بخش پنجم «دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران»

برای آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس، جرأت به خرج دهید

مریم اسدی جعفری

16 بهمن 1398


«دکتر علی‌اکبر جعفری» یکی از اعضای هیئت رئیسه جلسه «دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران» گفت: «دانشجویان و محققانی که قصد ورود به این حوزه را دارند، باید بین این دو تعریف تفکیک قائل شوند. نکته دوم، آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. جرأت به خرج دهید. تعداد زیادی کتاب در این حوزه تولید شده است. بر اساس اطلاعات موجود، بیش از 400 عنوان تاریخ شفاهی در حوزه دفاع مقدس در طول یک سال منتشر می‌شود. در حوزه تاریخ‌نگاری شفاهی، در ابتدای کار نیستیم؛ اما راه زیادی در پیش داریم.»

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، «دوازدهمین همایش سراسری تاریخ شفاهی ایران» بیست‌وهفتم آذر 1398، با هدف «تبیین نسبت و ضرورت، بازشناسی نقش و بازیابی اولویت‌های تاریخ شفاهی در عرصه جهاد سازندگی، صنعت، مهندسی و پشتیبانی در دفاع مقدس»، به همت انجمن تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه اصفهان، اداره کل امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی و شرکت سهامی ذوب‌آهن اصفهان، در تالار صائب دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار شد.

«علیرضا کمری»، «دکتر علی ططری» و «دکتر علی‌اکبر جعفری» هیئت رئیسه جلسه، در بخش پایانی این همایش را برعهده داشتند. صفورا سلیمانی، سومین مقاله این بخش با عنوان «بررسی عملکرد ستادهای پشتیبانی اصفهان در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» را اینگونه ارائه کرد: «این مقاله، با محوریت ستاد کاروان شهید بهشتی به مسئولیت مرحوم حاج آقا مصطفی بدر و کاروان وحدت با مسئولیت مرحوم حاج حسن گوهریان، تحقیق و تدوین شده است. همچنین از چندین هزار برگ سند و مصاحبه نیز در آن استفاده شده است. ابتدا به بررسی وضعیت ایران در اوایل انقلاب می‌پردازیم. ما کشوری داریم که تازه انقلاب کرده و توسط بلوک شرق و غرب، تحریم و سراسر کشور، آشوب است. نیروهای نظامی از هم پاشیده و نیاز دارد که نیروهای مردمی در صحنه حضور داشته باشند. مردم اصفهان در دو زمینه اصلی در دوران جنگ، شرکت کردند. اول اینکه دو لشکر  14 امام حسین(ع) و لشکر 8 نجف، شامل نیروهای کاملاً داوطلب را به جبهه‌ها فرستادند. اصفهان، تنها استانی است که بعد از تهران، دو لشکر به جبهه‌ها می فرستد. این دو لشکر را باید خودِ مردم اصفهان تأمین می‌کردند و حاج آقا مصطفی بدر، به واسطه آشنایی با دکتر بهشتی در قبل از انقلاب، فعالیت در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ را شروع کرد. از ابتدای فعالیت، اسکان جنگ‌زدگان و رسیدگی به معاودین عراقی در شهر اصفهان را برعهده داشت. ناگفته نماند، خانم‌های اصفهانی به سرگروهی مرحومه خانم یزدان‌پناه و خانم‌های دیگر به جبهه می‌روند و متوجه می‌شوند که بسیاری از کمک‌های مردم اصفهان، دپو شده و در حال خراب شدن است. آنها به اصفهان می‌آیند و با اطلاع‌رسانی، به این نتیجه می‌رسند که نیازمند ساماندهی بسیار گسترده برای رسیدگی به جنگ هستند. حاج مصطفی بدر می‌گوید، 9 نفر باید در پشت جبهه فعالیت کنند تا یک نفر بتواند در جبهه بجنگد و این، از نظر همه کارشناسان تأیید شده است. حاج مصطفی بدر شروع به فعالیت در پشت جبهه می‌کند و کاروان شهید بهشتی را تشکیل می‌دهد. این کاروان، 72  بار کمک‌های مردمی اصفهان را به جبهه‌ها می‌برد و این فعالیت‌ها در مطبوعات آن زمان در طول 8 سال جنگ، دیده می‌شود. بنده یک بازه زمانی را بررسی کردم و روزی نبود که خبری از فعالیت‌های کاروان شهید بهشتی در روزنامه‌های اصفهان یا روزنامه‌های سراسری نباشد. دومین کاروان، کاروان وحدت به سرگروهی حاج حسن گوهریان است. این دو کاروان در ابتدا، یکی بودند که بعداً به واسطه گستردگی فعالیت، تصمیم می‌گیرند از هم جدا شوند. این‌ها صنف قنادهای اصفهان بودند و دیگر اصناف اصفهان را هم در دست می‌گیرند. فعالیت‌های کاروان وحدت، علاوه بر جمع‌آوردی کمک‌های نقدی مردم اصفهان، کمک‌های غیرنقدی را هم شامل می‌شد. مثلاً بارها در اسناد دیده شده که اصناف مختلف اصفهان، با سازماندهی کاروان وحدت و حاج حسن گوهریان وارد جبهه می‌شوند. از جمله اصناف مرتبط با اتومبیل که در شرایط تحریم،  بسیاری از ابزارآلات را خودشان می‌سازند و کمک زیادی به اقتصاد جنگ می‌کنند. همچنین پشتیبانی فرهنگی را در اصفهان داریم. خطاط‌ها و گروه سرود را برای ایجاد محتوا به جبهه‌ها می‌بردند تا هرکدام به نحوی کمک کنند. خانم‌های اصفهان، در یک کارگاه بزرگ خیاطی، بافتنی و دوخت لباس در دانشگاه اصفهان فعالیت می‌کردند. حتی برخی از آن‌ها، کارمندان دانشگاه اصفهان بودند. چندین هزار بانوی اصفهانی در این کارگاه فعالیت می‌کردند و کاروان وحدت و شهید بهشتی، ثمره فعالیت اینها را به جبهه‌های جنگ می‌فرستادند. کار دیگر خانم‌ها این بود که به جبهه‌ها می‌رفتند و از وضعیت جبهه‌ها گزارش تهیه می‌کردند و بعد، این فیلم‌ها را داخل اصفهان برای مردم پخش می‌کردند و با این شیوه تبلیغی، مردم را برای کمک، ترغیب می‌کردند. اصفهانی‌ها در یک دور، 6 کیلوگرم طلا به جبهه‌ها تقدیم کرده‌اند و حاج مصطفی بدر، تحویل ریاست جمهوری می‌دهند. اسناد این مطالب، موجود است.»

