خاطرات علیاصغر رباطجزی
23 مرداد 1402
علیاصغر رباطجزی، آزاده دفاع مقدس و راوی کتاب «زندان موصل[1]»، بعد از بازگشت به وطن، علاوه بر فعالیت در آموزش پرورش، به فعالیت های فرهنگی و عقیدتی در مساجد پرداخت. رباطجزی 4 مرداد 1402 به یاران شهیدش پیوست.
او مهمان دویست و دوازدهمین برنامه شب خاطره(1 اردیبهشت 1390) بود. در این برنامه درباره دوران اسارت خاطراتی گفت: وعده و وعیدهای عراقیها در شرایط اسارت که حتی گاهی اسیران را تا نزدیک هواپیما میبردند، اما کسی را آزاد نمیکردند. میگفتند شما کُرد هستید بیایید. بعد از خداحافظی، همان تعداد را به یک اردوگاه دیگر میبردند و بعد از مدتی برمیگشتند. با اینکه مطمئن بودیم اما یک درصد هم احتمال داشت درست باشد. دفعه بعد میگفتند آنهایی که معلول هستند؛ باز همان مراحل ثبتنام و نامه و... انجام میشد.
در ادامه این روایت را ببینیم.
تاکنون 348 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 شهریور 1402 برگزار میشود.
[1] کامور بخشایش، جواد، زندان موصل، سوره مهر، 1394.
تعداد بازدید: 2904
آخرین مطالب
پربازدیدها
100 سؤال/11
تاریخ شفاهی «استانداردپذیر» است، اما «قالبپذیرِ خشک» نیست. این دو تفاوتی ظریف دارند و بسیاری از دعواهای روششناختی تاریخ شفاهی دقیقاً از همینجا آغاز میشود. تاریخ شفاهی از جنس «روایت انسانی» است؛ مادۀ خامش حافظه، تجربه زیسته، احساس، سکوت، مکث و حتی خطاست. اگر آن را مثل تاریخ رسمی یا مقاله دانشگاهی در قالبهای صلب فرو ببریم، جانش را میگیریم؛ و اگر بگوییم چون انسانی است، قاعدهای ندارد، به خاطرهنویسی بیضابطه میرسیم.





