تاریخ شفاهی در ایران
علی ططری
تاریخ شفاهی، روشها و موانع
اشاره
«تاریخنگاری شفاهی» به عنوان روشی نوین در عرصه جمعآوری، نگهداری و ساماندهی منابع شفاهی در ایران نهادینه نشده است. انبوهی از خاطرات ثبت نشده و سنتهای فراموش شده، به همراه غنای فرهنگی این مرزوبوم، ضرورت توسعه و گسترش و ساماندهی آن را پدیدار میکند. پس، تاریخ شفاهی به عنوان یکی از ابزارهای مهم جمعآوری، حفظ و نگهداری اطلاعات، به ویژه از راه مصاحبههای صوتی و تصویری، مورد استفاده پژوهشگران قرار میگیرد. بنابراین مهم و با توجه به نوپا بودن بحث «تاریخ شفاهی» در جهان و ایران، انتشار منابع و مآخذ کاربردی در این حوزه اهمیت بسیار مییابد. در نتیجه، انتشار هرگونه جزوه، مقاله و کتاب در رابطه با «تاریخ شفاهی» میتواند راهی به سوی شناخت و کاربردی شدن آن باشد. چرا که امروز، تاریخ شفاهی به عنوان یکی از مهمترین منابع پژوهشی مورد پذیرش و استناد پژوهشگران تاریخ قرار میگیرد.
پیشینه تاریخ شفاهی در ایران
تاریخ شفاهی و ایجاد آرشیوهای شفاهی در ایران پدیدهای نوظهور است که از اوایل دهه هفتاد متداول شده است. در ایران با توجه به سوابق تاریخ اسلام و آنچه بعدها در ایران صورت پذیرفت، تاریخ روایی و نقلی بسیار اهمیت داشت. مورخان جدید نیز بهرغم نقدهایی که به تاریخنگاری گذشته داشتند، خود را از بهکارگیری این شیوه بینیاز ندانستند ـ البته مشکل آنها دسترسی نداشتن به شیوهها و فناوریهای تاریخنگاری به کار گرفته شده در اروپا و امریکا بود.(1) پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مؤسساتی مانند «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، «مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران»، «بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی»، «کتابخانه و سازمان اسناد ملی ایران»، «دفتر ادبیات انقلاب اسلامی» و «بنیاد تنظیم و نشر آثار شهید بهشتی» به صورت گسترده و محدود به تاریخنگاری شفاهی روی آوردند. افزون بر این مراکز داخلی، مراکزی نیز در خارج از کشور با موضوع ایران به کار تاریخ شفاهی میپردازند. به طور نمونه، طرح تاریخ شفاهی ایران معاصر در دانشگاه هاروارد امریکا به کوشش حبیب لاجوردی و نیز شبکه بیبیسی شکل گرفت.(2) همچنین، از دیگر فعالیتهایی که در خارج از کشور صورت گرفتهاند و از اهمیت بسیاری برخوردارند میتوان به این پروژهها و مراکز اشاره کرد: «تاریخ شفاهی جنبش چپ ایران به مدیریت حمید احمدی از سال 1983 م، مرکز تاریخ شفاهی کلیمیان در امریکا، پروژة تاریخ شفاهی چپ در آمستردام هلند از 1995 م. و بنیاد مطالعات ایران در نیویورک از سال 1988 م. و اداره تحقیقات تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا.»(3)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رویکرد به تاریخ شفاهی به عنوان یک شیوة پژوهشی مورد توجه قرار گرفت. «اگرچه پیش از انقلاب نیز مجلاتی همچون «وحید» با تشویق بزرگان به نوشتن خاطراتی از دوران زندگی خود،قدمهایی در این مسیر برداشتند، اما این اقدام تا حدودی متفاوت با شیوة جمعآوری اطلاعات در تاریخ شفاهی است.»(4) با این توصیف باید دید که وضعیت تاریخ شفاهی در ایران در چه مرتبهای است و چشمانداز مراکز تاریخی شفاهی داخل کشور برای آیندة کاری خود در چه وضعیتی قرار دارد. در این زمینه، نبود اطلاعرسانی و هماهنگی بین مراکز مربوطه که پیش از این نام آنها آورده شد ـ و همچنین بیتوجهی به روشهای نوین در جمعآوری اطلاعات در این عرصه از شاخصههای مربوط به تاریخ شفاهی در ایران است. هرچند که شیوة کنونی تاریخنگاری شفاهی در کشور ما که در یکی دو دهة اخیر به آن توجه شده است، بسان بسیاری دیگر از روشهای علوم انسانی وامدار حرکتی است که پیش از این در غرب آغاز شده است،(5) اما توجه به ویژگیهای فرهنگی و تاریخی ایران را هم نباید نادیده گرفت.
