نگاهی به یک تحقیق میدانی

جعبه کوچک معنویت

الهام صالح

09 تیر 1395


از کنار بسیاری از موضوعات به سادگی عبور می‌کنیم. در روزمرگی‌هایمان این عبور ساده و بی‌توجه، کاملا طبیعی شده. می‌بینیم، اما نمی‌بینیم، می‌شنویم، اما نمی‌شنویم و در این بی‌توجهی‌ها از خیلی نکات بازمی‌مانیم. کتاب «راز جعبه آینه»* شاید تلنگری باشد برای بهتر دیدن، اما نه فقط دیدن، بلکه تحقیق درباره چیزهایی که خیلی آشنا هستند، اما در واقع غریبه‌اند. راز جعبه آینه به موضوع جعبه آینه اختصاص دارد؛ جعبه آینه‌هایی که در گلزار شهدا با آنها مواجه شده‌ایم، اما از فلسفه وجودی آن آگاه نیستیم.

فصل‌بندی کتاب

موضوعات کتاب راز جعبه آینه، این‌طور تقسیم بندی شده: پیشگفتار ناشر، مقدمه، مادر شهید و وجه مادرانه جعبه آینه، مکان‌مندی فقدان، جعبه آینه، جهان کوچک‌شده، صورت چیست؟ (اندیشیدن به صورت)، چیدمان، پنجره، درِ جعبه آینه، پرده، آینه، گل مصنوعی، اشیای مقدس (قرآن، ادعیه، مهر، تسبیح، انگشتر) و وسایل شخصی، پوکه گلوله و ابزار جنگی دیگر، بهشت زهرا (س) و موخره.

این تقسیم‌بندی که جامع و کامل به نظر می‌رسد، در صفحه فهرست کتاب و در یک گرافیک متفاوت نسبت به صفحه فهرست اغلب کتاب‌ها ارائه شده است.

نشانه‌شناسی

مولف در کتابش از نشانه‌شناسی بهره گرفته است؛ «آنچه زنده است رشد می‌کند و آنچه رشد کند، قدر برمی‌افرازد. درختی که برافراشته است، زنده است. در فرهنگ ایران درخت سرو که از نظر شکل، بیش از درختان دیگر برافراشته و سرسبز است، نماد زندگی‌ست. نشانه‌ای که برپا بودن آن گواه حیات سیاسی حکومت است، پرچم است. عمود بودن در اسلام، علاوه بر تجلی مفهوم قیام در نماز، در گنبد و گلدسته مسجدها دیده می‌شود...»

هر یک از این نشانه‌ها به خوبی به جعبه آینه مرتبط می‌شوند: «جعبه آینه نیز به‌عنوان نشانه‌ای از عمود بودن، بهترین گواه برای زنده بودن شهید است.»

ویژگی‌های جعبه آینه

در بخش دیگری از کتاب، ضمن اشاره به این موضوع که «جعبه آینه»، قاب دیگری برای عکس شهید است، درباره ویژگی‌های ظاهری جعبه آینه نیز توضیحاتی ارائه شده: «جعبه‌آینه‌ها معمولا بر روی دو یا چهار پایه، به‌صورت عمودی در زمین بالای سر شهید قرار گرفته و با سیمان محکم شده‌اند. ارتفاع جعبه‌آینه‌ها معمولا بین یک تا دو متر و طولشان هم معمولا بین سی سانتی‌متر تا یک متر است. البته جعبه‌آینه‌هایی هم هستند که طولشان به سه متر و بیشتر هم می‌رسد.»

در ادامه نیز جعبه آینه از نظر ساختار به سه دسته تقسیم شده است؛ جعبه آینه‌ای که یکی از چهار وجه جعبه‌اش، شیشه‌ای و سه وجه دیگرش بسته است، جعبه آینه‌ای که از سه وجه روبه‌رو و پهلوها شیشه‌ای است و تنها وجه غیر شفافش، وجه پشتی آن است و جعبه آینه‌ای که هر چهار وجه عمودی آن شیشه‌ای است و داخلش از هر طرف دیده می‌شود.

به نظر می‌رسد که مولف برای گردآوری این اطلاعات با سازندگان جعبه آینه گفت‌وگوهایی داشته و مواد خام کتاب را از نتیجه این گفت‌وگوها به دست آورده است.  

علوم اجتماعی و مقیاس‌ها

در کتاب راز جعبه آینه، مقیاس‌های جالبی وجود دارد. به عنوان مثال در فصل «بهشت زهرا»، قبرستان به موزه تشبیه شده: «از جهتی، قبرستان همچون موزه است. صرف‌نظر از وجه زیبایی‌شناسانه و نمادین اشیای داخل موزه، قدم زدن در دالان‌های موزه شباهت عجیبی به قدم زدن در قبرستان دارد. میل مشترک به سرک‌کشی و خواندن نام‌ها و تاریخ روی سنگ‌قبرها و دیدن اشیا و خواندن اطلاعات آنها در موزه، هر دوی آنها را به امری نزدیک می‌کند که تو گویی پسِ پشت آن، مرگ نهفته است.»