آخرین مقاله دوازدهمین همایش سراسری تاریخ شفاهی ایران، توسط معصومه گودرزی و با عنوان «بررسی و تحلیل عملکرد سازمان آب منطقه‌ای استان اصفهان طی 8 سال دفاع مقدس؛ با تکیه بر تاریخ شفاهی، اسناد و گزارش‌های دولتی» ارائه شد: «این مقاله، چکیده بسیار کوچکی از اسناد متعلق به اداره آب منطقه‌ای اصفهان است. بن‌مایه کار ما در ابتدا، انبوهی از اسناد با تعدادی مصاحبه بود. قسمتی از این مصاحبه‌ها و اسناد برای این مقاله استفاده شد و مابقی گذاشته شده، تا در قالب یک طرح پژوهشی با راهنمایی دکتر مرتضی نورایی انجام شود. این پژوهش، با تکیه بر اسناد، گزارشهای مکتوب دولتی و مصاحبه‌های فعال تاریخ شفاهی مورد واکاوی قرار گرفته است. تأمین نیروی مادی- معنوی و نیروی انسانی در مناطق جنگی و پشت جبهه‌ها، از مهم‌ترین مسائل در طول سال‌های دفاع مقدس بود که مردم اصفهان همانند سایر هموطنان، در این عرصه خوب درخشیدند و کارنامه نیکی از خود بر جای گذاشتند. اما بخشی از نیروی انسانی و نیازهای مادی مورد نیاز جنگ، توسط کارکنان دولت و سازمان‌های خصوصی تأمین می‌شد. بالطبع، حضور این افراد در جنگ، پیامدهایی برای خانواده رزمندگان داشته و برخی از سازمان‌ها مثل آب منطقه‌ای اصفهان، به این امر توجه داشتند و حتی در رسیدگی به احتیاجات خانواده‌های رزمندگان، نقش مؤثر و مهمی ایفا می‌کردند. سازمان آب منطقه‌ای اصفهان در حد امکان، رفع نیازها و مشکلات خانواده‌های رزمندگان را مدنظر داشته است. جالب توجه است که در بین اسناد مورد  مطالعه، علاوه بر کمک به خانواده رزمندگان، رسیدهایی پیدا کردیم که حتی برای تهیه جهیزیه خواهر رزمنده نیز پیشگام بودند. سازمان آب منطقه‌ای اصفهان، به عنوان یک سازمان فنی-تخصصی علاوه بر وظیفه سازمانی خود در زمینه تأمین آب آشامیدنی مردم، در موقعیت‌های بحرانی جنگ جهت خدمات فنی- مهندسی و پشتیبانی مهندسی رزمی در جبهه‌های جنگ حضور داشتند و در پشت جبهه هم به گونه مؤثر، ایفای نقش می‌کردند. این حمایت‌ها را در قالب سه دسته تقسیم کرده‌ام. ابتدا به حمایت‌های مادی سازمان آب منطقه‌ای می‌پردازم. سازمان تبلیغات جنگ در کنار حرکت خودجوش مردمی در میادین جنگ، برای آشکار کردن اهداف پنهانی دشمنان ایران، مقابله با حربه‌های فرهنگی - نظامی دشمن و تقویت بیشتر جبهه‌های جنگ، بخشنامه‌ای مبنی بر برگزاری اردوهای شبانه‌روزی دوره‌ای، با محوریت برنامه‌های آموزشی، تربیتی، عمرانی و تولیدی برای کلیه سازمان‌های دولتی و غیردولتی صادر کرد. سازمان آب منطقه‌ای استان اصفهان، از جمله سازمان‌هایی بود که در این برنامه، مشارکت و به برگزاری این اردوها مبادرت کرد. طبق اسناد و مصاحبه‌ها، اولین اردوی چند روزه در تاریخ سیزدهم خرداد 1360 توسط این سازمان برگزار شد و  به طور متناوب ادامه داشت. اهداف اردوها، تقویت ایدئولوژی اسلامی، تربیت حسینی، تحلیل و بررسی رخدادهای داخلی و خارجی، نقد و بررسی کتاب‌های سیاسی-اجتماعی-فرهنگی بود. چون همزمان، کتاب‌هایی منتشر می‌شد که عقاید مردم را مورد هدف قرار می‌داد و یکی از کارهایی که در این اردوها انجام می‌شد، بررسی کتاب‌های سیاسی بود. تدوین و اجرای برنامه‌های عمرانی، خدماتی، تولیدی و آموزش کمک‌های اولیه پزشکی، بهیاری و همچنین کمک به