شب سمور و لب تنور


چه بسیار سربازان و مبارزان متوسط الحالی که با تردستی های شاعران و خنیاگران و هنرمندان و مورخان به  قهرمانانی ملی بدل شدند و چه بسیار قهرمانان حیرت انگیزی تنها به این دلیل که به عالم پررمز و راز هنرمندان و نویسندگان راه نیافتند، در غبار تاریخ  مدفون شدند. البته در بینش دینی و و اخروی، ارج و قرب مجاهدان راه خدا را شاعران و مورخان رقم نمی زنند. اما هر ملتی برای آنکه راه خود را در تاریخ هموار کند به قهرمانانی نیاز دارد که روح خود باوری و اعتماد و سرافرازی را در آنان زنده کند و ایمان و انگیزه آنان را در راه های پرمخاطره افزایش دهد. قهرمانان ملی پشتوانه عزیمت هر قومی به سوی نقطه مطلوب اند، کمترین عیب بی اعتنایی به قهرمانان حقیقی این است که فضا را برای جلوه  قهرمانان کاذب و مبتذل فراهم می آورد و وای به حال ملتی که قهرمانانش شومن ها و کاسب کارها باشند
 خاطرات عزت شاهی (عزت الله مطهری  خوانساری) به همت و تحقیق  و تدوین محسن کاظمی در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی فراهم آمده است و بار اول در نمایشگاه بین المللی کتاب سال 1385 به خوانندگان و مخاطبین عرضه شد. از آن پس تا امروز این کتاب به چاپ هشتم رسیده است گرچه تا هفده چاپ آن پیش فروش شده است. این کتاب در قطع وزیری در 865  صفحه همراه با عکسها و اسناد بسیار، از آن دست کتابهایی است که خواننده را محو خود می کند، و یکی از بهترین آثاری است که تاکنون ذیل عنوان خاطرات شفاهی منتشر شده  است. کتابی خواندنی و در عین حال به دور از تردستی های کاسب کارانه و مغرضانه.
خاطرات عزت شاهی حاصل چهار سال تحقیق و پژوهش است. اساس آن بر گفتگو و ضبط  شفاهی بنا شده و یک جریان شناسی سیاسی تاریخ معاصر است که بسیاری از گروه ها و سازمانهای مبارز برانداز دهۀ چهل و پنجاه را به چالش کشیده است. برای مستند شدن خاطرات این مبارز؛ در منابع مکتوب، الکترونیکی (اینترنت) و شفاهیات تحقیق و تتبع وسیعی صورت گرفته است. حدود هزار سند، اخبار و گزارشهای حوادث مربوط به مبارزان در دو دهۀ مزبور، شرح زندگی شخصیتهای مطرح در خاطرات و کتب مربوط، که شرح تفصیلی آن در پایان کتاب ذکر شده، مصاحبه های آرشیوی و منابع وسیع اینترنتی واکاوی شده است. ویژگی ممیزه این خاطره نسبت به خاطرات تک نگاری شده دیگر در تاریخ شفاهی بودن آن است چرا که برای تعریفی و تأیید گفتار شاهی نقبی به اظهارات و گفتار شفاهی شخصیتهای مطرح در خاطرات وی زده شده است. کاظمی این افراد را از نقاط دور و نزدیک در فرایندی سخت و دشوار یافته و به پای مصاحبه در خصوصیات موضوعات مطرح شده  از سوی شاهی نشانده است. هیچ موضوع و ادعایی در اظهارات عزت شاهی نمی¬توان یافت که برای آن استنادی و شاهدی به دست نیامده باشد. او سعی کرده تا جای ممکن برای شخصیتها و نقش آفرینان خاطرات شاهی و حوادث و رخدادهای دوران مبارزه گویاسازی کند؛ در بیوگرافی و شرح احوال آنان علاوه بر پرداختن به زندگی سیاسی – اجتماعی – حتی به خلقیات و خصوصیات فردی و اجتماعی و در صورت امکان مشخصات ظاهری ایشان پرداخته است. تا خواننده با داده ها و اطلاعات بیشتری خود به داوری و قضاوت آنها بنشیند.
