اطلاعیه شماره 3 ششمین نشست تازیخ شفاهی ایران



گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان  طی اطلاعیه ای برنامه ششمین نشست تاریخ شفاهی ایران و  کارگاه آموزش تاریخ شفاهی را اعلام کرد؛ و از از دانشجویان و استادان و عموم علاقه مندان به این گونه تاریخ نگاری  دعوت نمود تا در این نشت یک روزه  در مورخ ۱۹ آبان ۱۳۸۸و در دانشگاه اصفهان حضور به هم رسانند.

به نام خدا

ششمین نشست تاریخ شفاهی ایران

کارگاه آموزش تاریخ شفاهی

آموزش

سه شنبه19/ 8/ 1388

 

آغاز

 

ساعت: 9 ـ 45/8

قرآن کریم

سخن ریاست محترم دانشکده ادبیات: دکتر منتظرالقائم

سخن مجری کارگاه: دکتر مرتضی نورائی

 

 

 

 

جلسه اول

 

 

 

30/10 ـ 9

موضوع: مبانی آموزش و مرزها

 

 

 

مدرسه حسینی نماد فرهنگ ایرانی در کربلا

تازه ها و پاره ها: تجربیات و موضوعات تعلیم و تربیت

آموزش و انجمن اسلامی دانشجویان در پونا، هندوستان

میزگرد تخصصی

مدرس: آقای دکتر دهقان نژاد

همکاران:

 

آقای گلشن

آقای نیکبخت

آقای روحانی صدر

 

استراحت: 45/ 10 ـ 15/ 10

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جلسه دوم

 

 

 

 

12 ـ 45/ 10

موضوع: فعالیت ها و عملکرد مراکز تاریخ شفاهی ایران

 

 

گزارش 1: مرکز نشر و حفظ آثار امام خمینی (ره)

گزارش 2: مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی

گزارش 3: مؤسسه حفظ آثار دفاع مقدس

گزارش 4: مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی

جمع بندی و ارزیابی

رئیس جلسه: جناب آقای­کمری

همکاران:

استاد مرادی نیا

دکتر ططری

سردار مشتاقیان

آقای سلطان محمدی

 

نماز و استراحت: 2ـ 12

 


 

 

 

 

 

جلسه سوم

 

 

 

30/2 ـ 2

موضوع: تاریخ شفاهی مناطق

 

 

 

 

تاریخ شفاهی مدارس اسلامی مشهد

تاریخ شفاهی مدارس بانوان مشهد

تاریخ شفاهی اولین مدرسه لیورجان ـ آذربایجان شرقی

نقش جامعه معلمان در انقلاب اسلامی شهر اصفهان

میزگرد تخصصی

مدرس: آقای دکتر کجباف

 

همکاران:

 

آقای نظرزاده

خانم سمیعی

خانم صدری

آقای مختاری اصفهانی

استراحت:4ـ 30/ 3

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جلسه چهارم

 

 

 

 

 

30/ 5 ـ 4

موضوع: مسایل نظری و تطبیقی

 

 

 

تاریخ شفاهی مدارس

موانع آموزش در روایت تاریخ شفاهی

ضرورت تأسیس موزة تاریخ شفاهی آموزش و پرورش

میزگرد تخصصی

 خاتمه

 

 

 

مدرس: دکتر مرتضی نورائی

همکاران:

 

آقای حسن آبادی

آقای آذری خاکستر

آقای روحبخش

 استاد رسولی

 



 
تعداد بازدید: 5557


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»