ضرورتها، حوزهها و موضوعات تحقیق
درآمدی بر تاریخ شفاهی معماری ایران
مهدی ابوالحسنی ترقی[1]
16 مرداد 1398
تاریخ، بازاری بزرگ است که سیاست، اجتماع، دین و مذهب، اقتصاد و فرهنگ و تمدن هر کدام راستههای تودرتوی آن را تشکیل میدهند. میتوان از هر راستهای عبور کرد ولی نمیتوان راستههای بازار را از یکدیگر تفکیک کرد و ساختار آن را برهم زد. تاریخ را نباید و نمیتوان به تاریخ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی محدود کرد. تاریخ فرهنگ و تمدن هر ملت، جلوههای سیاسی، اجتماعی، مذهبی و اقتصادی آن ملت را هم به نمایش میگذارد.
معماری مشتمل بر مجموعهای از دانشها و هنرها بهویژه هنرهای تزیینی، در حوزه تاریخ فرهنگ و تمدن ملتها جای دارد چون هر بخش از تاریخ و گذشته انسان، در بستری جغرافیایی و در میان سازههای معماری روی داده است. تاریخ در کالبدی مادی ساری و جاری و معماری، «هفت رنگ خفته در اقلیمهای انسانی، سیر ماده در تلألو حریرهای نورانی، حک مارپیچ زمان در نبض فضا ساری و سرپناه روح و جسم آدمی» است.[2]
معماری پدیدهای فراتر از تاریخ، فرم و سبک است. معماری درحقیقت دستآورد عوامل فرهنگی و محیطی و بیان شیوه زندگی افرادی است که آن را بنا کردهاند. رویدادی است که در پشت آن، فکر و اندیشه و در ظاهر آن، فعل و اثر انسان مشاهده میشود. این رویداد، تحت شرایط و ضوابطی خاص ممکن است با گذشت زمان تاریخمند شود و به تاریخ بپیوندد. شناخت این نمونه از رویدادهای تاریخی، مجرایی برای شناخت فعل و عمل انسان است.[3]
ایران فرهنگی، ایرانزمین فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی، به موازات تاریخ سیاسی پرفراز و نشیب خود، سرگذشت و پیشینهای طولانی در زمینه هنر معماری و شهرسازی دارد. در کنار آثار معماری ایرانی در شاخههای گوناگون مسکونی، مذهبی، تجاری و خدماتی، وجود معماران و طراحان بزرگ همواره مایه فخر و مباهات آن بوده است. آثار ماندگار و شاهکارهای معماری آنها در گوشه و کنار این سرزمین، شکوه، عظمت، زیبایی و لطافت طبع ایرانی و اندیشه بارور آن را به منصه ظهور رسانیده است.[4]
غیر از شواهد برجایمانده در آثار معماری (کتیبه و عکس)، در میان اسناد و کتابهای تاریخی، تواریخ محلی، کتب جغرافیای تاریخی، سفرنامهها، کتب خاطرات و زندگینامهها به هنر و معماری هر دوره و منطقه اشاراتی شده است. شاید وجه مشترک این منابع (Source)، روایات شفاهی مراجع آنها (Resource) یعنی شاهدان و ناظران باشد که بعدها بهصورت مکتوب درآمده است.