آسیب‌دیدگان جنگ و آوارگان جنگی، تقویت گروه‌های ورزشی، گروه‌های تئاتر، فیلم، نمایشنامه‌نویسی، نویسندگی، تهییج احساسات ملی مذهبی و آشنایی مخاطبان با روحیه فداکاری و ایثارگران و مدافعان کشور، از دیگر کارهای سازمان اداره آب منطقه‌ای اصفهان در این اردوها بود. تشکیل گروه‌های مددرسان برای تقویت پشت جبهه، اعزام مهندسین و متخصصان برای فعال کردن کارگاه‌ها و کارخانجات آسیب دیده در جنگ، آموزش و اعزام نیرو برای بازسازی مناطق جنگی نیز بخش دیگری از اقدامات اداره آب منطقه‌ای اصفهان بود. با توجه به اسناد مورد مطالعه، کمک‌های غیرنقدی و نفیسی از طرف اداره اهدا شده بود. جدولی تهیه شده، که 6 مرحله کمک از سال 1359 تا 1367 را نشان می‌دهد. از کمک‌های دیگر این سازمان، می‌توان به اهدای ماشین‌آلات سبک و سنگین به جبهه‌ها اشاره کرد. آنچه شرح داده شد، بخشی از حمایت‌های مادی و سخت‌افزاری سازمان آب منطقه‌ای اصفهان در دوران دفاع مقدس بود. مهم‌ترین عامل حضور رزمندگان در میادین جنگ، تقویت و بازسازی روحیه ایثار و سلحشوری رزمندگان و خانواده‌های آنها بود. از این روی، کارکنان سازمان آب منطقه‌ای اصفهان، دیدارهای مکرری با خانواده‌های رزمندگان داشتند و از ارائه کمک‌های مادی و معنوی به این خانواده‌ها دریغ نمی‌کردند. به صورت انفرادی و گروهی، به عیادت مجروحین و خانواده‌های آنها می‌رفتند که نتیجه این همدلی‌ها، تقویت بیشتر امید، آرمان‌طلبی، اعتماد به نفس و ایستادگی رزمندگان در برابر دشمن بود. در این مقاله، جدولی شامل دیدار با خانواده شهدا و مجروحین جنگ، رسیدگی به مشکلات خانواده‌های رزمندگان، برگزاری مراسم ویژه جنگ، بازدید از مناطق جنگی، استقبال و بدرقه رزمندگان، تشییع شهدای رزمندگان اصفهان، اعزام نیروی عادی و تخصصی و اهدای خون تهیه شده است. با توجه به گزارش‌های مطالعه شده در سازمان آب منطقه‌ای ‌اصفهان، این سازمان چندین شهید همچون ابوالقاسم چاوشی، آقای فدایی، مکتوبیان و تعدادی مجروح و حتی آزادگان داشته که متأسفانه برخی از آزادگان، به دلایلی برای مصاحبه همراهی نکردند. فعالیت‌های سازمان آب منطقه‌ای اصفهان در پشت جبهه نیز ادامه داشته و حمایت‌های نظامی و مادی-معنوی سازمان آب منطقه‌ای اصفهان تنها در جبهه‌های جنوب و غرب و خط مقدم خلاصه نمی‌شد. با استناد به مراسلات اداری که میان دبیرخانه ستاد جنگ و پشتیبانی ستاد جنگ اداره آب منطقه‌ای صورت گرفته، در تاریخ 1365/12/12 برای 750 دانش‌آموز مدرسه صفورای اصفهان، اقدام به احداث پناهگاه کرده است. با توجه به افزایش حجم بمباران هوایی طی سال‌های آخر جنگ، مدارس و ادارات، اقدام به احداث پناهگاه کردند. فارغ از هرگونه پیش‌داوری، شکل‌گیری کنگره شهدا و سرداران و برگزاری همایش‌های مربوط به دفاع مقدس، امر مهمی است که می‌تواند، انگیزه مهمی برای جمع‌آوری، ساماندهی و اطلاع‌رسانی کلیه اسناد و مدارک مرتبط با دفاع مقدس باشد. همچنین ساختار مردم‌نهاد این همایش‌ها و کنگره‌ها، امکان گردآوری اطلاعات مربوط به عوامل حضور و مشارکت نظامی و سازمانی در هشت سال دفاع مقدس فراهم می‌کند و ناگفته‌های جنگ را از دل اسناد و گزارش‌ها به تصویر می‌کشد. این اطلاعت ذی‌قیمت، هویت سازمان‌ها در دفاع مقدس را به نمایش می‌گذارند.»

