تاریخ شفاهی زندانهای محلی
یان مک آلپین[1]
ترجمه: فرهاد حریری اکبری
31 مرداد 1396
درباره تصویر: برونوین جیکز، هماهنگکننده در طرح تاریخ شفاهی «به زبان خودمان: پیوندهای میان میراث کینگستون و زندانهای آن»[2] در آن سوی خیابان زندان کینگستون ایستاده است.
یک دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه کویین[3] به دنبال صحبت با هر کسی است که با زندان کینگستون ارتباط دارد، اعم از این که یکی از کارمندان، زندانی و یا هر کس دیگری باشد که ممکن است در مورد زندگی در کینگستون و یا در داخل یا اطراف هر یک از زندانهای محلی داستانی برای راویت داشته باشد. برونوین جیکز[4] هماهنگکننده در برنامه تاریخ شفاهی «به زبان خودمان: پیوندهای میان میراث کینگستون و زندانهای آن» است که کاری مشترک بین صندوق میراث کینگستون[5] و دوستان موزه زندان[6] است.
ضبط مصاحبهها تا پایان سال جاری میلادی ادامه خواهد شد. جیکز گفت: «هدف طرح، درک ارتباطات عمیق تاریخی و فرهنگی بین کینگستون و زندانهای آن و کشف مفهوم زندگی در «پایتخت زندان کانادا» است و این که چگونه هرکدام، توسعه دیگری را شکل داده است؟» او در بیانیهای نوشته است: «ما علاقهمند به صحبت با افرادی هستیم که در هر یک از زندانها، خدمات اصلاحی، کسب و کارهای وابسته، سازمانها و مؤسسات خیریه مشغول به کار هستند و یا کار میکردهاند.»
این طرح علاقهمند به شنیدن روایتهای اعضای خانوادههایی است که در آنجا و یا در آن نزدیکی کار و زندگی میکردهاند و همچنین زندانیان سابق که قبل و بعد از حکم زندان در کینگستون زندگی میکردهاند. جیکز گفت: «این منطقه در کینگستون واقعاً بررسی نشده است و نیز ارتباط بین زندانها و شهر و این که چگونه زندانها بر شهر تأثیر میگذارند و بالعکس. کینگستون پایتخت زندان کانادا است. زندگی در پایتخت زندان به چه معناست؟ برداشت عمومی و احساس اهالی کینگستون در رابطه با زندگی در نزدیکی یک زندان چیست؟»
جیکز به این نیز علاقهمند است که افراد خارج از کینگستون و زندانیان درباره آن چه فکری میکنند. او گفت: «مردم خارج از شهر اغلب کنجکاو هستند که بدانند کار کردن در یک زندان چگونه است.» او ادامه داد: «من فهمیدم برای مردمی که در کینگستون زندگی میکنند، اینها عادی شده است. ما علاقهمند هستیم حرفهای هر کسی که چیزی درباره رابطه بین شهر و زندان دارد، بشنویم.»
جیکز اهل وستپورت[7] و دارای دو مدرک از دانشگاه کویین است، کارشناسی در تاریخ و کارشناسی ارشد در مطالعات فرهنگی. او در حال حاضر مشغول به تحصیل در مقطع دکترا در رشته مطالعات فرهنگی است. زمانی که در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد خود بود، بر روی یک طرح تاریخ شفاهی محلی دیگری با عنوان نگهبان مرداب[8] و طرح تاریخچه بندر داخلی[9] کار میکرد.
جیکز گفت: «تمام مصاحبهها با یک دستگاه ضبط صدا در یک محیط آرام انجام شد.» او گفت: «ما در جستوجوی رویدادها یا داستانهای پرتوپلا نیستیم، ما فقط به دنبال تجربیات و آن چیزی هستیم که برای یک شخص معنای خاص داشته است. این مصاحبهشوندگان هستند که مصاحبه را هدایت میکنند و هر چه را در مصاحبه میخواهند به من میگویند.»
برخلاف مصاحبه یک روزنامهنگار، جیکز برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره موضوع مورد نظرش به مصاحبهشونده فشار نمیآورد؛ این چیزی است که آنها فکر میکنند مهم است. او تاکنون با مردی صحبت کرده است که پدرش مربی مزرعه زندان کینگستون بوده و در زمین این زندان بزرگ شده؛ یک زن که به عنوان معلم در زندان کینگستون و موسسه جویسویل[10] مشغول به کار بود؛ و یک زن که به یاد میآورد بر روی چمن خانه نگهبان نشسته بوده و شورش سال 1971 در زندان کینگستون در آن سوی خیابان را تماشا میکرده است. جیکز گفت: «این داستانها، تجارب انسانی و روابط شخصی را که در دیوارهای زندانهای کینگستون و فراتر از آن به وجود آمده است، نشان میدهند. من واقعاً تاریخ شفاهی را دوست دارم. من فکر میکنم این روش تحقیق تاریخی به اندازه کافی مورد استفاده قرار نگرفته است، زیرا شما با افراد عادی صحبت میکنید و تجربیات روزمره از تاریخ را دریافت میکنید. در گذشته، تاریخ در اسناد رسمی و خاطرات افراد مهم که معمولاً مردان بودند، ریشه داشت، اما تاریخ شفاهی ساختار بسیار متنوعتری را برای تحقیق و روایت ممکن میسازد.» جیکز به دنبال داوطلبانی است در مورد تجربیاتشان صحبت کنند.
[2] In Our Own Words: The Links Between Kingston's Heritage and Its Penitentiaries
[3] Queen's University
[4] Bronwyn Jaques
[5] Kingston Heritage Fund
[6] Friends of the Penitentiary Museum
[7] Westport
[8] Swamp Ward
[9] Inner Harbour History Project
[10] Joyceville
تعداد بازدید: 5347