بررسی کتاب
کتاب «تاریخ شفاهی در ایران» به قلم ابوالفضل حسنآبادی در 200 صفحه در سال 1385 خورشیدی توسط سازمان کتابخانهها،موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی برای نخستینبار به بازار نشر عرضه شد. این کتاب علاوه بر جنبة علمی، یک راهنمای مناسب و کاربردی برای آن دسته از محققان و پژوهشگرانی است که برای تحقیقات خود نیاز به انجام مصاحبه و ضبط و ثبت تاریخ شفاهی دارند. همچنین،افزون بر مطالب نظری و ارائه تعاریف مختلف مطرح شده در تاریخ شفاهی و بیان ارزش و اهمیت منابع شفاهی، به صورت علمی و کاربردی نیز نحوه و ابعاد برگزاری مصاحبه تاریخی را توضیح میدهد. از مزایای دیگر کتاب ارائه تصاویر، فرمها و کاربرگهها و تجهیزات صوتی و تصویری مورد لزوم در تاریخ شفاهی است. کتاب «تاریخ شفاهی در ایران» از یک مقدمه، پنج فصل، پیوستها، منابع، ضمایم و نمایهها تشکیل شده است.
پس از یک مقدمه کوتاه، نویسنده فصل اول را با «درآمدی بر پژوهش» آغاز میکند و با تأکید بر این که «امروزه تاریخ شفاهی در ایران از وضعیت مبهمی برخوردار است و مؤسسات و مراکز تاریخ شفاهی با مشکلات متعددی روبهرو هستند»(6) به طور موجز برخی از این مشکلات و مسائل را بیان میکند که از جمله مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: «مشخص نبودن نقش و جایگاه تاریخ شفاهی در ایران، نبودن سیاستهای مشخص در شیوههای کاری و عدم برنامهریزی دقیق برای آینده.»(7) در ادامه نیز هدف از این تحقیق و سؤالات پیشروی آن را بیان کرده است.
در بخش دیگری از فصل اول با نام «کلیات»، حسنآبادی توضیح میدهد که چگونه در چهار مرحله تحقیق خود را به انجام رسانیده است: «1ـ بررسی اولیة کارکرد مراکز تاریخ شفاهی در ایران. 2ـ مطالعات اولیه با استفاده از منابع اینترنتی و سپس ترجمه و فیشبرداری مقدماتی از منابع ترجمه شده. 3ـ تهیة پرسشنامه از منابع ترجمه شده که به صورت روایی طرح و به زبان انگلیسی نیز ترجمه شد. 4ـ تهیه و توزیع پرسشنامه به منظور بررسی کارکرد مراکز در ایران و جهان و استنتاج نتایج اولیه و مقدماتی.»(8) در ادامه، به برخی مراکز داخلی و خارجی که به صورت تخصصی به جمعآوری و ضبط تاریخ شفاهی پرداختهاند، اشاره شده است. البته از نقاط ضعف این بخش، آن که برخی از مراکز مهم داخل کشور که سالها است به ضبط و ثبت تاریخ شفاهی مشغول هستند مانند «بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی» از قلم افتادهاند.
فصل دوم: نویسنده در این فصل سعی دارد با مروری کوتاه بر پیشینه تاریخ شفاهی ایران و جهان تعاریف و تئوریهایی از این موضوع بیان کند. از ویژگیهای این بخش ارائه بیست و شش تعریف از تاریخ شفاهی به زبان متخصصان است که تمام این تعاریف با ذکر منبع آمده است. اما نویسنده ارائه یک تعریف جامع از تاریخ شفاهی را مستلزم داشتن این شرایط میداند: «1ـ تاریخ شفاهی، علمی چند وجهی است. 2ـ تاریخ شفاهی گفتوگوی آگاهانه درباره گذشته است. 3ـ تاریخ شفاهی میتواند خاطرات شخصی و جمعی را دربر گیرد. 4ـ تاریخ شفاهی به عنوان یک منبع تحقیقی میتواند مورد استفادة محققان قرار گیرد. 5ـ تاریخ شفاهی راهی برای درگیر کردن تمام افراد جامعه در ساختن تاریخ خودشان و درک انتقادی از گذشته است. 6ـ سطح تاریخ شفاهی میتواند از کودکان، نوجوانان و جوانان تا افراد مسن را دربر گیرد.»(9)
بررسی «پیشینه تاریخ شفاهی در جهان» و ذکر تاریخچهای مختصر از تاریخ شفاهی در دنیا و همچنین روند پیشرفت و توسعة آن و نیز بررسی «پیشینه تاریخ شفاهی در ایران» هرچند کوتاه، مباحث بعدی این فصل هستند.