در دوران اخیر، مطالعات و تحقیقات گسترده توسط مستشرقین و پژوهشگران داخلی درباره معماری ایران، معماری ایرانی - اسلامی و معماری اسلامی صورت گرفته است. این آثار ضمن پرداختن به روند شکلگیری هنر معماری سرزمینی، انواع سازههای معماری، سبکها و مشخصات معماری هر منطقه یا دوره را مورد ارزیابی قرار دادهاند. گاه نیز به معماران، طراحان و سازندگان آثار، افکار و اندیشهها و ایدههای آنها پرداختهاند.[5]
نکته دیگر آن که «مکانهایی که انسانها برای زیستن پدید میآورند، رنگی از اندیشه پدیدآورندگان در خود دارد. فارغ از آن که به چه نوع رابطهای میان کالبد بناها و فرهنگ و اندیشه سازندگان بناها قایل باشیم و این پیوند را چه اندازه استوار و مؤثر بدانیم، عقل بر نحوی از پیوند میان این دو گواهی میدهد. مطالعه این پیوند در حیطه مطالعات نظری معماری است. سادهترین و البته رایجترین کار در مطالعه این پیوند آن است که وجه عمده فرهنگِ پدیدآورنده آثار معماری در هر قوم را نتیجه اندیشه قلههای فرهنگی معاصر آن آثار بشماریم. مطابقِ این الگو، شماری اندیشمند، از فیلسوف و عارف و عالم، در هر عصر زیستهاند و اندیشه رایج قوم در آن عصر برآمده و متأثر از اندیشه آنان است. در این صورت، با شناختن اصول افکار آنان میتوان به اصول اندیشهای پی برد که در پس آثار معماری آن عصر بوده است. با چنین الگویی، باید به سروقت آثار مکتوب آن اندیشمندان رفت و اصولی را که به نظر میرسد ربطی آشکار یا نهان، با معماری و ساختن دارد، به دست آورد. بدین سبب، آثار مکتوبِ قلههای اندیشه در هر عصر برای شناخت بنیادهای نظری معماری در آن عصر یا عصرهای پس از آن، مهمترین منابع است.»[6]
اگرچه آثار برجای مانده از استادان مسلم هنر معماری (سنتی یا مدرن) خود سند گویای هنرمندی و تلاش ماندگار و جاودان آنهاست اما اخبار، روایات و خاطرات مربوط به فعالیت این بزرگان، مکمل تاریخ و نمایانگر بسیاری از مسائل ناگفته مربوط به آن است. وقتی هنوز برخی از دستاندرکاران این سبک از معماری در قید حیات هستند، افکار و اندیشههای موردنظر را باید از آنها یا شاگردانشان پرسید. لازم است با محقق و نویسنده، کارفرما[7]، طراح و معمار، استادکار بنّا، هنرمند هنرهای تزیینی (کاشیتراش، کاشیکار، گچکار، مقرنسکار، آیینهکار) و حتی انواع کارگران ساختمانی قدیم، به گفتوگو و مصاحبه نشست و نهفقط سخنان آنها را شنید بلکه بر اساس طرحی علمی و مدون، شواهد و مدارک جدید را رونمایی کرد؛ زوایای فعالیت و کار ایشان را مورد پرسش و بررسی قرار داد؛ از رازهای پیرامون و نهفته در دل آنها، زوایای یک رویداد تاریخی (معماری)، تحلیلها و تفسیرهای پیرامون آن و وقایع مغفول پرده برداشت. در این عرصه، راوی و روایت بهترتیب، مرجع و منبع پژوهش هستند.
از سوی دیگر، «به رغم گذشت بیش از صد سال از انقلاب مشروطه و تأسیس نهادها و زیرساختهای مدرن، کشور ما هنوز با مسائل جدی و اساسی در زمینه نظام شهرنشینی و شبکه شهری، حفظ منابع ملی و سلامت محیط زیست و همچنین ناکارآمدی و کیفیت نامناسب محیط شهرها روبهرو است. به نظر میرسد که پرسش از علت این ناکامیها و دست نیافتن اغلب برنامهها و طرحهای شهری و منطقهای، یک ضرورت مبرم است که طرحکردن آن با مدرسان دانشگاهی، اقتصاددانان شهری، مدیران اجرایی و اهل فن دارای اولویت بیشتری است.»[8]
کار مورخ شفاهی پاسخی به یک ضرورت و آن هم حفظ میراثی است که رفتهرفته و پیوسته نابود میشود. مورخ شفاهی به دنبال موضوعاتی است که در جایی ثبت نشده است. حتی ممکن است ضرورت آن برای جامعه کنونی مطرح نباشد. در واقع او کاری را میکند که بیش از همه مورد انتظار آیندگان است. یعنی طراحی «تاریخِ آیندهمحور». در موضوعیابی طرحها، بسیاری از مطالب که امروز بدیهی است و از سر اِهمال راهی بهجز اِمحا ندارند، به کمک مورخ شفاهی بر ورقهای زرین تاریخ استقرار پیدا میکنند.[9]