مولف کتاب در کنار ارائه اطلاعات درباره اشیایی که داخل جعبه آینه قرار دارد، نشانه‌شناسی و قیاس را هم فراموش نکرده. ضمن این‌که در این کتاب، می‌توان رد پاهایی از علوم اجتماعی را هم به خوبی مشاهده کرد. نمونه این موضوع در ارتباط بین قبرستان و شهرهای بزرگ دیده می‌شود: «تصویر قبرستان هر شهر بزرگ نیز همچون تصویر خودِ شهر، تصویری جذاب و وسوسه‌انگیز نیست، زیرا تفکری که شهر بزرگ را ساخته است (تفکر توسعه‌یافتگی)، میانه چندانی با قبرستان و مفهوم مرگ ندارد. این بدان معنا نیست که هر آنچه در شهر بزرگ است، با زندگی پیوندی محکم دارد، بلکه اساسا شهر بزرگ جایی است که مجالی برای ظهور مفاهیم بنیادی همچون مرگ و زندگی باقی نمی‌گذارد.»

راز اشیا

داخل هر جعبه آینه، اشیایی وجود دارد که هر کدام دارای معنایی است. در کتاب راز جعبه آینه، راز هر یک از این اشیا فاش می‌شود. پنجره، پرده، قاب عکس شهید، آینه، شمع و شمعدان، گل و گلدان مصنوعی، رحل و کتاب قرآن و مفاتیح‌الجنان، مهر و تسبیح و جانماز، شمایل امامان معصوم، تصویر بقاع متبرکه، گلاب‌پاش، شیشه عطر، سربند، چفیه، پلاک، فشنگ و پوکه فشنگ، فانوسقه، فانوس، چراغ گردسوز و پرچم ایران جزو این اشیا به شمار می‌روند که درباره هر یک از آنها و مفهوم‌شان اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد. به عنوان مثال درباره آینه موجود در جعبه آینه چنین نوشته شده: «به‌طور کلی در جعبه آینه شهدا، از آینه بیشتر از شمعدان استفاده می‌شود؛ زیرا در فرهنگ ایران، آینه نسبت به شمعدان از جایگاه والاتری برخوردار است. آینه در معنای متداول شیئی‌ست که جهان را بر انسان بازمی‌تاباند... آینه در جعبه آینه، وسیله خودشناسی من است در جهان شهید. آینه‌هایی که در جعبه‌آینه‌ها هستند، چنان کوچکند که جز من را بازنمی‌تابانند...»

در این کتاب حتی به اشیایی که نسبت به سایر اشیا در جعبه آینه کاربرد کمتری دارند مانند پوکه فشنگ نیز پرداخته می‌شود.

ویژگی‌های ظاهری در کنار مضامین اصلی

کتاب «راز جعبه آینه» در صفحات گلاسه چاپ شده که به خوبی نشان می‌دهد ناشر و مولف آن به اهمیت نقش عکس در این کتاب واقف بوده‌اند. در این کتاب، عکس‌هایی هم با موضوع جعبه آینه در صفحات مختلف منتشر شده. استفاده از ورق‌های گلاسه، کیفیت ارائه عکس‌ها و کیفیت کتاب را ارتقا داده است. عکس‌های به کار رفته، در خدمت متن است و مضامینی مانند اعزام نیرو به دفاع مقدس، جعبه آینه و چیدمان داخل آن، حضور مادران در کنار مزار شهدا، گلزار شهدای شهرهای مختلف از جمله مسجد سلیمان، تبریز، گتوند و روستای سلین را دربرمی‌گیرد. جلد کتاب نیز دربردارنده تصویری از یک جعبه آینه در کنار طرح‌های اسلیمی است که عنوان کتاب با خط نستعلیق زیر این تصویر نقش بسته. 28 صفحه انتهای «راز جعبه آینه» هم به صورت ویژه به تصاویری از جعبه آینه و گلزار شهدا اختصاص دارد.

راز جعبه آینه اما پی‌نوشت‌های کم‌تعدادی دارد و فهرست منابع ندارد که شاید با توجه به تحقیق میدانی صورت گرفته توسط مولف، نیازی برای این کار احساس نشده.

راز جعبه آینه، کتابی قابل تامل است که نویسنده برای نوشتن مطالب آن از احساس خود نسبت به موضوع جعبه آینه بهره گرفته. اما به نوعی تاریخ‌نگاری درباره موضوع هم تبدیل و با استفاده از نشانه‌شناسی، فلسفه و جامعه‌شناسی، مطالب ارزنده‌ای در آن ارائه شده است. مطالب به خوبی این موضوع را ثابت می‌کند که مولف برای گردآوری آنها به تحقیق میدانی پرداخته است. نتیجه این تحقیق‌ها هم انتشار کتابی است که از راز جعبه آینه پرده برمی‌دارد.


*راز جعبه آینه: جستاری پیرامون جعبه‌آینه‌های مزار شهدا، تالیف: محمدجواد مدرسی، تهیه شده در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، ناشر: دفتر نشر معارف، چاپ اول: بهار 95 ، 200 صفحه



 
تعداد بازدید: 5345


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 127

به بصره آمدم و به شغل بنّایی مشغول شدم. روزانه به پول شما شصت تومان مزد می‌گرفتم. در شهر جمهوریه چهار نفر از مجاهدین مسلمان عراق به یکی از کلانتریهای شهر حمله کردند و چند نفر از مأموران آنها را کشتند. درگیری از ساعت دو و نیم شب تا نزدیک شش صبح ادامه داشت. نیروهای دولتی چند تانک به شهر آوردند و ساختمانی را که مجاهدین مسلمان در آن سنگر گرفته بودند به گلولۀ تانک بستند.