه سال پس از حضور در خط مقدم جنگ با اسرائیل به ایران بازگشت و فرماندهی عملیات نیروی زمینی سپاه را پذیرفت.

دو سال بعد در آبان 1383 جایگزین حسین همدانی، فرمانده لشکر محمد رسول‌الله(ص) شد و یک سال در این لشکر فعالیت کرد. 19 دی 1384، همراه احمد کاظمی، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه و تعدادی از فرماندهان ، برای سرکشی به قرارگاه حمزه عازم ارومیه شدند، اما هواپیما به ‌دلیل نقص فنی سقوط کرد و سعید مهتدی و تمام سرنشینان هواپیما به شهادت رسیدند.

عنوان این کتاب برگرفته از اصطلاح «هم‌نفس» است که شهید همت درباره سعید مهتدی به‌ کار می‌برد. کتاب در 17 فصل تدوین شده که هر فصل روایت بخش و دوره‌ای از زندگی شهید است. روایت‌های اول، دوم و پنجم کتاب هرکدام یک پیوست دارند که درآن مؤلف واقعه شاخص آن روایت را تشریح کرده است. پایان‌بخش کتاب چهار ضمیمه است؛ «متن سخنرانی قاسم سلیمانی در مراسم سالگرد شهادت سعید مهتدی»، «گاه‌شمار زندگی شهید»، «منابع، اسناد و تصاویر» و «نمایه».

این کتاب را انتشارات 27 بعثت، به قلم حسن شکری و تحقیق شمسا تبریزیان و معصومه زهراکار در 515 صفحه، سال 1398 منتشر کرده است.



 
تعداد بازدید: 3494


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 118

بعد از شهید شدن آن پاسدار، ما به طرف نیروهای شما آمدیم ولی در همین راه میدان مین قرار داشت که فرمانده گروهان؛ سرگرد عبدالوهاب و فرمانده گردان سرهنگ ستاد علی اسماعیل عواد روی مین رفتند و به همراه چند نفر دیگر کشته شدند. به هر زحمت و مشقتی بود خودمان را به نیروهای شما رساندیم. فرمانده دسته ما ستوان بدری و معاون فرمانده گردان سرگرد عبدالکریم حمادی زنده ماندند و همراه ما اسیر شدند. در موضع شما نیروهای زیادی از شما دیدم همه ادوات و تانکهای آنها سالم بود.