مبارز یونانی که پرچم آلمانها را پایین کشید... (بخش دوم)
محمود فاضلی
02 مرداد 1394
یک گفتوگو با گلزوس
رنا دورو
انتشارات: لیوانی(یونان)
نوبت اول: 2014
قیمت: 16 یورو
بخشهایی از کتاب به دوران غیرقانونی شدن حزب کمونیست یونان(1) اختصاص یافته است. خوانندگانی که تمایل دارند از تاریخ مقاومت ملی و جنگ داخلی این کشور بیشتر بدانند قطعاًبا نام «گلزوس» به عنوان یکی از قهرمانان این دوره که نقش تردیدناپذیری در مقاومت حماسی و گرداب جنگ داخلی، آزار و اذیت، محاکمه، زندان و سختیها داشته است،آشنا میشوند. پس از اشغال بیرحمانه خاک یونان از سوی قوای نازی و متحدانش در ژوئن 1941 این کشور چهار سال در اشغال بود، چند گروه کوچک و مختلف سندیکایی، شخصیتهای سیاسی و غیرسیاسی، همراه با حزب کمونیست و متحدانش، با حزب سوسیالیست و حزب دموکراسی مردمی که به تازگی تاسیس شده بود،«جبهه ملی رهایی بخش- EAM» را پایهگذاری میکنند و همزمان مرکزی نظامی برای مقاومت ایجاد نمودند که هسته اولیه کمیته مرکزی «ارتش آزادیبخش ملی یونان-ELAS» بود.
جبهه ملی رهایی، اکثریت بزرگی از ملت یونان را در بر میگرفت و اهمیت فعالیت آن از اندازههای یک جنبش ساده مقاومت فراتر میرفت. این ارتش در سراسر کشور پاکسازی قوای اشغالگر را آغاز میکند و متفقین را در عملیاتشان یاری میرساند. آنها نوعی خودگردانی را در مناطق آزاد شده برقرار میسازند که بر انتخابات مبتنی است. گرایش آن به سوی اصلاحات عمیق اجتماعی و موقعیت مهم حزب کمونیست در مدیریت آن است. در این دوره ارتش آزادیبخش نفراتش به بیست هزار نفر میرسید. مبارزه برسر قدرت سیاسی با شدتی تمام میان آنان آغاز شد و در ادامه وحدت مقاومت در پی مبارزه شدید اجتماعی با زیاده رویها و اشتباهات آنها از دست میرود.
بسیاری از تلاشهای این ارتش برای آزاد ساختن یونان، به واسطه اختلاف نظرهای موجود و در طی گذشت زمان به دلیل جنگ آشکار با سایر گروههای مقاومت به خصوص کمونیستهای یونان که خواستار تشکیل یک دولت کمونیست بعد از خروج آلمانها بودند، بیاثر گردید. بعد از پایان جنگ جهانی دوم این خصومتها به بروز جنگ داخلی منجر شد. در این زمان کمونیستهای یونان که توسط دولتهای کمونیستی حمایت میشدند، در مقابل ارتش آزادیبخش قد علم کرده بودند. اما به تدریج تا سال 1949 قدرت کمونیستها رو به کاستی گذاشت زیرا از یک طرف شمار طرفداران آنها کاهش یافته بود و از سوی دیگر به لحاظ تسلیحاتی نیز در وضعیت ضعیف قرار گرفته بودند.
جنگهای داخلی بر تعداد کشتهشدگان جنگ داخلی دوم (نیم میلیون نفر) هشتاد هزار نفر دیگر نیز اضافه کرد که با توجه به جمعیت هفت میلیونی یونان در سال 1940 میتوان دریافت که این آمار تا چه حد نگرانکننده بود. حزب زیر فشار و سرکوب گستردهای قرار گرفت که هدف اصلی آن، حذف کامل حزب بود. هزاران نفر از اعضاء و کادرهای حزب در زیر شکنجه کشته شدند یا به طرق گوناگون به قتل رسیدند.
کتاب «یک گفتوگو با گلزوس» جنبش چپ یونان در شش دهه اخیر را بازنگری نموده و سپس به سراغ فعالیتهای سیاسی و اجتماعی وی به عنوان روزنامه نگار و مورخ رفته است. دوستداران تاریخ برای شناخت جریان چپ با چهرهای آشنا میشوند که از حزب کمونیست رسماً فاصله گرفته و مسیر متفاوتی را انتخاب کرده است.