فصل سوم: این فصل به بررسی مراکز شفاهی در ایران و جهان با مقایسهای آماری براساس پرسشنامهای که همزمان برای برخی مراکز تاریخی شفاهی در ایران تعبیه و توزیع شده است، میپردازد. به سخن دیگر، فصل سوم کتاب حاصل آماری یافتههای پژوهش تاریخ شفاهی است که توسط مؤلف در سال 1381 خورشیدی با حضور در مراکز تاریخ شفاهی ایران به عمل آمده است و نتیجة آماری این یافته پژوهشی به صورت جدول در متن کتاب درج شده است. نتیجه این تحقیق میدانی که برای آینده تاریخ شفاهی در ایران چشماندازی مهم به شمار میآید، قابل تأمل است. نویسنده در ادامة این فصل برای نتیجهگیری بهتر از پژوهش خود، به بررسی «مقایسهای و تطبیقی» مراکز تاریخ شفاهی در ایران و جهان و بیان نقاط ضعف و قوت آن به منظور ارائه درست راهحلهای کارآمد پرداخته است.(10) موضوعاتی که در این بررسی مقایسهای مورد توجه قرار گرفته است، بدینترتیب است: «1ـ وظایف و مسئولیتهای مراکز در زمینههای مختلف»(11): منظور از بیان این موضوع مشخص کردن وظایف مصاحبهکننده و مصاحبهشونده است که بیشک تعهداتی نسبت به یکدیگر دارند و در این میان باید محدودیت های اخلاقی و قانونی در کار مصاحبه برای دو طرف معین گردد.
2ـ «جمعآوری، آمادهسازی و نگهداری مواد تاریخ شفاهی»(12): در این بخش نیز با بررسی مقایسهای بین مراکز داخلی و خارجی در رابطه با جمعآوری و نگهداری مواد تاریخ شفاهی، شیوهها و راهکارهای اصولی و درست آمادهسازی و نگهداری این مواد ارائه میشود.
3ـ «شیوههای اطلاعرسانی،خدماتدهی و انتشارات»(13): در نتیجة مقایسه میان مراکز داخلی و خارجی تاریخ شفاهی، مهمترین موضوع سطح برخورداری افراد جامعه از آرشیوها و نوع دسترسی آنها به منابع تاریخ شفاهی در این مراکز است. جالب این که بدانیم در: «ایران صددرصد مراکز تنها به محققان خدمات ارائه میدهند در حالی که صددرصد مراکز خارجی تمام افراد جامعه مانند محققان، دانشجویان و عموم مردم را پذیرا هستند.»(14) همچنین، آمار و نتایج نحوه بازیابی اطلاعات تاریخ شفاهی در مراکز داخلی و خارجی نیز قابل تأمین است. برای بازیابی اطلاعات تاریخ شفاهی در داخل کشور حضور متقاضی ضروری است، در حالی که در مراکز خارج از کشور بازیابی اطلاعات علاوه بر این که به صورت حضوری امکانپذیر است، از طریق تلفن، مکاتبه و حتی پست الکترونیک و نمابر هم قابل انجام است. با این روش خدماترسانی در مراکز خارجی،دسترسی به منابع از خانه و محل کار به آسانی صورت میگیرد. این موضوع، افزون بر این که موجب صرفهجویی در وقت و هزینه پرسنل مراکز و مراجعان میگردد، در نهایت باعث رشد و گسترش پژوهش در زمینه تاریخ شفاهی و عمومیت یافتن آن میشود.
در زمینه انتشارات منابع تاریخ شفاهی نیز طبق نتایج ارائه شده در این کتاب، مراکز داخلی و خارجی به صورتی یکسان به معرفی منابع خود از طریق رادیو، تلویزیون و یا نشریات میپردازند.
به هر روی، آنچه از این فصل کتاب استنتاج میشود آن که مراکز تاریخ شفاهی داخل کشور در زمینههای جمعآوری، آمادهسازی و نگهداری مواد تاریخ شفاهی، اطلاعرسانی و خدماتدهی نسبت به مراکز خارجی مشابه ضعیفتر عمل کردهاند و نیاز به اطلاع و تغییراتی در این موارد دارند.
