خاطرات سید محسن یحیوی


24 مرداد 1395


مهندس یحیوی پیش از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به سِمت مدیر مناطق نفت‌خیز و رئیس پالایشگاه آبادان منصوب شد. نهم آبان سال 1359 در سفر بازدید از پالایشگاه آبادان، همراه با وزیر نفت وقت (شهید تندگویان)، مهندس بوشهری و عده دیگری از مسئولان نفت عازم آبادان بودند. در نزدیکی آبادان اسیر نیروهای ارتش صدام شدند. یحیوی نزدیک به ده سال در زندان سازمان امنیت عراق در بند بود و 24 شهریور  1369 همراه با سایر آزادگان به وطن بازگشت. خاطرات او در کتاب «ده سال تنهایی» منتشر شده است.

سید محسن یحیوی مهمان هفتمین برنامه شب خاطره (24 تیر1372) بود و  خاطراتی از سال‌های اسارت تعریف کرد.

تاکنون 270 برنامه شب خاطره از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 4 شهریور 1395 برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود

 

 



 
تعداد بازدید: 7546


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 108

وقتی به موضع رسیدم رفتم داخل سنگر. سربازها گفتند: «آن سرباز انتظامات، یعنی یعقوب احمد،‌ که عصام را دستگیر کرده بود دیروز بر اثر اصابت ترکش گلوله ایرانیها کشته شد. خدا را شکر کردم. بعد شنیدم سرهنگ میسر به ستوان یکم عباس اهل بصره گفته بود: «تفاوت کشته شدن عصام و یعقوب تفاوت بهشت و جهنم است.» چند روز گذشت. حمله شما شروع شد. تقریباً تا ساعت پنج‌ونیم صبح ما هنوز در مواضع خودمان بودیم. در شبِ حمله، آسمان را ابرهای سیاه پوشانده بود. افراد ما همه ترسیده بودند و حالت عجیبی داشتند. خستگی مفرط و یأس در تک‌تک افراد به چشم می‌خورد. رخوت و ترس موقعی بیشتر شد که ستوان یکم احمد جمیل و سرهنگ میسر با داد و فریاد ز افراد می‌پرسیدند «پل کجاست؟ پل کارون کجاست؟»