توکومانازو و فعالان آن ـ 1969 تا 1972 (1)
خاطرات متناقض؛ اظهارات فردی و خاطرات جمعی
روبن ایسیدورو کوتلر[1]
Ruben Isidoro Kotler
مترجم: صدف عابدی
29 مهر 1394
چکیده: در سال 2009 در سرتاسر آرژانتین مجموعه رویدادهایی برای یادبود 40 سالگی جنبش کوردوبازو[2] برگزار شد. انگار که کوردوبازو تنها جنبش اعتراضی آرژانتین بوده یا انگار جنبشهای دیگری که در استانهای مختلف در همان ماه مه 1969 برپا شدند فقط تقلیدی از این جنبش بودند. بدون زیر سؤال بردن اهمیت و شکوه کوردوبازو، لازم است دیگر جنبشهای آن زمان مانند روساریازو[3]، توکومانازو[4] و مندوزازو[5] نیز تحلیل بشوند. هرکدام با ویژگیهای مخصوص به خود و فاکتورهای محلی مورد بررسی قرار بگیرند و درباره هرکدام مزایا و معایب خاص توضیح داده شود نه به شکلی که انگار تقلیدی بوده از جنبشی که در ایالت کوردوبا[6] به دست کارگران و دانشجویان به انجام رسید. پیش رفتن با این نگرش باعث میشود که برخی از فرضیههای قبلی رد بشوند زیرا این فرضیهها این طور میگویند که جنبشهای "آزو"[7] بعد و به دنبال اتفاقات کوردوبا در 29 مه 1969 شکل میگیرند.
این مقاله در پی این است که نه تنها به این فرضیهها پاسخ دهد بلکه نگاه جدیدی درباره آن دوران نیز به نظرات موجود اضافه کند. البته تمرکز این اثر بر روی نگرشها و حوادث رخ داده در ایالت توکومان[8] است که سربازان دانشجو و کارگر نقش اصلی در شکل گیری آن را داشتند، جنبشی که نه تنها در شهر مرکزی بلکه در تمام استان جای خود را باز کرد. تحقیق ما در قالب تفکراتی است که در سالهای اخیر برای درک روندهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاریخ مؤخر کشور شکل گرفتهاند.
کلمات کلیدی: دهه هفتاد – جنبشهای آزو – چپ – شورش – کارگران – دانشجویان
یک انحراف لازم از موضوع بحث
در 29 مه سال 2009 برای بزرگداشت 40 سالگی کوردوبازو همه نوع جشن و یادبودی در آرژانتین برگزار شد و تقریباً هیچ کس به یاد نداشت که به موازات کوردوبازو جنبشهای دیگری هم با عنوان آزو مسیر اعتراض را در آرژانتین طی کرده بودند. یکی از این جنبشهای آزو که بی شک اولین آنها بوده، توکومانازو یا بهتر بگوییم توکومانازوها نام دارد که از 1969 تا 1972 به ساختارهای سیاسی استان توکومان حمله کردند. عدم شناخت این جنبشها با ویژگیهای خاص و اهمیتی که داشت در انتقال سیاست دیکتاتوری آن دوران که خود را انقلاب آرژانتین مینامید، باعث میشود در درجه اول، بزرگی و اهمیت پدیدههای شکل گرفته در شمال کشور را درک نکنیم و در درجه دوم، باعث تحریف تاریخ و جا افتادن این تفکر میشود که جنبشهای آزو بعد از کوردوبا و به تقلید از آن شکل گرفتند. جا دارد اشاره کنیم که این مقاله همچنین خلاصهای از اثر تحقیقی برای مستند توکومانازو به کارگردانی دیگو الوآنی[9] را نیز دربر دارد که در سال 2007 در ایالت توکومان پخش شد. همچنین این اثر نقطه شروعی برای تحقیقات بیشتر و عمیقتر درباره آن دوران و البته راهی برای پاسخ دادن به دغدغههای ذهنی نویسنده است.
مقدمه
سالهای بین 1966 تا 1976 دوران اوج مبارزات مردمی در تمام آرژانتین است. روندی که از 28 ژوئن 1966 با کودتای نظامی آغاز شد که طی آن دولت رئیس جمهور ایلیا[10] سقوط کرد و اونگانیا[11] به عنوان رئیس جمهور رسمی به جای او معرفی شد و در واقع همین مسأله باعث پیدایش اختلاف طبقاتی در جامعه بود. برنامههای اقتصادی آزادانهای که در دولت دیکتاتوری اجرا میشد، به شدت به طبقه کارگر و بخش مهمی از طبقه متوسط ضربه زد. این ضربه بیشتر از همه به دانشجویان وارد شد که در نتیجه تصمیم گرفتند بر خلاف قوانین دانشگاهها، شروع به افزایش آگاهی خود کنند و به شکل علنی با رژیم حاکم به مبارزه برخیزند.
