رویکرد سیستمی در تاریخ شفاهی
محمدمهدی عبداللهزاده
24 اردیبهشت 1396
برخی بحث در مسایل نظری تاریخ شفاهی را مخصوص برج عاج نشینان این علم میدانند و خود را مرد عمل قلمداد میکنند. این افراد را عقیده بر آن است همین که فردی بتواند با دستگاههای ضبطصوت و دوربین فیلمبرداری کار کند و در برقراری ارتباط با دیگران نیز مهارت داشته باشد، کافی است که یک مصاحبهگر تاریخ شفاهی قلمداد گردد. به زعم این گروه، مباحث نظری تاریخ شفاهی باید در کلاسهای دانشگاهی تدریس گردد، یا آن که به صورت مقالههای علمی در سمینارها و کنفرانسها مطرح شود، یا آن که زینتبخش مجلات علمی باشد! در صورتی که تسلط به مباحث نظری و باور به آنها، خاستگاه رفتار مصاحبهگران تاریخ شفاهی یا به عبارتی مورخان تاریخ شفاهی است.
با توجه به تفکیک ناپذیری بُعد نظری و عملی در تاریخ شفاهی، ضرورت دارد افرادی که در این حوزه فعال هستند و کار عملی انجام میدهند، هر چه بیشتر با مفاهیم نظری این حوزه سر و کار داشته باشند و از سوی دیگر اساتیدی که بیشتر نقش آنها آموزش و سر و کارشان با ابعاد نظری این حوزه است، کار عملی نیز انجام دهند تا با مسایل و مشکلات تاریخ شفاهی در کشورمان بیشتر آشنا شوند و کاربرد تئوریها را در عمل بیازمایند.
در مورد اهمیت مبانی نظری در کار علمی، آقای رفیعپور میگوید: برخی تصور میکنند که میتوانند بدون چارچوب نظری نیز یک تحقیق را انجام دهند. اینگونه تحقیقات گرچه ممکن است در موارد استثنایی به بخشهایی از واقعیتها بینجامند، اما هر کس تئوریها را بهتر بشناسد، بهتر میتواند از پس مسئلة مورد تحقیق برآید. تئوریها کمک میکنند که ما محیط بیرونی خود را بهطور سیستماتیکتر ادراک و مسائل را به طور هدفمندتر کشف کنیم و این مسائل در قالبهای وسیعتر، یعنی در یک شبکة وسیعتر از روابط علی تبیین شوند.[1]
رویکرد سیستمی
رویکرد یا رهیافت (Approch) زاویه دیدی است که از آن زاویه به موضوع نگاه میکنیم. نگاه اندیشمندان به علوم در ابتدا با رویکرد تجزیهنگری یا مکانیسمی بود و سالهاست که رویکرد کلنگری یا سیستمی مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد سیستمی، نگاه به موضوعات با دید شبکهای و بررسی پدیدهها در ضمن روابطشان با عناصر و متغیرهای درونی و عناصر و متغیرهای بیرونی است. نقطه آغاز تفکر سیستمی مفهومِ کلیّت است. کلِّ هرپدیده اساس کار است، زیرا در این دیدگاه از شناخت ماهیت و خواص عناصر و اجزا نمیتوان به شناخت کل نائل آمد. نگرش سیستمی، نگرشی کلینگر به اجزای پیوسته است که در یک مجموعه و متعامل با همدیگر موجبات فرآوری و تولید را در پی دارند.[2]
اندیشۀ بشری دارای سیری تکوینی بوده است. برخی این سیر را دارای مراحل سهگانه میدانند: الف- مرحلۀ منطق ارسطویی، ب- مرحلۀ منطق تجربی، ج- مرحلۀ منطق سیستمها.[3]
برتالنفی سیستم را چنین تعریف کرده است: سیستم عبارت از تعدادی عنصر است که با یکدیگر ارتباطهایی دارند. آقای فرشاد هم نقل کرده است، با آن که تعاریف سیستم متفاوت است، ولی تمام تعاریف از سیستم دارای دو وجه اشتراکاند. یکی این که سیستم، به عنوان نمودی یکپارچه از موجودیتی که سیستم نیست، یعنی فقط شامل تعدادی عنصر است، متمایز است. دوم این که ارتباط بین عناصر هر گونه تعریفی از سیستم، باید منظور شود.[4]
یک سیستم را اجزایی تشکیل دادهاند که فعالیت مشترک دارند. این اجزا با محیط خود نیز تبادل نفوذ میکنند. دادههایی که وارد هر سیستم میشوند، تأثیرات دریافت شده از محیط (درونداد) هستند که سیستم از طریق فراگردهای مختلف آنها را به بازدادهها (برونداد) تبدیل میکند.[5]
برخی نیز در تعریف سیستم به بعد هدفمداری آن تأکید کردهاند. در این مورد رابرت ماکلر چنین گفته است: «سیستم عبارت از گروه منظمی از اجزای جدا، ولی مرتبط به هم هستند که به منظور رسیدن به هدف از پیش تعیین شدهای تشکیل یک واحد را بدهند.»[6] در اصطلاح، یک سیستم یا شبکه، مجموعهای از عناصر است که با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و برای تحقّق یک هدف در تلاشاند.[7]
هر سیستم از مولفههایی تشکیل گردیده است که اهم آنها عبارتند از:
1- درونداد (input): عبارت است از آنچه که به نحوی وارد سیستم میشود و فعالیت سیستم را امکانپذیر میسازد. بدیهی است بدون تزریق داده، ادامه حیات یا فعالیت سیستم ناممکن خواهد بود. مثلاً در تاریخ شفاهی درونداد عبارت از، دانش، مهارت و نگرش مصاحبهگر و مصاحبهشونده، وسایل ثبت و ضبط، محیط مصاحبه، اسناد و مدارک و... خواهد بود.