موضوع و مسئله اصلی پژوهش تاریخ شفاهی معماری ایران، علاوه بر شناخت و بررسی علم و دانش و رویداد معماری، آشنایی با آثار معماری، معماران معاصر (سنتی و مدرن) و اندیشه و عمل آنها، میتواند تجسس در مسائل و معضلات شهرهای بزرگ و ارائه راهحل مناسب برای مدیریت بهتر آن هم باشد.[10]
بر اساس یک تقسیمبندی، از نظر موضوعی، تاریخ معماری در دو «حوزه شهر و شهرسازی» و «حوزه فرهنگی و هنری» جای میگیرد. «حوزه شهر و شهرسازی مانند سایر عناوین و جنبههای حیات اجتماعی، آرام اما پیوسته در گذر تغییرات، چهره عوض میکنند؛ تا جایی که لمس چنین تغییراتی در دوره حیات فردی چنان معمول است که بدیهی و طبیعی تلقی میشود. اما هر زاویه شهری چه در قالب محلهها و چه در شکل مجموعه آپارتمانی، ناشنیدههایی دارند که ترسیم آن و آوردن آنها به روی کاغذ میتواند آن را از بلای فراموشی نجات دهد. این قسمت از تجربه زندگی جمعی چه در نوسانهای نرخ مسکن اعم از خرید، رهن یا اجاره تا گسترش خیابانها و تعریض معابر همه خاطرات جمعی هستند که در آینه گفتوگو، حاوی تجاربی میشوند که هم مردم از مرور آنها به خرسندی آگاهی از گذشته نزدیک مییرسند و هم برنامهریزان توسعه نیز میتوانند خطِ سیرِ آینده را از رشتههای آن بازخوانی کنند... حوزه فرهنگی و هنری نیز دارای دامنه و نمودهای گستردهای است. از یک سو به دلیل تعابیر و تعاریف مختلف در سایر حوزهها میتواند به طرح موضوع بپردازد و از سوی دیگر بهطور مستقل در پارهای سرفصلها باید به دنبال طرح موضوعات مرتبط بود. افزون بر این، مسئله هویت و مؤلفههای آن در زیرساختهای فرهنگی قابل شناسایی هستند.»[11]
تا امروز هیچگاه اندیشه بازگشت به هویت معماری ایرانی فراموش نشده است. معماری یکی از قلمروهایی است که بدون تردید میتوان از آن به عنوان تجلی باورها و فرهنگ جامعه یاد کرد. به این ترتیب نقش معماری در تبیین، احراز، تقویت و نمایش باورها و فرهنگ جامعه و درنتیجه در تجلی هویت (و به تبع آن، هویت انسان) به عنوان نقشی غیر قابل انکار محرز میشود.[12]
بر همین مبنا، در طرح موضوع و حوزههای تحقیق تاریخ شفاهی و مصاحبه آن، علاوه بر جنبههای مختلف هنر معماری، باید به هویت ایرانی - اسلامی هم توجه و التفات کرد. بازشناسی عناصر هویتی به تحلیل عناصر فرهنگی و ثبت تجارب از طریق مصاحبه نیاز دارد.
رشته دانشگاهی تاریخ معماری ایران که با عنوان «مطالعات معماری ایران» تأسیس شده، در جلب توجه دانشجویان به معماری اسلامی و ایرانی و بازگشت به هویت دینی و بومی بسیار مؤثر واقع شده است؛ اما همانطور که مسئولان امر نیز تأکید مییکنند «تحقیق تاریخ معماری، امری میانرشتهای است و در آن نمیتوان به روشهای تحقیق رایج در معماری یا علوم انسانی بسنده کرد... لازم است به رویکردهای گوناگون تاریخ معماری و محاسن و معایب آنها، بهویژه در بررسی آثار تاریخ معماری ایران، توجه بیشتری کرد.» [13]
از اینرو «تاریخ شفاهی معماری ایران» در فهرست دروس (اختیاری) رشته مطالعات معماری ایران و منابع شفاهی به عنوان یکی از منابع تحقیق در درس «روش تحقیق در تاریخ معماری» گنجانده شده است. هرچند برخی موضوعات طرحهای تاریخ شفاهی معماری ایران، ناظر بر مفاهیم علمی پیرامون معماری است اما در هر صورت، چارچوب نظری تحقیق را تشکیل و تاریخ معماری را بهطور غیر مستقیم مورد توجه و دقتنظر قرار میدهند.