ایالت توکومان یکی از ایالتهایی بود که به دلیل تصمیمات اونگانیا بیش از باقی قسمتهای کشور آسیب دید. بستن 11 کارخانه شکر بعد از حمله 1966، حمله به دانشگاه ملی توکومان، و همچنین دیگر تصمیمات حکومت دیکتاتوری، به طور مداوم به ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این استان ضربه وارد کرد و همین باعث شد که به یکی از محلهایی تبدیل شود که بیشترین قیامها و جنبشها در آن شکل گرفت. چه قیامهای شهری و چه روستایی که همه آنها ترکیبی بودند از طبقات مختلف جامعه و در کل میتوان آنها را قیامهای کارگری–دانشجویی نامگذاری کرد.
در نتیجه فعالان توکومانازو در قالب جنبشهای کارگری– دانشجویی جای میگیرند که در دهه 1970 در آرژانتین به راه افتاد. در اظهارات نظامیانی که در اتفاقات آن زمان شرکت داشتند تناقضهایی وجود دارد که نشانگر هرج و مرجی است که در آن سالها بر جامعه حاکم بوده است. در این مقاله قصد دارم به تحلیل دوگانگی موجود میان وجه عمومی جنبش و خاطرات فردی رهبران اجتماعی آن بپردازم و همچنین این امکان را فراهم کنم که گروههای سیاسی و اجتماعی دورههای مختلف این جنبش بین سالهای 1969 تا 1972 باز شود. رد ایدههای تشکیل دهنده توکومانازو در سه حرکت اصلی این جنبش و تفکرات اعضای شرکتکننده در آن دیده میشود. این سه لحظه تاریخی که از آن حرف میزنیم، توکومانازو اول در مه 1969 است که به موازات کوردوبازو انجام شد، سپس توکومانازو در نوامبر 1970 و سومین حرکت نیز کینتازو[12] است که در 15 ژوئن 1972 انجام شد. درست است که هر سه این حرکتها در پی همان منطق مقابله با دیکتاتوری وقت شروع و انجام شد اما هرکدام دارای ویژگیها و تفاوتهای مخصوص به خود است.
کودتای اونگانیا[13]: نگاه جامع
در روز 28 ژوئن 1966 کودتایی انجام شد که طی آن دولت آرتورو ایلیا[14] سقوط کرد و سپس ریاست جمهوری کشور به دست ژنرال خوان کارلوس اونگانیا[15] افتاد. نیروی مسلح این جبهه که خود را "انقلاب آرژانتین"[16] مینامیدند، رئیس جمهور قبلی و تمام دولتمردان او را بر کنار کردند، کنگره ملی را منحل و نمایندههای ایالتها را از کار برکنار کردند، اعضای دادگاه عالی عدالت را عزل کردند و احزاب سیاسی کشور را نیز به تعطیلی کشاندند. این کودتا با حمایت کلیسای کاتولیک، اعضای اتحادیهها و بخش گستردهای از طبقه متوسط انجام شد.
یکی از اولین تمهیدات دولت جدید که هدف آنها را به خوبی مشخص میکرد، دخالت در دانشگاهها و تبعید بسیاری از روشنفکران بود. این دخالت تلنگری بود به قشری که تا آن لحظه به صورت علنی با دولت نظامی به مبارزه نپرداخته بودند. دانشجویانی که بعد از این تصمیمات و به خصوص بعد از حوادث غمگین معروف به "شب باتومهای بلند"[17] به خیابانها آمدند و مخالفت خود را با رژیم علناً بیان کردند.[18]
درباه ویژگیهای کودتای اونگانیا منابع کتابشناختی گستردهای وجود دارد. من در اینجا جزئیات همه آنها را نخواهم آورد زیرا هدف این مقاله نیست اما به سیاستهایی اشاره خواهم کرد که به طور خاص بر روی ایالت توکومان اثرگذار بودند تا بتوانم بحران ساختاری که به وسیله تصمیمات دولت مرکزی و ایالتی ایجاد شده بود را نشان دهم و بررسی کنم که چگونه بعد از این تصمیمات نیروهای مخالف رژیم زنجیرها را گسستند و به خیابانها ریختند.[19] حقیقت این است که این کودتای نظامی جدید سیاستهای اولترالیبرال داشت که به نفع قشری بود که در ثبات اقتصادی ملی و بینالمللی بودند. (بیش از همه از حمایت قشر کشاورز و دامدار و همچنین صنعتگر برخوردار بود.) در بطن این انقلاب آزادیخواهانه یک جنگ سرد بود که به نام "دکترین امنیت ملی" شناخته میشد و این طور وانمود میکرد که با کمونیسم مبارزه میکند تا آزادی را برقرار سازد.