2- فرآیند (process): دروندادی که به یک سیستم وارد میشود طبق فرایند سیستم در جریان تغییر و تبدیل قرار میگیرد و بر طبق فرایند است که در دادهها تغییر پدید میآید. آقای محمدعلی نائلی در مورد فرایند میگوید: جریان عملیات یک سیستم است که بر روی درونداد صورت میگیرد و بر ارزش و سودمندی آن افزوده میشود.[8]
فراگرد را دیوید برلو چنین تعریف کرده است: هر رویدادی که یک تغییر ممتد در زمان را نشان دهد یا هر عملی که ممتد باشد.[9] هر فراگرد دارای چهار مشخصۀ مهم است: الف) فراگرد، ایستا نیست بلکه پویاست. ب) فراگرد، آغاز و پایان ندارد. ج) اجزا و عناصر یک فراگرد دارای کنشهای متقابلاند و هر یک بر دیگری تأثیر میگذارند و از دیگری تأثیر میگیرند. د) فراگرد دارای ردیفی از اجزا نیست.[10]
3- برونداد (output): دادههایی که در فرایند تبدیل قرار میگیرند، طبق نظم و سازمانی که بر سیستم حاکم است به صورت کالا از سیستم به محیط صادر میشوند. میتوان متن حاصل از مصاحبه را برونداد تاریخ شفاهی نامید.
4- بازخورد (feed back): بازخورد، فرایند دورانی است که در آن بخشی از ستاده به عنوان اطلاعات به داده بازخورانده میشود و به این ترتیب سیستم را «خود کنترل» میسازد. کلمه بازخورد نقش محوری در تفکر سیستمی ایفا میکند. بازخورد، اطلاعاتی است که به صادرکننده اصلی اطلاعات ارسال میگردد تا فعالیتهای بعدی خود را تسهیل کند. سیستمها ثبات خود را از طریق تنظیمات و بر اساس بازخورد حفظ میکنند.
بازخورد به دو صورت مثبت و منفی است. نوع منفی از اطلاعاتی حاکی میشود که تفاوت و انحرافی از هدف سیستم و نیاز به تصحیح دارند و سیستم را در راستای اهداف و مواضع پیشین نگه میدارند. بازخورد مثبت نشاندهنده این است که انحرافی در برونداد نیست.[11] نظر سفارش دهندگان یا مصرف کنندگان محصولات تاریخ شفاهی در مورد اسناد و مدارک تولید شده یک نوع بازخورد است.
5- محیط سیستم: هر سیستم بهطور کلی در محیطی قرار دارد. سیستم از عوامل محیطی تاثیر میپذیرد و بر آنها اثر میگذارد، مانند عوامل طبیعی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و...[12] سیستم و محیط آن بر هم کنش و واکنش متقابل دارند. به این ترتیب محیط سیستم را عواملی تشکیل میدهند که اگرچه جزء سیستم نیستند، اما تغییر در هر یک از آنها میتواند موجب تغییراتی در سیستم شود. بنابراین محیط سیستم شامل تمام متغیرهایی است که میتوانند در وضع سیستم موثر باشند و یا از سیستم تاثیر پذیرند. سیستمها معمولاً در «مرز سیستم» از محیط خود جدا میشوند. مرز سیستم، مجموعهای از عناصر سیستم است که علاوه بر عناصر درونی سیستم، عوامل دیگری (محیط خارجی) نیز در تعیین رفتار آنها مؤثر هستند؛ البته عناصر موجود در مرزهای سیستم نیز به محیط خارجی واکنش نشان میدهند.[13]
فراگرد مصاحبه در تاریخ شفاهی
گر چه مصاحبه نوعی ارتباط گفتاری است، ولی با ارتباط رو در رو نیز تلفیق میشود. ترکیب این دو نوع ارتباط، تمایزی میان مصاحبه و سایر ارتباطهای گفتاری پدید میآورد. تاریخ شفاهی، مقولهای ارتباطی از نوع ارتباطات انسانی و میان فردی و پیش از هر چیز یک فراگرد است.