فصل چهارم: این فصل از کتاب در مبحثی کوتاه به موانع موجود در «تاریخ شفاهی ایران» و آسیبشناسی آن و همچنین موانعی که بر سر راه گسترش آن در ایران وجود دارد، میپردازد؛ و نویسنده در یک تقسیمبندی «نوپا بودن تاریخ شفاهی، عدم ارتباط مراکز آموزشی با تاریخ شفاهی، نبودن متولی در تاریخ شفاهی و ناشناخته ماندن تاریخ شفاهی در جامعه»(15) ایران را از شاخصهها و موانع رشد تاریخ شفاهی در ایران برمیشمرد. البته، ناشناخته ماندن تاریخ شفاهی و ارائه نشدن شکل درستی از آن نیز از دیگر دلایل مهم مهجور ماندن تاریخ شفاهی در ایران است. در ادامة این فصل، حسنآبادی، به طور گذرا، به اهداف و کارکرد پنج مرکز تاریخ شفاهی در ایران میپردازد. در ادامة این فصل، «نبود آییننامة کاری دقیق و کارا، نبود شیوهنامة کاری مشخص، نبود استانداردهای خاص در زمینههای مختلف کاری و عدم ارائة صحیح تاریخ شفاهی و اطلاعرسانی صحیح»(16) مهمترین کمبودها و کاستیها در روند کارکرد مراکز داخلی تاریخ شفاهی معرفی شدهاند.
فصل پنجم: این قسمت که فصل پایانی و همچنین مفصلترین بخش کتاب است «راهکارها و راهبردها»یی را در حل مشکلات و مسائل مطرح شده در فصول پیشین بیان میکند و برای نتیجهگیری بهتر در این رابطه دو پیشنهاد عمده ارائه میدهد:
«1ـ راهکارهای تئوری در جهت گسترش تاریخ شفاهی و مبانی فکری. 2ـ راهکارهای عملی جهت انجام مصاحبه در مراکز و مراحل بعد از آن.»(17)
در این زمینه نویسنده، راهکارهای عملی مناسبی در رابطه با انجام مصاحبه، موضوعیابی و شروع پروژه، تکنیکهای مصاحبه و نحوة انتخاب مصاحبهشونده پیشرو نهاده است. از جمله موارد قابل توجهی که در این بخش به مراکز تاریخ شفاهی کشور جهت پیشرفت و گسترش تاریخ شفاهی پیشنهاد شده است، این که «1ـ تشکیل انجمن جهت ایجاد هماهنگی بین مراکز و مؤسسات مختلف و تهیه استانداردهای کاری، 2ـ گسترش مؤسسات تاریخ شفاهی در ایران (خصوصی و دولتی). 3ـ ایجاد انجمنهای منطقهای جهت پوشش دادن مراکز. 4ـ ارتباط با مراکز و مؤسسات خارجی جهت استفاده از تجربیات و عضویت در انجمنهای بینالمللی. 5ـ ایجاد استانداردهای کاری جهت یکسانسازی کار مراکز در تمامی مراحل که در نهایت استفادة محققان و عموم را تسهیل میکند. 6ـ دیجیتالی کردن منابع شفاهی و سهولت دسترسی به مواد. 7ـ ایجاد پایگاههای وب جهت ارتباط میان مراکز و اطلاعرسانی.»(18)
ارائه تصویر فرمها و کاربرگههای مربوط به اطلاعات مصاحبهشونده، چگونگی پیادهسازی مناسب اطلاعات و مصاحبه در تاریخ شفاهی و معرفی تجهیزات و ملزومات مورد نیاز در این رابطه، ویرایش در تاریخ شفاهی، بایدها و نبایدهای آن، انتشارات و جایگاه آن در شناساندن تاریخ شفاهی از دیگر مباحث فصل پنجم است. اما به دلیل اهمیت مواد و منابع تاریخ شفاهی که ابزار کاربردی این شاخه است، نگهداری از این مواد و منابع به خصوص از آن جهت که ماندگاری آنها برای نسل آینده ضروری و مهم است و مراکز تاریخ شفاهی ایران از این نظر در شرایط بدی قرار دارند، رعایت اصول و قوانینی در این رابطه ضروری به نظر میرسد که نویسنده در دو گروه کلی و آنها را تقسیم و شرح داده است: «الفـ نگهداری معنوی منابع شفاهی»(19): امروزه تکثیر غیرمجاز محصولات فرهنگی آفتی عالمگیر شده است، بنابراین برای جلوگیری از استفادة غیرمجاز و محافظت از آنها میبایست آییننامهای مشخص برای استفادهکنندگان از منابع تاریخ شفاهی تدوین شود.» بـ «نگهداری مادی منابع شفاهی»(20): در این زمینه نیز مؤلف، راهکارهایی مناسب برای نگهداری فیزیکی از آثار و منابع تاریخ شفاهی و چگونگی سرویسدهی به مراجعان به ویژه از آن جهت که صدمهای به آثار وارد نشود، ارائه داده است.