در وهله آخر، هدف دولت جدید به رهبری اونگانیا واگذار کردن منابع کشور به دنیای مدرن و بینالمللی اقتصاد بود با این تفکر که در آرژانتین جهشی کیفی و کمی رخ بدهد. متمرکز کردن اقتصاد و سیاست توسط رژیم باعث شد تا صنعتهای بزرگ و سرمایهگذاریهای خارجی در کشور افزایش پیدا کند و همه اینها به زیان بازرگانان و صنعتگران کوچک تمام شود. در نتیجه، در حالت کلی، این برنامه به عاملان اقتصادی مخصوصاً عاملان داخلی کشور آسیب زد و باعث شد که قدرت و منابع از دست کارگران و اتحادیههای آنان بیرون بیاید. اتحادیهها نیز که در این سیستم مشغول به فعالیت بودند یا با دخالتهای دولت مواجه شدند یا مستقیماً تعطیل شدند.[20] پروژه انقلاب آرژانتین ویژگیهای دیگری نیز داشت که توسط گیرمو او دونل[21] با موضوع بوروکراسی و دیکتاتوری در ایالتها بررسی شده است.[22]
بدین ترتیب اختلاف طبقاتی کمکم در جامعه بروز کرد و در طول سالهای 1966 تا 1976 باعث عمیقترشدن مبارزات مردمی علیه رژیم شد که بالاخره این مبارزات در فوریه 1975 بعد از عملیات استقلال[23] به سقوط کشانده شد. هدف از این عملیات پایان دادن به مخالفت مردم در همه وجوه بود، چه در بخش مبارزات مسلحانه و چه مبارزه سیاسی و روشنفکرانه. در این بافت سیاسی، دیکتاتور جدید که در 24 مارس 1976 مسئولیت کشور را به عهده گرفته بود، سعی داشت کاری را که اونگانیا و جانشینانش شروع کرده بودند به پایان برساند.
ادامه دارد...
منبع:
Ruben Isidoro Kotler, “EL TUCUMANAZO, LOS TUCUMANAZOS 1969–1972. MEMORIAS ENFRENTADAS: ENTRE EL TESTIMONIO INDIVIDUAL Y LA MEMORIA COLECTIVA”, TESTIMONIOS AÑO 2 Nº 2 – INVIERNO 2011, ISSN 1852 4532, pp: 229-250.
1. کارشناس تاریخ. دانشگاه ملی توکومان (آرژانتین)، انجمن تاریخ شفاهی جمهوری آرژانتین و دانشکده ملی فلسفه و ادبیات توکومان
2. Cordobazo
3. Rosariazo
4. Tucumanazo
5. Mendozazo
6. Córdoba
7. AZOS
8. Tucumán
9. Diego Heluani
10. Illia
11. Onganía
12. Quintazo
13. ONGANÍA
14. Arturo Illia
15. General (R) Juan Carlos Onganía
16. “La Revolución Argentina”
17. "La Noche de los Bastones Largos"
تخلیه خشونت آمیز 5 دانشکده از دانشگاه بوینوس آیرس در 29 ژوئیه 1966 توسط پلیس فدرال که منجر به اخراج صدها پروفسور و ترک وطن بسیاری از اساتید دانشگاه شد. (مترجم)
18. برای مطالعه جزئیات بیشتر درباره این حادثه، به اثر سرخیو مورنو Sergio Moreno، صفحه 12 نگاه کنید.
19. برای اطلاعات بیشتر درباره کودتای 1966 به این منابع مراجعه کنید:
Anzorena, Oscar (1998): Tiempo de Violencia y Utopía. Del golpe de Onganía al golpe de Videla”, Ediciones del pensamiento nacional, Buenos Aires, Bonavena, pablo y otros (1998): Orígenes y desarrollo de la guerra civil en la Argentina, 1966 – 1976. EUDEBA, Buenos Aires, y De Riz, Liliana (2000): Historia Argentina, Tomo 8: La política en suspenso, 1966/1976. Editorial Paidós, Buenos Aires.
20. James, Daniel (2003): “Nueva Historia Argentina”. Tomo 9, Cap. 4. Editorial Sudamericana, Bs. As.
21. Guillermo O’donnell
22. برای مطالعه ایالتهای دیکتاتور بوروکرات نگاه کنید به:
O’ Donnell, Guillermo (1997): “Contrapuntos. Ensayos escogidos sobre autoritarismo y democratización”. Editorial Paidós, Buenos Aires.
23. Operativo Independencia
نام عملیاتی نظامی در ایالت توکومان آرژانتین که برای سرکوب مخالفان دولت در سال 1975 انجام شد. (مترجم)
تعداد بازدید: 6004