خاطرات عبدالله سعادت
03 خرداد 1401
دکتر عبدالله سعادت، امدادگر و از مدافعان خرمشهر، مهمان صدوشصتمین برنامه شب خاطره بود. او درباره آمدنش از بهبهان به اهواز خاطره گفت. او گفت: با کت و شلوار سفید و پیراهن یقه آهاری و کیف سامسونت عازم تهران بودیم که یک اتفاقاتی در اهواز افتاد و با مینیبوس به خرمشهر رفتم. گفتم از خرمشهر به تهران میروم. نزدیک مسجد جامع پیاده شدم. خمپاره زدند... مجسم کنید با کت و شلوار در منطقه جنگی بدون نامه و حکم. دومین خمپاره را که زدند یک دست قوی من را با کیف و عینک پرت کرد. این روایت را ببینیم.
تاکنون 334 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 5 خرداد 1401 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 2485








آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 76
چند ماه از جنگ گذشته بود و من در منطقه دیوانیه عراق نگهبان کارخانه و اسلحهسازی بودم. بعد از 9 ماه به جبهه فرستاده شدم. شش روز بود به جبهه طاهری آمده بودم که نیروهای شما حملهای با رمز ولایت فقیه در جبهه دارخوئین کردند. افراد جیشالشعبی در جبهه زیاد بودند. آنها همه اهل استان رملادی بودند. در این منطقه قریههایی بود که ویران شده و تنها چند دیوار کوتاه و تپههایی از آنها به جای مانده بود. افراد جیشالشعبی که اکثراً بعثی و بسیار وحشی هستند در این منطقه خیلی اسباب اذیت دیگران را فراهم میکردند.






