خاطرات محمد زقوت


25 اردیبهشت 1403


محمد زقوت، پدر شهید محمود زقوت از فلسطین، مهمان دویست‌وبیست‌و‌سومین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1391) بود. او در مورد فرزندش که در راه خدا به شهادت رسیده است، گفت: فرزندم در فاصله چند متری از من، در تظاهراتی مسالمت‌آمیز به شهادت رسید. در پی شهادت فرزندم، ناراحت شدم ولی قطره‌ای گریه نکردم؛ چراکه شهادت یک شرف است و دستیابی به آن، جز برای بهترین‌های خلق خدا میسر نیست. به خاطر لحظات جدایی از او غم نداشتم؛ حُزنم تنها به این خاطر بود که فرزند کوچکم محمود، در رفتن به سوی بهشت از من سبقت گرفته است. فکر نکنید به شهادت پسرم افتخار می‌کنم؛ از بابت این‌که خانوداه‌های فلسطینی چندین شهید تقدیم کرده‌اند، اما من از شش فرزندم، تنها یک شهید در راه خدا داده‌ام، احساس خجالت می‌کنم. آن چیزی که به من صبر و تسلا می‌دهد این است که او در روز لقاءالله شفاعتم کند.

تاکنون 356 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 3 خرداد 1403 برگزار می‌شود.

آرشیو



 
تعداد بازدید: 1130


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 7

سه ـ چهار روز از عملیات گذشت. بچه‌ها از سمت راست کوه بالا کشیده بودند. ارتفاعات شیلر در حال فروپاشی بود. من چند بار با یکی از راننده‌های آمبولانس زیر خیمه آتش دشمن نشستیم و زیارت عاشورا خواندیم، در حالی که خشم خمپاره‌ها در اطرافمان شعله می‌کشید. یک بار که آمدند و آمبولانس خواستند، فهمیدم این بار جنازه شهید «حاجی‌پور» را باید ببریم. حاجی‌پور فرمانده تیپ عمار بود. شجاعت او را از زبان بچه‌ها زیاد شنیده بودم. حاجی‌پور با موتور می‌رفته که زده بودندش.