خاطرات معصومه میرزاعلی (میرزایی)


04 بهمن 1396


خاطرات معصومه میرزاعلی (میرزایی)، امدادگر بسیجی دوران دفاع مقدس از سال‌های جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه جمهوری اسلامی ایران در کتاب «دیدار زخم‌ها» قرار دارد. این کتاب با مصاحبه و تدوین لیلا محمدی، در دفتر ادبیات و هنر مقاومت تهیه و توسط انتشارات سوره مهر در چندین نوبت به چاپ رسیده است. خاطره‌گویی معصومه میرزاعلی (میرزایی) در مصاحبه برای تدوین خاطراتش را بشنوید.



 
تعداد بازدید: 6245

خاطرات معصومه میرزاعلی (میرزایی)



نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 15

بهمن بود که کلاس‌های شیمیایی دایر شد. دشمن، ابعاد گسترده‌ای به جنایات خویش می‌بخشید. می‌رفتیم و ریزه‌کاری‎های جنگ‌افزارهای شیمیایی را فرا می‌گرفتیم. یک روز «حاج مجتبی» که مسئول ش.م.ر شده بود، گفت احتیاج به تعداد زیادی امدادگر دارم و از من پرسید که آیا می‌توانم به تهران بروم و بچه‌ها را جمع کرده و بیاورم؟ وقتی به تهران‌آمدم، فقط توانستم دو نفر ـ آجرلو و قنبری ـ را با خود بیاورم.