در این ارتباط است که یکی از طرفین از انجام صحبتها و دریافت پاسخها قصد خاصی دارد و ضمن طرح سوالات و دریافت عکسالعملها پیش میرود. این امر فراتر از صحبتهای روزمره میان اشخاص است. انجام یک مصاحبه حتماً با قصد قبلی و برنامهریزی انجام میشود و باید به مقاصد خاصی منتهی شود. در حقیقت میتوان گفت که: «مصاحبه یک ارتباط طراحی شده، هدفدار، رو در رو و نیازمند به تصمیمگیری است.»[14]
آقای محسنیانراد میگوید واتسون از رینه هارت نقل میکند که پس از بررسی 126 تعریف از ارتباط، ضمن این که این تعاریف با یکدیگر تفاوتهای قابل ملاحظهای داشتند، ولی اکتر آنها در این مورد توافق داشتند که ارتباط یک فراگرد است.[15]
آقای حسنآبادی هم از قول کرل رونالد نقل کرده است: «تاریخ شفاهی یک فرایند پردازش طراحی شده است تا به مفهوم و درک تاریخی مردم برای شناخت گذشته کمک کند.» همچنین وی نقل کرده است: «تاریخ شفاهی انجام یک مصاحبه به صورت هر چه کاملتر و بهتر است. مصاحبهای که در درون خودش از سیستم و ساختار خاصی برخوردار است.»[16]
تاریخ شفاهی، یک فراگرد اطلاعاتی از طریق مصاحبه است و به تعریف مگی اسمیت ـ در ارائه مدل ارتباطی خود ـ مبتنی بر انتقال حافظههایی شبیه است که میگوید: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات، احساسها، حافظهها و فکرها در میان مردم.»[17]
در یک مصاحبه، فرآیندِ یادآوری، در روش گفتوگو، بین مصاحبهکننده و مصاحبهشونده به وجود میآید. اگر مصاحبهکننده جایگاه خود را به مورخ ارتقا دهد و چنین آگاهی را در مصاحبهشونده (راوی) نیز پدید آورد، در آن صورت مصاحبه از گفتوشنود و چیزی شبیه مصاحبه خبری و در نهایت خاطرهگویی شفاهی به سوی دیالوگ و روایت تاریخی پیش میرود و تغییر هویت میدهد.
اگر هدف از مصاحبه در تاریخ شفاهی را تاریخنگاری شفاهی و تاریخ شفاهی بدانیم، ماهیت مصاحبه در تاریخ شفاهی از گفتوشنود، مکالمه، مباحثه، مناظره، مذاکره، مشاجره و غیره فراتر رفته و به دیالوگ تبدیل خواهد شد؛ دیالوگ درباره واقعه یا مفهوم تاریخی که خود روایت تاریخی را میسازد. در چنین دیالوگی دیگر سوالات تنها جنبه استفهامی ندارند و بر اساس حضور فعال و آگاهانه مصاحبهکننده طبق اطلاعات پیشین (از منابع مکتوب و راویان دیگر)، اسناد موجود و قوه ادراک بالا، جنبههای استنباطی نیز مییابند.
در این دیالوگ، خوانندگان در کنار خاطرهها و اطلاعات راوی، از تفاسیر و تحلیلهای طرفین نیز مطلع میشوند و به شناختی چندجانبه و فراتر از دیدگاه فردی راوی (که نوعی ضعف تاریخ شفاهی محسوب میشود) میرسند.
در دیدگاهی که مصاحبه را کشف واقعیت میداند و مصاحبه از جنس دیالوگ است، تناسب قدرت در طرفین مصاحبه و تبیین وقایع در کل فراگرد مصاحبه از ویژگیهای مهم مصاحبه در تاریخ شفاهی است.
با توجه به نقش مهم و تعیین کنندۀ مصاحبه در تاریخ شفاهی به نظر میرسد، باید به آن به عنوان یک سیستم نگریست، زیرا مصاحبه در تاریخ شفاهی دارای تمام اجزای یک سیستم است. این نوع نگرش موجب ارتقای بینش ما نسبت به مصاحبه و کارکردهای آن در تاریخ شفاهی خواهد شد.
