خاطرات ملاصالح قاری


09 خرداد 1403


ملاصالح قاری، مبارز انقلابی، آزاده دوران دفاع مقدس و مترجم دوران اسارت، مهمان دویست‌ و بیست‌و‌چهارمین برنامه شب خاطره (خرداد 1391) بود. او در مورد کار در رادیو آبادان و زندان بغداد خاطره گفت. ملاصالح در دیدار گروه ۲۳ نفر با صدام مترجم بود. در مدت اسارت خود به اسیران ایرانی کمک کرد و همدم آنان در لحظه‌های سخت اسارت بود. پس از بازگشت اسرا در سال ۱۳۶۹ با نامه حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی آزاد شد.

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون 356 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 7 تیر 1403 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 1687


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 4

هر کس که می‌توانست خودش را به پنجره رساند و سرش را بیرون کرد تا هوای تازه استنشاق کند. شیشه دستم را پاره کرده بود. یکی از بچه‌ها گفت که بروم پانسمان کنم. گفتم: ـ آنها آنجا منتظر هستند، پام برسه کتک می‌خورم. یکی از بچه‌ها که اسلحه را از دستم گرفته بود، پرسید: ـ دستت چه شده؟ با تردید گفتم: ـ شیشه رفته، پاره شده.