خاطرات مجید کهتری


18 مرداد 1396


مجید کهتری، جانباز دوران دفاع مقدس و بازیکن بسکتبال، مهمان سی‌وچهارمین برنامه شب خاطره (6 مهر 1374) بود. او سه خاطره تعریف کرد. یکی از خاطراتش درباره یک بسیجی رزمنده بود که در عملیات والفجر مقدماتی خود را روی سیم‌های خاردار انداخت تا رزمندگان بتوانند عبور کنند. این روایت‌ را ببینیم.

تاکنون 282 برنامه شب خاطره از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده دوم شهریور 1396 برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود



 
تعداد بازدید: 5234


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 107

سربازی در دسته من بود به نام عصام احمد. این سرباز خیلی مؤمن بود و به جمهوری اسلامی علاقه داشت. او بیشتر اوقات درباره مسائل سیاسی و مخصوصاً جنگ با من صحبت می‌کرد. شبی داخل سنگر نشسته بودیم و حرف می‌زدیم. هنوز چند روزی به حمله شما برای شکستن محاصره آبادان مانده بود. فکر می‌کنم پنج یا هفت روز. من از یک ماه و نیم پس از شروع جنگ تا روز آخر در همین جبهه بودم. آن شب عصام برایم خیلی حرف زد و دردل کرد. او از این که در جبهه بود به شدت ابراز بیزاری و تنفر می‌کرد. می‌گفت: «ما چطور با نیروهای ایرانی جنگ کنیم، حال آن‌که آنها مسلمانند و در کشورشان جمهوری اسلامی به پا کرده‌اند.