با توجه به مطالب فوق میتوان دیاگرام زیر را در مورد رویکرد سیستمی به تاریخ شفاهی ترسیم کرد:
برخی از الزامات رویکرد سیستمی در تاریخ شفاهی
الف – توجه به فراسیستمها: هر سیستم از تعدادی خرده سیستم تشکیل شده است و تعدادی فراسیستم آن را فرا گرفتهاند. خرده سیستمها تحت تأثیر فراسیستمها هستند. در مورد تاریخ شفاهی نیز این مورد صادق است. برای نمونه وقتی قبل از انقلاب با فردی مطلع در مورد مسائل مربوط به مجاهدین خلق (منافقین) مصاحبه میشد، روایت، استنباط و تحلیل وی از مواردی، بهگونهای متفاوت با مصاحبه با همان فرد در همان موضوع، پس از وقایع سال 1360 و انفجار حزب جمهوری اسلامی و سلاح به دست گرفتن مجاهدین خلق بود. در این مثال نقش فراسیستم در سیستم بهوضوح مشخص است و این مورد نیز در تمام موارد مربوط به تاریخ شفاهی کموبیش صادق است.
ب- ارزیابی دروندادها: در رویکرد سیستمی به تاریخ شفاهی، توجه به اجزای ورودی شامل دانش و مهارتهای شناختی، روانی ـ حرکتی و عاطفیِ مصاحبهشونده و مصاحبهکننده، اسناد و مدارک مورد استفاده، تجهیزات و دستگاههای ضبط و ثبت حائز اهمیت است. در این منظر فرایند مصاحبه و دروندادها با استفاده از ارزشیابی مرحلهای (خطوط پسخوراند یا بازخورد) بهطور مستمر مورد بازنگری قرار میگیرند و نقاط ضعف آنها برطرف میگردد.
ج- ارزیابی مستمر: از دیگر مواردی که باید در رویکرد سیستمی به تاریخ شفاهی مد نظر قرار گیرد، ارزشیابیهای آغازین، تکوینی و نهایی است. در ابتدا باید دروندادها مورد ارزیابی قرار گرفته و در مرحلۀ فرایند نیز باید ارزیابی توسط مصاحبهگر صورت گرفته و سرانجام برونداد (تاریخ شفاهی) مورد ارزیابی مصاحبهگر، سفارشدهندگان و مصرفکنندگان قرار گیرد و از نتایج حاصله در هر مرحله، به موقع در اصلاح نواقص کار استفاده گردد.
قابل ذکر است در میهن عزیز ما هر ساله مبالغی صرف تهیه کتابهایی با عنوان تاریخ شفاهی میگردد، ولی این موضوع که به چه میزانی این کتابها مورد نقد و بررسی قرار گرفته و با معیارهایی علمی ارزیابی میشوند، جای سؤال دارد. اگر این اتفاق مورد انتظار واقع شود، در آن صورت میتوانیم کتابهایی را با عنوان کتابهای برتر در این حوزه معرفی کنیم تا تجربهآموزان این میدان بتوانند از آنها به عنوان الگو استفاده کنند و از سوی دیگر سبب ارتقای کیفی فرایند تاریخ شفاهی خواهد شد.
[1] - رفیعپور، فرامرز، تکنیکهای خاص تحقیق در علوم اجتماعی، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1382، ص 12
[2] - ببتی، اچ. بلا، سیستمهای آموزشی، ترجمه انور صمدیراد، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، 1372، ص 3
[3] - نائلی، محمدعلی، کاربرد روش سیستمها در مدیریت آموزشی، نشر دانشگاه جندیشاپور، 1358، ص 34
[4] - فرشاد، مهدی، نگرش سیستمی، نشر امیرکبیر، 1362، صص 42 و 43
[5] - محسنیانراد، مهدی، ارتباط شناسی، تهران: سروش، چ پانزده، 1393، ص 27
[6] - نائلی، همان، ص 35
[7] - در دائرهالمعارف Encarta اینگونه آمده است:
System, anycollection of component elements that work together to perform a task
[8] - علاقه بند،علی، مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی، تهران، نشر روان، 1381، ص124
[9] - علاقهبند، همان، ص 71
[10] - محسنیانراد، همان، ص28
[11] - علاقهبند، همان، ص 127
[12] - نائلی، همان، صص41 و 42
[13] - رضائیان، علی، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم، 1376، تهران، سمت، چاپ اول، ص154
[14] - قاسمی، فرید، روزنامهنگاری حرفهای، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، ص 144
[15] - محسنیانراد، همان، ص 70
[16] - حسنآبادی، ابوالفضل، تاریخ شفاهی در ایران، مشهد: سازمان کتابخانهها و موزه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، 1385، صص 22 و 23
[17]- محسنیانراد، همان، ص 45
تعداد بازدید: 10245