جذابیت این کتاب علاوه بر پرکشش بودن حوادث مطرح در آن، پی نوشتهای پایان هر فصل، اسناد کاربردی و عکسهای درج شده در پایان کتاب است. در کاری نو و بدیع برخلاف کتب خاطره و تاریخ که عکسها شرح داده و یا معرفی می شوند  در اینجا  برای هرعکسی شرحی منطبق از متن خاطرات و پی نوشتها نوشته شده است.
گفته شده است: ادبیات غالب پس از انقلاب و جنگ، ادبیاتی خاطره گونه است. گونه های خاطرات که مبنای همه آنها تلفیقی از خطرات و چگونگی گریز ازآن می باشد، وقتی جذاب تر و خواندنی تر می شود که با مایه های داستانی آمیخته و آغشته گردد. خاطرات انقلاب و جنگ با این نگاه، اینک حجم عظیم و پرارزش و اعتباری است که پیش روی این مردم است، مردمی که نام و یاد آنان به صداقت و استقامت در جای جای جهان زبان به زبان روایت می شود.
 عزت شاهی قصه گوی صادق هزار و یک شبی است که نوع مردانه آن را این بار از زبان او می شنویم. چرا هزار ویک شب؟ اصلا قصد نگاهی تطبیقی نیست، بلکه رازهایی است که در شب های طولانی این تاریخ و این تمدن، تکرارشده است. رازهایی که سالیان دراز در سینه مردم جوانه زده و اینک فرصت آن فرا رسیده تا شکفته و رسیده در اختیار آنان قرار گیرد تا زمزمه گر فرزندان آینده آنان باشد.
خاطرات عزت شاهی را با دو شیوه می شود خواند؛ خاطرات زندانی سیاسی که با یکدندگی بخشی از خویشتن خویش را روایت کرده و بنابراین خود سند معتبر و قابل اعتنایی برای محققانی است که دوست دارند از آن دوران بسیار بدانند و بسیار بشنوند. نگاه دیگر، شرح تداوم مبارزه ای است که در تاریخ و تمدن اسلام جاری است و فقط راهبرد آن دستخوش تغییر می گردد. با این توصیف آیا می شود، عزت شاهی را بلال حبشی نامید؟ یا بگذاریم آنها با همان قوت و قدرت بمانند؟ عزت شاهی با حرارت و حوصه ای مثال زدنی به جزییات دستگیری و زندان نشسته است. و ما پا به پای او راه درازی را پیمودیم تا بخشی از ذهنیات خویش را از زبان او بخوانیم. شب های هولناک اوین و قصر و کمیته مشترک، تنهایی های او در زیرزمین بازداشتگاه شهربانی، رفت و آمدهای مکرر برای بازجویی به قصد لو دادن کسی که دیگر نیست و یا هست، نمازهایی که به تنهایی خوانده و روزه هایی که گرفته، آرزوی خودکشی او که دوست داشتنی نیست و ما نشنیده گرفتیم، و بازگشت او به فضاهایی برای بازسازی که اصلاً قابل تحمل نیست، قدم به قدم با وی به خانه، کوچه و خیابان هایی می رویم که ضرباهنگ قلب او در آنها هنوز شنیده می شود.
روایت عزت شاهی از زندان را باید با حوصله خواند؛ آنگونه که خود گفته است:  کتاب در سیزده فصل فرم یافته است، که هر فصل به درستی از سایر فصول متمایز است و فضا و شرایط و موضوعات مرتبطی را تبیین می کند، این روش سبب نشده که ترتیب زمانی وقوع حوادث به هم بخورد، و این از زیبائیهای این کتاب است که در عین تقسیم بندی موضوعات در فصول مختلف ترتیب زمانیی اش گسیخته نشده است.
