برگزاری پنجمین کارگاه نخستین دوره جامع آموزش تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی، نوعی از مستندسازی است

مریم اسدی جعفری

10 مرداد 1396


به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، پنجمین کارگاه از «نخستین دوره جامع آموزش تاریخ شفاهی» به همت موزه عصارخانه - مرکز مطالعات فرهنگ عامه اصفهان- و با سخنرانی دکتر مولود ستوده، چهارشنبه 4 مرداد 1396 در کتابخانه تخصصی هنر و اصفهان‌شناسی شیخ بهایی برگزار شد.

پرسش‌های عمومی و اختصاصی

ستوده در آغاز این نشست گفت: «در این جلسه، ابتدا درباره بسته سؤالات صحبت می‌کنیم و سپس یک مصاحبه آزمایشی انجام می‌دهیم. نکته اول درباره بسته سؤالات، این است که وقتی می‌خواهید با شخصی مصاحبه کنید، باید مطمئن باشید که درباره موضوع مورد نظر شما، اطلاعات دارد. یعنی از کسی که چیزی نمی‌داند، نمی‌توانید سؤالی بپرسید. البته قبل از مصاحبه، یک جلسه پیش‌مصاحبه داریم که در آن، درباره بیوگرافی فرد صحبت کرده و ذهنش را برای گفت‌وگو آماده می‌کنید. اول خودتان و مجموعه را معرفی می‌کنید و از هدف خود از این مصاحبه می‌گویید. سپس بیوگرافی طرف مقابل را می‌گیرید. می‌شنوید که چه ویژگی‌هایی دارد و چه کارهایی انجام داده است. شاید مقداری عکس و سند هم داشته باشد. شما عکس و سندها را همان موقع مرور کنید و برخی مسائل را به ذهن‌تان بسپارید. هم‌زمان با انجام پیش‌مصاحبه، مهم‌ترین سؤالات‌تان برای جلسه بعدی را هم در ذهن‌تان طراحی کنید.

سؤالات را به دو دسته اصلی «سؤالات عمومی» و «سؤالات اختصاصی» تقسیم می‌کنیم. سؤالات عمومی شامل بیوگرافی فرد مانند: سال و محل تولد و این که در چه خانواده‌ای بزرگ شده و دوران مدرسه را چگونه گذرانده، است. گاهی مواقع هم شاید از تأثیر مسائل خانوادگی بر کار خود بگوید، همه را در ذهن خود نگه دارید و به موقع، در روند مصاحبه بپرسید.»

تاریخ شفاهی، نظام بسته‌ای ندارد

وی ادامه داد: «در سندخوانی، اول باید بگردید و مهم‌ترین اصطلاحات موجود در اسناد را پیدا کنید. از آنجایی که تاریخ شفاهی هم نوعی مستندسازی است که فعلاً در قالب شفاهی است و بعداً مستند خواهد شد، می‌توان همان نظام استنادی را به تاریخ شفاهی تعمیم داد. پس نام دوستان و حتی نام یک مغازه پشت بازارچه و موقعیت مکانی آن را هم باید مشخص کنیم و یا در زیرنویس بیاوریم. اگر هم کار فنی و تخصصی، علمی یا سیاسی داشته باشد، باید به اصطلاحات آن اشاره کنیم. در اینترنت می‌توانید اطلاعات مربوط به افراد شاخص یا اصطلاحات را به دست بیاورید. البته در اینترنت، کثرت اطلاعات داریم و شاید همه اطلاعات درست نباشد. تاریخ شفاهی، نظام بسته‌ای ندارد. فقط یک سری اصول و روش‌هایی دارد که باید به آنها توجه کنید، اما در موارد استثنا مانند: فردی که فعلاً به او دسترسی نداریم و یا امکان فوت راوی وجود دارد، باید چه کنیم؟ ما در اینجا می‌توانیم از روش «خاطره نگاری» استفاده کنیم که با کار ما منافات ندارد. یک میکروفون در اختیار او می‌گذاریم - حتی با وجود بیماری - سؤالات را در کاغذ مطرح می‌کنیم و از او می‌خواهیم که هر وقت فرصت کرد، پاسخ‌ها را بنویسد و یا بگوید. ما ناگزیر به انجام این کار هستیم. چون اگر نباشد، همین اطلاعات را هم از دست می‌دهیم. اگر بتوانیم با گفت‌وگوی مستقیم این کار را انجام دهیم که خیلی خوب است، ولی اگر نتوانستیم، نباید روش‌های دیگر را هم از دست دهیم. چون هدف ما حفظ و نگهداری آن اسناد و خاطرات است.»