«دکتر علی‌اکبر جعفری» یکی از اعضای هیئت رئیسه جلسه «دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران» گفت: «دانشجویان و محققانی که قصد ورود به این حوزه را دارند، باید بین این دو تعریف تفکیک قائل شوند. نکته دوم، آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. جرأت به خرج دهید. تعداد زیادی کتاب در این حوزه تولید شده است. بر اساس اطلاعات موجود، بیش از 400 عنوان تاریخ شفاهی در حوزه دفاع مقدس در طول یک سال منتشر می‌شود. در حوزه تاریخ‌نگاری شفاهی، در ابتدای کار نیستیم؛ اما راه زیادی در پیش داریم.»

«دوازدهمین همایش سراسری تاریخ شفاهی ایران» بیست‌وهفتم آذر 1398، با هدف «تبیین نسبت و ضرورت، بازشناسی نقش و بازیابی اولویت‌های تاریخ شفاهی در عرصه جهاد سازندگی، صنعت، مهندسی و پشتیبانی در دفاع مقدس»، به همت انجمن تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه اصفهان، اداره کل امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی و شرکت سهامی ذوب‌آهن اصفهان، در تالار صائب دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار شد.

ادامه دارد

بخش اول گزارش «دوازدهمین همایش سراسری تاریخ شفاهی ایران»

بخش دوم «دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران»

بخش سوم «دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران»

بخش چهارم «دوازدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران»



 
تعداد بازدید: 7030


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 118

بعد از شهید شدن آن پاسدار، ما به طرف نیروهای شما آمدیم ولی در همین راه میدان مین قرار داشت که فرمانده گروهان؛ سرگرد عبدالوهاب و فرمانده گردان سرهنگ ستاد علی اسماعیل عواد روی مین رفتند و به همراه چند نفر دیگر کشته شدند. به هر زحمت و مشقتی بود خودمان را به نیروهای شما رساندیم. فرمانده دسته ما ستوان بدری و معاون فرمانده گردان سرگرد عبدالکریم حمادی زنده ماندند و همراه ما اسیر شدند. در موضع شما نیروهای زیادی از شما دیدم همه ادوات و تانکهای آنها سالم بود.