در بخش «پیوستها» نویسنده نوزده پیوست را که شامل فرمها، کاربرگها و پرسشنامههایی به زبان فارسی و انگلسی در موضوع تاریخ شفاهی و مراحل انجام آن است، ارائه میدهد، او پس از بیان منابع مورد استفاده و استناد در این کتاب،(21) در بخشی دیگر با عنوان «ضمایم» ابتدا به بیان «استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی»(22) رسیده است، میپردازد. سپس سایتهای تاریخ شفاهی جهان را معرفی میکند که البته به جهت اهمیت این مراجع به آنها اشاره میشود:
1ـ انجمن جهانی تاریخ شفاهی The Oral History (OHA) Association به آدرس:
http:// www.dickinson.deu/organizations/oha
2ـ انجمن بینالمللی تاریخ شفاهی (The Intemational Oral Association) به آدرس:
http:// www.file.arlinstiutos/rarignani/historal/joha.htm
3ـ انجمن تاریخ شفاهی در کانادا Canadian Oral History Axxociation به آدرس:
http://www.ncf.carleton.ca/oral-history/
4ـ انجمن تاریخ شفاهی تگزاس Texas Oral History (TOHA) Association
http://www.baylor.edu/~TOHA
5ـ انجمن تاریخ شفاهی ساوس توست Southwest Oral History Association (SOHA)
http://www.unm.edu/~numarcho/oralhist.html
6ـ به آدرس Columbia University ـ دانشگاه کلمبیا
http://www.columbia.edu/cu/libraries/indiv/oral
7ـ انستیتو تاریخ شفاهی دانشگاه بایلر Oral History Baylor University به آدرس:
http//www.baylor.edu/oral-History/
8ـ دانشگاه ایندیانا Oral History Research Center COHA به آدرس:
http://www.indiana.edu/...phre/
9ـ دانشگاه اوکلاها ما UCLA Oral History به آدرس:
http://www.library.ucla.edu/librariesl/special/ohp/ohporg.htm
10ـ دانشگاه برکلی Regional Oral History Office, (RoHo) Bancroft Library به آدرس:
http://www.lib.berkekey.edu/BANC/ROHO
11ـ دانشگاه کانکتیوکوک The center for History at the university of Connecticut به آدرس:
http://www.Oral History.unconn.edu/
پینوشت:
(1) لومیس، ترور؛ تاریخ شفاهی؛ ترجمه کامران عاروان، نامه تاریخپژوهان، س 1، ش 6 (تابستان 1385): ص 79.
(2) همان، ص 79.
(3) حسنآبادی، ابوالفضل؛ تاریخ شفاهی در ایران؛ مشهد: آستان قدس رضوی، 1385، ص 30.
(4) نیکنفس، شفیقه؛ دربارة تاریخ شفاهی؛ گنجینه اسناد، دفتر سوم، ش 55 (پاییز 1383): ص 6.
(5) الویری، محسن؛ درآمدی بر مفهوم، فرایند و ویژگیهای تاریخنگاری شفاهی؛ نامه تاریخپژوهان، س 2، ش 6 (تابستان 1385): ص 7.
(6) حسنآبادی؛ همان؛ ص 11.
(7) همان؛ ص 11.
(8) همان؛ ص 13.
(9) همان؛ ص 24.
(10) همان؛ ص 60.
(11) همان؛ ص 60.
(12) همان؛ ص 62.
(13) همان؛ ص 65.
(14) همان؛ ص 66.
(15) همان؛ ص 68.
(16) همان؛ ص 69 و 70.
(17) همان؛ ص 71.
(18) همان؛ ص 72 و 73.
(19) همان؛ ص 116.
(20) همان؛ ص 116 و 117.
(21) همان؛ صص 171 ـ 159.
(22) همان؛ صص 190 ـ 173.
(23) Oral History Association
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند 1386
تعداد بازدید: 12121