بنابراین، حوزهها و موضوعات تحقیق و کنکاش مکانیسم تاریخ شفاهی در عرصه (میدان) «تاریخ شفاهی معماری ایران» برای ارائه چشماندازی علمی از آن، میتواند به شکل زیر طراحی و بستههای پرسشی آن تهیه شود:
حوزه | موضوع | راویان |
معماری |
معنا و مفهوم معماری (گذشته و حال) معماری سنتی معماری سنتی ایران معماری مدرن معماری مدرن ایران تداوم معماری سنتی و تعامل و پیوند آن با معماری مدرن تداوم معماری سنتی و تعامل و پیوند آن با معماری مدرن در ایران نقش و جایگاه اندیشمندان معاصر در معماری سنتی ایران نقش و جایگاه اندیشمندان معاصر در معماری مدرن ایران نقش و جایگاه ادبیات، عرفان و حکمت ایرانزمین در معماری سنتی ایران نقش و جایگاه مکاتب غرب در معماری مدرن ایران کنگرهها و همایشهای علمی پیرامون معماری سنتی و مدرن ایران |
محققان و نویسندگان حوزه معماری |
معمار |
پیشینه معمار: خانواده و طبقه اجتماعی استادان و شیوه آموزش علوم و فنون معماری مواد و مصالح روند ساخت و ساز هنرهای تزئینی و تکمیلی |
معماران، طراحان و استادکاران معماران، طراحان و استادکاران معماران، طراحان و استادکاران استادکاران و تولیدکنندگان استادکاران استادکاران |
اثر معماری |
زمینه و بستر شکلگیری اثر معماری هویت فرهنگی محل جایابی و جانمایی محل احداث سازه معماری زندگی مردم پیش و پس از احداث اثر معماری ویژگیهای ذاتی سازه معماری (اصل اثر) ویژگیهای بومی سازه معماری (اثر بومی) پیشینه تاریخی سازه معماری حافظه جمعی درباره اثر معماری[14] رویدادهای مرتبط با اثر معماری[15] |
برنامهریز و کارفرما محققان و نویسندگان حوزه معماری، برنامهریز، کارفرما، طراح و معمار محققان و نویسندگان حوزه معماری محققان و نویسندگان حوزه معماری محققان و نویسندگان حوزه معماری محققان و نویسندگان حوزه معماری ناظران و شاهدان کارگزاران و کنشگران |
[1] دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی، مدرس و محقق حوزه تاریخ شفاهی؛ پست الکترونیک:M.Abolhasanitarqi@gmail.com.
[2] شعر مهرداد بهمنی به مناسبت روز معمار، سوم اردیبهشت 1392.
[3] مفهوم تاریخمندی برای انسان بهکار برده شده و منظور از آن، آگاهی انسان از موقعیت تاریخی خود است. این آگاهی از بودن در تاریخ، تاریخمندی نامیده میشود. باوجود این، رویداد معماری منتج از اندیشه و عمل انسان، نوع اثر معماری، دیرپایی، تأثیرگذاری و محمل رویدادهای تاریخی بودن را میتوان ملاکها و معیارهای تاریخمندی یک بنا یا اثر معماری به حساب آورد.
[4] معماران ایران از آغاز دوره اسلامی تا پایان دوره قاجار، زهره بزرگنیا، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، اداره کل آموزش، انتشارات و تولید فرهنگی، 1383، صص 26-15.
[5] فهرست تحلیلی مقالات مجله هنر و مردم، 1357-1342، صدیقه (پروانه) موحد، تهران، مرکز اسناد و مدارک علمی، 1365، صص 69-45.
