هویتهای پنهان در تاریخ شفاهی
دکتر ابوالفضل حسن آبادی
02 مرداد 1394
تاریخ شفاهی به عنوان یکی از روشهای پژوهشی و ابزار جمعآوری اطلاعات در چند دهه اخیر گسترش زیادی در بین علوم مختلف پیداکرده و ماهیت بینرشتهای آن باعث شده تا محققان در حوزههای مختلف مانند علوم اجتماعی، جامعهشناسی، روانشناسی و تاریخ در زمره اصلیترین استفادهکنندگان آن به شمار روند. بررسی شکلگیری و گسترش تاریخ شفاهی نشان میدهد که به علت ماهیت انعطافپذیر آن، در دورههای مختلف تاریخی متناسب با شرایط و تغییرات جامعه، نوع استفاده و کاربرد آن نیز عوض شده و توانسته مطابق با خواستها و نیازها خود را تطبیق دهد. بسیاری از وقایع و حوادث تاریخی ـ اجتماعی بدون برجا گذاشتن نشانهای از بین رفته یا اثرات محدودی از خود بر جای گذاشتهاند. این اثرات محدود را هم تعداد کمی از افراد مشاهده یا تجربه نموده و به خاطر میآورند و قسمت کمی از آن خاطرات هم ثبت و نگهداری میگردد. آرشیوها نیز از این مقدار ضبط شده بخش محدودی را در اختیار میگذارند. همه اینها باعث میشود تاریخ شفاهی از اهمیت زیادی در ثبت و ضبط موضوعات مهم داشته باشد.
استفاده از تاریخ شفاهی در ثبت هویتهای پنهان،گمشده،مهجور مانده و یا به حاشیه رانده شده از مهمترین کارکردهای آن در چند دهه اخیر بوده است. ثبت تاریخ پنهان مردمان عادی یا گروههای در حاشیه یا اقلیتها در تعامل با دانشمندان و خاطرات خصوصی افراد و کشف جنبههایی از تجربیات تاریخی زندگی که به ندرت ثبت شده یا قبلاً درباره آن تجاهل یا تساهل شده،زمینه را برای وارد کردن تاریخ به زندگی افراد و وارد کردن فرد به تاریخ از طریق ضبط تجربیات زندگی وی در قالب مصاحبههای شفاهی فراهم میسازد. در ضمن این هویتیابی،کار هویتبخشی و برجستهسازی لایههای پنهان هویتهای فردی، از کارکردهای جمعی تاریخ شفاهی است که با دادن مفهوم به زندگی فرد در جامعه،زمینه مشارکت وی را در ساختن هویت اجتماعی فراهم میکند و این نکته از اهمیت زیادی برخوردار است.
تاریخ شفاهی از طریق تبیین خاطرات اجتماعی و گروهی در متن جامعه و ضبط برداشتهای جمعی در موقعیتهای متفاوت و در مکانهای مختلف امکان ضبط خاطرات گروه های خاص در جامعه را فراهم میکند، خصوصاً گروههایی از جامعه که کمتر در دید عموم قرار گرفتهاند.
نظریه پردازان تاریخ شفاهی، خاطرات جمعی را به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه که باید حفظ شده و به آینده منتقل گردد مورد توجه قرار داده و سعی در شناسایی و درک زمینههای گوناگون آن و مستند کردن نقاط ضعف و قوت آن داشتهاند.خاطرهنگاری جمعی در برقراری ارتباط بین جوامع کوچک همگون و یا ایجاد همسازگاری بین گروههای ناهمگون با جامعه مادر، مؤثر است. در واقع خاطرهنگاری جمعی به معنای ارتباط با مردم عادی، گروهها، حوادث، روشهای زندگی و مهاجرتهایی است که درباره آنها نوشتهای وجود ندارد. این امر ممکن است به دلیل بیسوادی، ممانعتها، سهلانگاریها و یا فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده باشد و تاریخ شفاهی زمینه تعامل خاطرههای محلی، خاطرههای خانوادگی و خاطرههای اجتماعی این گروهها را که گاه در تقابل با باورهای رسمی قرار میگیرند، برقرار میکند و زمینه شکاف میان خاطره جمعی و خاطره عمومی را به نمایش گذاشته و خاطرات غیر رسمی را به دست میدهد.
کارکرد تاریخ شفاهی در هویتیابی جمعی همواره بر گروههای راندهشده یا در حاشیه خلاصه نمیشود.گاهی این جمعگرایی در دل موضوعگرایی فردی و عدم توجه به ظرفیتهای گروهی پنهان شده و یا به دلایلی مخفی مانده است.تاریخ شفاهی به دنبال مفهوم جزبیات در گذشته است و میتواند به مردم این امکان را بدهد درباره آن چه که میدانند و یا معتقدند که میدانند و تجربیاتی که فراموش کردهاند و یا مجالی برای گفتن آنها نبوده است،صحبت کنند. تجربیات مرتبط با وقایع ناراحتکننده و یا تأثربرانگیز ممکن است در بازیابی دچار نقصان شده و گاهی ممکن است عمداً به فراموشی سپرده شود.از این دست خاطرات در ایران میتوان به خاطرات ترور،برخی از خاطرات جنگ و یا خاطرات زلزله اشاره نمود که در زمره خاطرات سخت تاریخ شفاهی محسوب میشوند. این خاطرات از آن رو که روایتکنندگان تمایلی برای یادآوری ندارند و در جایی اطلاعات آنها ثبت نمیگردد در زمره نقاط کور تاریخ محسوب شده و تنها از راه گشایشی که تاریخ شفاهی میتواند در بیان این نوع خاطرات فراهم کند، زمینه بروز و درک مطالعات تاریخی را پیدا میکنند.
از تاریخ شفاهی به عنوان ابزاری برای ارائه تصویری دلخواه از یک موضوع در یک دوره تاریخی برای آشکارسازی هویتهای پنهان و جمعیسازی هویتهای فردی استفاده شده است. این دلخواهسازی تصویر، گاهی برای مصلحت جامعه است و از طریق جمعآوری خاطرات از طبقات،گروهها و افراد مختلف، نوعی توانمندسازی اجتماعی انجام میشودتاگروههای کم توان و یا به حاشیه رانده شده که امکان و درک اهمیت مستندسازی را ندارند، بتوانند بین تجربیات گذشته،حال و محیط فرهنگی که در آن زندگی میکنندتعامل برقرار نمایند.گاهی نیز از این ابزار برای استفاده هدفمند نهادهای حاکمیتی و یا غیرحکومتی برای توجیه یا تفسیر حوادث استفاده میشود.به هر حال جوامع امروزی انباشته از هویتهای پنهان فردی و جمعی است که به دلایل گوناگون در مقاطع مختلف زمانی به صورت موقت و یا دائم شکل میگیرند. بررسی چگونگی شکلگیری و گسترش این هویتهای مثبت و منفی که گاه در تعارض با جامعه قرار میگیرند، می تواند زمینه شناسایی و مطالعه آنها را فراهم و حتی هویت تعارضی پنهان فردی آنها را تبدیل به هویت جمعی متجانس با جامعه نموده و اختلافات را کمرنگ نماید.
تعداد بازدید: 5217