دانش‌آموزانی که به ثبت و ضبط ۹۰ سال تاریخ کمک می‌کنند

استفان جفری[1]
ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

06 خرداد 1396


درباره عکس: دانش‌آموزان سال ششم به عکس‌های آرشیوی نگاه می‌کنند و هم‌زمان مصاحبه‌هایی را انجام می‌دهند. عکس از استفان جفری

 

امسال خانه قدیمی پارلمان تنها مکانی برای برگزاری جشن ۹۰ سالگی کانبرا[2] نیست. در سراسر دریاچه‌ای که در سال ۱۹۲۷ ‌چیزی بیش از یک رودخانه مرزی برای چرای گوسفندان نبود، امسال مدرسه اینسلی[3] نهمین دهه آموزش خود را با کمک دانش‌آموزان فعلی جشن گرفت. نیکول دومیگان[4] و بن فرانسیس[5] به عکس‌های آرشیوی نگاه می‌کنند و هم‌زمان هم‌کلاسی‌های‌شان مصاحبه هایی را به مناسب جشن 90 سالگی کانبرا انجام می‌دهند.

به‌منظور کمک به نسل آینده در درک میراث مدرسه، گروهی از دانش‌آموزان سال پنجم و ششم، مورخان و ضبط کنندگان خاطرات کسانی شدند که سالن هنر ساختمان را تزیین کرده بودند. به ضبط‌صوت، هدفون و کنجکاوی مجهز بودند و روز شنبه را صرف مصاحبه با فارغ‌التحصیلان و معلمان سابق در مورد تجربیات‌شان کردند.

طرح تاریخ شفاهی از طریق موسسه میراث منطقه پایتخت استرالیا[6] حمایت مالی می‌شد و قسمتی از وقایع مدرسه را برای جشن نود سالگی آماده می‌کرد.

جان وبر، دانش‌آموز سال پنجم می‌گوید که به آنچه در داخل و اطراف مدرسه تغییر کرده بود و تاریخ افتتاح مدرسه علاقه‌مند بود: «شخصی که من با او صحبت کردم، می‌گوید هیچ‌چیز در اطراف مدرسه وجود نداشت. او می‌گفت ناحیه وسیعی به سمت شمال و جنوب وجود داشت. تنها چیزی که در هر چهار جهت دیده می‌شد منطقه وسیع و خالی بود. در حالی که بارها تغییر کرده بود و دانش‌آموزان نیز چیزهایی پیدا کرده بودند که ثابت باقی مانده بودند.»

آریا گورورج[7] دانش‌آموز سال ششم می‌گوید: «شخصی که ما با او مصاحبه کردیم، معاون کاپیتان در اواخر دهه ۸۰ میلادی بود. زمانی که او نشان خود را به ما نشان داد، نشان او هیچ تفاوتی با آنچه امروزه می‌بینیم ندارد.»

برای تئا کودینگتون[8] دیگر دانش‌آموز سال ششم، فرآیند ضبط و ثبت جالب و چالش‌برانگیز بوده است: «زمانی که ما با مردم مصاحبه می‌کردیم، آن‌گونه که شما از آنها انتظار دارید پاسخ نمی‌دهند، بنابراین مجبور به طرح سوالات کاملاً متفاوتی می‌شوید.»

ویکی هارینگتون[9] معلم کلاس می‌گوید که فرایند طرح برای دانش‌آموزان و فارغ‌التحصیلان به یک اندازه جذاب بود: «ما با دانش‌آموزان فوق‌العاده‌ای کار می‌کردیم که کار را آسان‌تر می‌کرد. با چیزهای به دست آمده در مورد مدرسه مانند روزهای اول مدرسه مجذوب می‌شدیم.»

چلسی گرین[10] دانش‌آموز سال پنجم هم شباهت‌هایی بین خودش و برخی دانش‌آموزان سابق مدرسه یافت: «فردی که با او مصاحبه کردیم، به ما در مورد این که او چگونه می‌خواست بهترین باشد می‌گفت. این که می‌توانست در همه چیز بهترین باشد، همان چیزی است که من می‌خواهم.»

 

[1]. Stephen Jeffery

[2]. Canberra landmark

[3]. Ainslie School

[4]. Nicole Domigan

[5]. Ben Francis

[6] ACT Heritage Grant

[7]. Aarya Gururaj

[8]. Thea Coddington        

[9]. Vicky Harrington

[10]. Chelsea Green



 
تعداد بازدید: 4525


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 127

به بصره آمدم و به شغل بنّایی مشغول شدم. روزانه به پول شما شصت تومان مزد می‌گرفتم. در شهر جمهوریه چهار نفر از مجاهدین مسلمان عراق به یکی از کلانتریهای شهر حمله کردند و چند نفر از مأموران آنها را کشتند. درگیری از ساعت دو و نیم شب تا نزدیک شش صبح ادامه داشت. نیروهای دولتی چند تانک به شهر آوردند و ساختمانی را که مجاهدین مسلمان در آن سنگر گرفته بودند به گلولۀ تانک بستند.