از دیدگاه وی «مقاومت و ایثارگری» دو ویژگی است که جامعه یونانی پس از دولتهای ناموفق و پیدرپی در شرایط کنونی بیش از هر چیز به آن نیازمند است. جستوجو برای یک معیار ثابت، که به عنوان یک پل بین گذشته، حال و آینده عمل میکند. با نگاهی به گذشته و بازخوانی سخنان وی درک بهتری از نقش وی در مقاومت و شجاعت به دست میآید. از داستان زندگی او و عمل شجاعانه وی در پائین آوردن پرچم نازیها برای دانش آموزان در مدارس صحبت میشود. داستانی که علاوه بر تشکیل بخشی از تاریخ یونان مدرن، به طرز تفکر او به عنوان یک رزمنده و جنگنده اشاره داردکه همزمان یک فرد دموکرات چپ محسوب میشود.
وی در بخشهای کتابش، خاطرات خود را در دوران زندان در سال 1949 بازگو میکند که از نزدیک شاهد رویدادهای داخلی یونان نبوده است و از زندانی به زندان دیگر میرفته است:«یکی از این زندانها در منطقه «آراپی» فقط یک سوراخ کوچ مخروطی شکل داشت که البته چیزی در آن قابل دیدن نبود. هیچ صدا و نوری نبود. چه چشمانت باز باشد و چه بسته، هر دو نتیجهاش یکی بود. تاریکی، تاریکی مطلق. در آنجا تماس ذهنی تو با جهان بیرون قطع بود. رنگهای دریا و زندگی در روستای خودم نیز در حال فراموشی بود. ماهها میگذشت و من فقط با کلمات و لغات زنده ماندم. این انسانیت بود که کشته میشد و من همانجا بود که شاهد بودم کلمات میتوانست از سفید به سیاه و از سیاه به سفید تبدیل شود».
وی جدایی خود را از حزب کمونیست یونان و پیوستن به حزب سوسیالیست(2) این کشور به طور کامل توضیح داده است. برخلاف همه گفتوگوها که از زندگی و پیشینه مصاحبه شونده آغاز میشود این گفتوگو از «بحران جدی اروپا» آغاز شده است. وی در این بخش بحران اقتصادی یونان را از سال 1999 میلادی و از دولت سیمیتیس، نخستوزیر این کشور از حزب سوسیالیست میداند. کتاب شامل یک پیوست در سه موضوع است که سخنرانی وی درباره برنامه دولت سابق راستگرای یونان و سخنرانی وی در مراسم دکترای افتخاری گروه ادبیات از دانشگاه آتن در سال 2008 است.
در این کتاب دهها قطعه عکس از دوران کودکی،نوجوانی، مبارزات دانشجویی وشرکت در تجمعات ضد دیکتاتوری،دستگیری و حضور در دادگاه دوران دیکتاتوری، برگزاری تظاهرات در حمایت از آزادی وی در شهرهای پراگ، برلین و مسکو، نمونههایی از پوسترهای منتشر شده از وی، نامههای شخصیتها و احزاب مختلف برای آزادی وی، مقالات و اخبار منتشر شده از وی در نشریات شوروی سابق، حضور در جمع کارگران، حضور وی در نشستهای بینالمللی و دیدار با رهبران مطرح جهانی، حضور در میان جنبشهای آزادیبخش از جمله صحرای غربی، دوران زندان، حضور وی در پارلمان اروپا و سپس انتخاب به عنوان نماینده پارلمان یونان، دریافت مدال افتخار شهر آتن، حضور در محل نمادین قربانیان دانشگاه پلی تکنیک آتن در حمله نیروهای نظامی به ساختمان این دانشگاه در نوامبر 1973، حضور در محل قربانیان نازیها در این کشور، حضور در جشنهای مختلف مردمی، دریافت دکترای افتخاری دانشگاه آتن، حضور در جمع مردم روستایی و حضور در مراکز خیریه کودکان انتشار یافته است.
پانوشت:
1- حزب کمونیست یونان Communist Party of Greece در نوامبر 1918 تاسیس شد. برای اطلاع بیشتر از تاریخچه این حزب نگاه کنید به:
http://inter.kke.gr/en/aboutKKE/history/
2- حزب سوسیالیست یونان Panhellenic Socialist Movementموسوم به «پاسوک» در سوم سپتامبر 1974 میلادی به دست«آندره آس پاپاندرئو»تأسیس شد. برای اطلاع بیشتر از تاریخچه این حزب نگاه کنید به:
http://www.britannica.com/topic/Panhellenic-Socialist-Movement
تعداد بازدید: 4712