تاریخ شفاهی هیات های موتلفه اسلامی
ایمان حسین قزل ایاق
جمعیت مؤتلفه اسلامی یکی از نخستین گروههای نهادمند و متشکل مذهبی در ایران است که در بحبوحه تحولات سیاسی و مبارزات انقلابی در دهه 1350 شکل گرفت. این جمعیت در واقع حاصل ائتلافی میان سه هیأت مذهبی، شامل اعضای هیأت مسجد امینالدوله، هیأت شیخ علی و هیأت اصفهانیهای بازار تهران، با هدف مبارزه سیاسی علیه رژیم پهلوی بود. مبارزات این گروه از آن جهت سرنوشتساز بود که پس از تلاشهای جمعیت فدائیان اسلام در دهه 1340 و اعدام افراد برجسته آن، در واقع نیروهای اسلامگرا، دارای تشکیلات منظم و مشخصی برای ادامه مبارزات سیاسی نبودند و این مبارزات غالباً از سوی علمای مجاهد، خصوصاً امام خمینی (ره) و یاران ایشان هدایت میشد. از این روی با توجه به پیوند تاریخی میان روحانیت و بازار در ایران، جمعیت مؤتلفه اسلامی با توجه به ریشههای بازاری و صنفی مؤسسین آن و رابطه نزدیک آنها با امام خمینی، نمونه بارزی از این اتحاد میان بازار و روحانیت را شکل داد. همچنین در میان دیگر گروههای اسلامی آن زمان با مشیهای سیاسی متفاوت، این جمعیت مؤتلفه اسلامی بود که با صبغه مذهبی و رویکرد انقلابی، در مبارزات علیه حکومت پهلوی، به یاری امام خمینی شتافتند و زمینه را برای پیروزی انقلاب اسلامی فراهم ساختند. به گونهای که در این راه 4 نفر از نفرات برجسته این جمعیت، یعنی محمد بخارایی، رضا صفار هرندی، مرتضی نیکنژاد و صادق امانی محکوم به اعدام و دیگر اعضای عمده آن به زندانهای طویلالمدت تا ماههای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، محکوم شدند. در مجموع نکتهای که در روند شکلگیری جمعیت مؤتلفه اسلامی، حائز اهمیت به شمار میرود، نقش تأثیرگذار «جامعه مدنی سنتی» در ایران یعنی هیأتهای مذهبی با محوریت مرجعیت و روحانیون شیعه مستقل از حکومت بود، که این مسأله در روند شکلگیری دیگر گروههای سیاسی لااقل کمتر به چشم میخورد.
کتاب حاضر که در واقع با متد و روش «تاریخ شفاهی» تدوین شده، حاصل مصاحبه و گفتوگو با چند تن از اعضای اصلی هیأتهای مؤتلفه اسلامی یا جمعیت مؤتلفه اسلامی است که به طور مستقیم در مبارزات قبل از انقلاب، شرکت داشتند و همچنین تعدادی از نزدیکان به این جمعیت یعنی بهجت افزار، اسدالله بادامچیان، منیژه بوستان، رابعه بوستان، ابوالفضل توکلی بینا، مصطفی حائریزاده، محسن رفیقدوست، احمد شهاب، حبیبالله شفیق، حبیبالله عسگراولادی مسلمان، عفت عربزاده جمالی و فضلالله فرخ است. این کتاب از معدود آثاری است که به صورت اختصاصی به روند شکلگیری و فعالیتهای سیاسی این جمعیت پرداخته است. در مجموع به نظر میرسد تدوینگر این مجموعه، به خوبی از عهده تنظیم، فصلبندی، ترتیببندی مطالب، آوردن توضیحات تکمیلی و نگارش مدخلهای متناسب با موضوعات، برآمده ولی با این حال بهتر بود از عنوانبندی و تیترهای بیشتری در هر یک از فصول استفاده میشد تا مطالعه موردی موضوعات خاص، برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ معاصر، سهلتر میشد.
کتاب، شامل مقدمه ناشر، پیشگفتار، مدخل پژوهشی، شش فصل، گاهشمار، زندگینامه راویان، اسناد و تصاویر است. در مدخل پژوهشی که به قلم تدوینگر نگاشته شده، ضمن مروری کلی بر روند تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از اشغال ایران از سوی متفقین در شهریور 1320 تا پایان سال 1343، فضایی کلی از موقعیت سیاسی و اجتماعی ایران را که منجر به شکلگیری جمعیت مؤتلفه اسلامی میشود به خواننده ارائه میکند.
در فصل اول با عنوان «زمینههای فکری و اجتماعی شکلگیری هیأتهای مؤتلفه اسلامی» راویان به تفکیک، خاطرات، دیدهها و شنیدههای خود را از روند تأسیس هیأتهای مؤتلفه اسلامی بیان میکنند.
در فصل دوم با عنوان «طلوع نهضت اسلامی و فعالیتهای سیاسی هیأتهای مؤتلفه اسلامی» به نقل از راویان، به روند گسترش مبارزات اعضای مؤتلفه و پیوند آنها با امام خمینی و مواضع این جمعیت در قبال حوادث و رویدادهای آن دوران از جمله طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی، اصول ششگانه انقلاب سفید شاه، قیام 15 خرداد 1342 و برقراری حکومت نظامی، مواضع امام برضد کاپیتولاسیون و در پی آن دستگیری مجدد ایشان، شکلگیری شاخه نظامی برای ادامه مبارزات در مؤتلفه، تصمیم به ترور حسنعلی منصور نخستوزیر وقت، دستگیری و محاکمه سران این جمعیت پس از اقدام به اعدام انقلابی منصور و در نهایت شهادت 4 نفر از عاملین ترور و زندان طویلالمدت برای دیگر سران این جمعیت، اشاره میشود.
در فصل سوم با عنوان «هیأتهای مؤتلفه اسلامی و ارتباط با گروههای سیاسی» راویان به روابط سیاسی و چگونگی تعاملات میان مؤتلفه اسلامی با دیگر احزاب و گروههای سیاسی مبارز و ضدرژیم در آن زمان، از جمله حزب ملل اسلامی، سازمان مجاهدین خلق قبل و بعد از تغییرات درونی، جبهه ملی و نهضت آزادی اشاره میکنند.
فصل چهارم با عنوان «فعالیتهای هیأتهای مؤتلفه اسلامی» به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی مؤتلفه اسلامی، خصوصاً از سال 1350 به بعد از جمله تأسیس مکتب تحقیقات و تبلیغات صادقیه، بنیاد رفاه و تعاون، مدرسه رفاه، شرکت سبزه، شرکت صحرا، شرکت فیلم در خدمت دین و دیگر فعالیتهای فرهنگی این جمعیت با هدف گسترش فزاینده فرهنگ دینی و اسلامی و تثبیت روحیه اسلامخواهی در میان اقشار مختلف مردم، اشاره میشود.
در فصل پنجم با عنوان «با امام در تبعید (پاریس)» راویان مشاهدات و شنیدههای خود را از فعالیتهای امام به هنگام تبعید در پاریس و چگونگی آماده کردن شرایط و زمینهچینی برای بازگشت ایشان به ایران و تشکیل کمیته استقبال، بیان میکنند.
فصل ششم نیز به اختصار، فعالیتهای این جمعیت را پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور اعضای این جمعیت در نهادها و ارگانهای انقلابی مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند 1386
تعداد بازدید: 9381