[6] خاک و خرد، تأملی در شأن معماری در مثنوی معنوی، حمیدرضا پیشوایی، مهرداد قیومی بیدهندی، صص 36-17، مطالعات معماری ایران، دوفصلنامه معماری ایرانی، شماره 3، بهار و تابستان 1392، ص 18.
[7] شخصیتهای حقیقی و حقوقی دولتی و غیردولتی مانند شهرداریها، وزارتخانهها، نهادها، سازمانها و مراکز علمی.
[8] شهرسازی معاصر ایران از زبان 10 صاحب نظر در معمار نت به آدرس: http://www.memarnet.com/fa/node/3175، تاریخ بازدید: دوم مرداد 1398.
[9] تاریخ شفاهی و جایگاه آن در تاریخنگاری معاصر ایران، 1385-1358، مرتضی نورایی، مهدی ابوالحسنی ترقی، تهران، پژوهشکده تاریخ اسلام، 1394، صص 86-85.
[10] تدوین کتاب «بررسی وضعیت شهرسازی و برنامهریزی شهری و منطقهای در ایران معاصر» نوشته مجید غمامی در همین راستا صورت گرفته است. این کتاب با تمرکز بر همین دغدغه به سازمان دادن ده گفتوگو در نیمه دوم سال 1390 حول سه پرسش مشخص پیرامون: عملکرد نظام برنامهریزی شهری و منطقهای در ایران از آغاز تاکنون؛ مشکلات نظام برنامهریزی در ایران و ضرورت و امکان اصلاح و تغییر در سه محور سازمان، قانون و طرح و برنامه پرداخته است. در این کتاب با صاحبنظرانی مصاحبه شده که ضمن برخورداری از دانش و تخصصهای مرتبط با کار برنامهریزی شهری و شهرسازی در زمینههای اجرایی، آموزشی یا حرفهای نیز دارای تجربه طولانی بودهاند. (شهرسازی معاصر ایران از زبان 10 صاحب نظر در معمار نت به آدرسک http://www.memarnet.com/fa/node/3175، تاریخ بازدید: دوم مرداد 1398)
[11] همان، صص 99-98.
[12] بررسی تطبیقی رویکردهای معماری معاصر ایران (بازشناسی نظریه در آثار سه نسل از معماران)، حمیدرضا شایان، سجاد معمار دزفولی، نشریه نقش جهان، سال چهارم، شماره دو، صص 16-7، ص 8.
[13] وزارت علوم، تحقیقات و فناّوری، برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد رشته مطالعات معماری ایران، گروه هنر و معماری، کمیته معماری، نسخه بازنگری شده 10/3/1394، ص 3.
[14] با مراجعه به روایات و خاطرات افراد درباره معماری و آثار برجای مانده از آن «حافظه جمعی» بازیابی و احیا شده، در روند تداوم و استمرار آن نوع از معماری مؤثر واقع میشود. مفهوم حافظه جمعی اولین بار توسط جامعهشناس فرانسوی، امیلیا تایم مطرح شد.. به این معنی که زندگی جمعی در طول تاریخ امتداد دارد و منقطع نیست و این احساس که در فرد فرد جامعه یا اکثریت قاطع جامعه وجود دارد، حافظه جمعی نامیده میشود. چیزی که این احساس تعلق و هویت به یک جامعه را در درون فرد به وجود میآورد، پدیدهای کاملاً ارادی نیست، بلکه بعد غیرارادی دارد. پدیدهای که در طول زمان و در طول زندگی فرد به او القا شده و این را در او درونی میکند و بر مبنای آن الگوهای رفتاری فرد در بطن جامعه شکل میگیرد. هویت اجتماعی و حافظه جمعی در جایی حفظ میشود که وقتی فرد در آنجاست حس میکند فضایی که در آن مستقر است با جاهای دیگر فرق دارد و آن فضا دارای تداوم تاریخی است. (نقش مفاهیم تاریخی در معماری؛ کانون احیا و بازنمایی تاریخ شفاهی تهران، پایاننامه تحصیلی، شیدا رمضانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده هنر و معماری، تابستان 1391، ص 19)
[15] دادههای طرحهایی مانند تاریخ شفاهی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی (شهید بهشتی) از این نمونه است.
تعداد بازدید: 7553