جزئی‌نگری و کلی‌نگری

ستوده در ادامه پنجمین کارگاه از «نخستین دوره جامع آموزش تاریخ شفاهی» تصریح کرد: «سؤالات اختصاصی در هر مؤسسه یا هر دستگاهی متفاوت است. برای مثال، اگر می‌خواهید در حوزه دفاع ‌مقدس کار کنید، هر موضوع زیرمجموعه‌هایی دارد. اگر درباره سپاه، نیروهای مردمی یا بسیج کار می‌کنید، هر کدام شاخه‌ها و زیرمجموعه‌های متفاوتی دارند. هر چه اطلاعات ریزتر را جمع‌آوری کنید، به نفعتان است. برای مثال قصد دارید، عملکرد بسیج در جبهه جنوب در سال 1361 را بررسی کنید. باید سال و موقعیت مورد بررسی را مشخص کنید. به این روش «میکرو یا جزئی‌نگری» می‌گویند. این کار مثل گوگل‌مَپ عمل می‌کند. یعنی ابتدا وارد شهر می‌شوید، از شهر به محله و سپس به کوچه، افراد و دیدگاه‌های آنها می‌رسیم‌، اما در کلی‌نگری، تمام کنش‌ها و واکنش‌ها را بر اثر تجمع موضوعات و نوع مدیریت، مورد بررسی قرار می‌دهیم و می‌گوییم که در این حوزه انتظار داریم که تا الان، این اتفاق افتاده باشد. حتی پیش‌بینی آینده‌ نزدیک را به دست می‌آوریم. نگاه «مایکرو یا کلی‌نگری» همه شرایط را دربر می‌گیرد، ولی نگاه میکرو مثل پازل است و شما با قطعات کوچکی روبه‌رو هستید که می‌خواهید کنار هم بگذارید. در واقع، نگاه مایکرو از کنار هم قرار گرفتن اطلاعات میکرو به دست می‌آید.

بعد از جنگ جهانی دوم، محققان و مورخان به نقش جامعه توجه کردند و دو مکتب در حوزه تاریخ به وجود آمد. در آلمان، مکتب «طرفداران تاریخ روزمره» و در انگلیس، مکتب «چشم‌انداز» شکل گرفت. مکتب «چشم‌انداز» یک شیوه تحقیقاتی است و معتقد است که وقتی شما از دیروز و امروزتان خبر دارید، فردای‌تان را می‌توانید تشخیص دهید که چه اتفاقی خواهد افتاد. میلیون‌ها برگ سند در آرشیوهاست و جزئی‌نگرها می‌توانند، به این اسناد نگاه میکرو داشته باشند. مورخان اروپایی دو دسته شدند. برخی میکرو هیستورین شدند، ذره‌بینی کار کردند، کنش و واکنش‌های یک قضیه بسیار ریز را تجزیه و تحلیل کردند و دستاوردهای خود را در اختیار مایکروها گذاشتند. جزئی‌نگرها مشخص کردند که سمت‌وسوی تاریخ جامعه، در حال حرکت به کدام سمت است. حالا در تاریخ شفاهی هم همین‌طور است. شما یک نگاه کلی به موضوع دارید. یعنی در بسته سؤالات، چند صفحه پرسش اصلی و زیرمجموعه دارید.»

سؤالات میان‌متنی

ستوده افزود: «معمولاً برای جلسه اول مصاحبه، چندین سؤال طراحی می‌کنید، ولی با توجه به تجربیات قبلی همان سؤالات عمومی، جلسه اول را پُر می‌کند. اگر دیدید که راوی، خودش در حین صحبت‌ها به سؤالات دیگر هم پاسخ می‌دهد، اینجاست که شما باید سوار بر جریان باشید و سریع، سؤالات را خط بزنید یا کامل‌تر کنید و به سمت سؤالات کلی‌تر بروید که مجموعه‌ای از سؤالات را در بر گیرد.

همیشه هر سؤال اصلی، چند سؤال زیرمجموعه دارد. برای مثال، وقتی از راوی درباره محل تولد و دوران کودکی‌اش پرسیدید و متوجه شدید که از جزئیات کودکی‌اش می‌گوید، از همان جزئیات باز هم سؤال درمی‌آورید. به این سؤالات «پرسش‌های میان‌متنی» می‌گوییم. یعنی بین سؤالات مشخص، در حین مصاحبه با یک سری صحبت‌هایی روبه‌رو می‌شویم که برای پرسش‌های بیشتر، خیلی مناسب هستند. بنابراین قبل از این که مصاحبه وارد مرحله بعدی شود، اطلاعات جزئی‌تر کسب می‌کنید. سؤالات میان‌متنی، در بین مصاحبه، به ذهن‌تان خطور می‌کند. البته باید حواس‌تان باشد که تمرکز و ترتیبِ حرف‌های راوی به هم نخورد.

اگر دیدید که راوی، دائم وارد حاشیه می‌شود و یا از مقطع زمانی موردنظر شما پیش‌تر می‌رود، از او بخواهید که به خاطر رعایت ترتیب زبانی، کمی صبر کند تا سال به سال پیش بروید. حتی می‌توانید قبل از آغاز مصاحبه بگویید که این مصاحبه، تا فلان سال پیش خواهد رفت و تمام حوادث از فروردین تا اسفند همان سال را ضبط کنید.

بعد از پیاده‌سازی و بازبینی مصاحبه، یک مصاحبه تکمیلی انجام می‌دهید و جاهایی که مصاحبه‌شونده ناقص جواب داده و یا نیاز به تأیید صحت گفته‌هایش دارید، با او صحبت می‌کنید و یا خاطراتش را با اسناد مقایسه می‌کنید.»

در بخش دوم این کارگاه، دکتر مولود ستوده با یکی از کارآموزان که از رزمندگان دوران دفاع‌مقدس بود، یک مصاحبه آزمایشی انجام داد.



 
تعداد بازدید: 5351


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 127

به بصره آمدم و به شغل بنّایی مشغول شدم. روزانه به پول شما شصت تومان مزد می‌گرفتم. در شهر جمهوریه چهار نفر از مجاهدین مسلمان عراق به یکی از کلانتریهای شهر حمله کردند و چند نفر از مأموران آنها را کشتند. درگیری از ساعت دو و نیم شب تا نزدیک شش صبح ادامه داشت. نیروهای دولتی چند تانک به شهر آوردند و ساختمانی را که مجاهدین مسلمان در آن سنگر گرفته بودند به گلولۀ تانک بستند.