عنوان « پایان کودکی»در شروع خاطره چنان جذاب برای ذهنهای پرسشگر است که چگونه در آغازی، سخن از پایانی است؟!. این سؤال با خواندن متن ذیل آن به درستی پاسخ گفته می شود. و اما تقسیم بندی موضوعی کتاب:
فصل اول با عنوان« سوی سور» دربرگیرنده دامنه زمانی کودکی تا تجربه های نخستین فعالیتهای سیاسی شاهی است. در این بخش از کتاب به این می رسیم که  برخی انسانها زود بزرگ می شوند و یا به تعبیری صحیح تر بدون اینکه دوره کودکی را سر کنند بزرگ می شوند و در همان سن کودکی و  نوجوانی با حوادث و رخدادها و مصائب بزرگی مواجه می گردند. در این فصل نحوه تکوین شخصیت عزت شاهی ورود او به فعالیتهای سیاسی و تجربه زود هنگام شاهی از تشکیل گروهی سیاسی به نام « جبهه آزادیبخش ملی ایران» و حضور در عملیتهای مسلحانه و انفجاری چون عملیات آتش زدن دفتر هواپیمایی اسرائیل ( ال. عال) و به هم زدن مسابقات باشگاهی فوتبال آسیا و ... پرداخته شده است.
« مشق مسلحانه» عنوان فصل بعدی است که در آن عزت شاهی به دنبال یافتن جایگاه درست و حقیقی خود در حرکت مسلحانه قهرآمیز است، لذا به غیر از تجربه فعالیت در« جبهه آزادیبحش ملی ایران» چند صباحی «با گروه حزب الله» همکاری می کند و سرانجام به مبارزان مجاهدین خلق گره می خورد.
 در فصل سوم« مجاهدین خلق» عزت شاهی به عنوان یک چریک تمام عیار، ضمن زندگی کردن در خانه های تیمی در عملیاتهای بسیاری چون انفجار بمب در هتل شاه عباس اصفهان و ترور نافرجام شعبان جعفری (بی مخ) و چند انفجار دیگر و نیز تهیه و ساخت مواد منفجره و... شرکت و دخالت مستقیم دارد. ساواک پس از ماهها تعقیب و گریز سرانجام بر اثر خیانت فردی عزت شاهی را در تور خود گرفتار می کند. دستگیری او به راحتی اتفاق نمی افتد هفت گلوله به جان او می نشیند و دختر بچه ده ساله ای در این حادثه جان می بازد. مأمورین چنان از شاهی وحشت دارند که حتی از نزدیک شدن به جسم غرق به خون او واهمه دارند. شکنجه های شاهی آن هم در اوج دنائت و پستی از همان بیمارستان آغاز می شود.
 فصل چهارم «زندان زنان» رمز و رازهای مقاومت در برابر شکنجه را مکشوف می کند اینکه انسانی چگونه با پافشاری بر باورها و ثبات در عقیده می تواند با تمسک به داستان سرایی ها و افسانه گوئیها و ارائه اطلاعات سوخته مأموران چیره دست و سنگدل ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری را به بازی بگیرد.
اما فصل پنجم « یادهای قصر» دربرگیرنده تعامل و تعارض گروه های مختلف سیاسی در مواجهه با مأموران زندان و عوامل رژیم شاه است که وقایعی تاریخی و به یاد ماندنی در آن ورق خورده است.
در فصل ششم « شبهای کمیته مشترک» اوج شقاوت و بی رحمی مأموران ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری به تصویر کشیده است. تصویری که در نقطه ای از آن عزت به جایی می رسد که برای نجات جان دوستان و حفظ اطلاعاتش و برای پایان بخشیدن به رنجها و آلام بسیارش مجبور به خودکشی می گردد.
 و فصل هفتم «در اوین» به زنگ تفریح و تنفس می ماند، تا سره از سره (فصل هشتم) فرا رسد که در آن عزت با خیانت برخی همرزمانش پس از دستگیری و در مقابل وفاداری برخی از آنها چون حسن ابراری مواجه می شود. یادآوری این فصل چنان برای عزت سخت است که گاهی اشکی را در چشمان وی می غلتاند.
اما فصل نهم « مرزبندیهای ایدئولوژیک»، فصلی از زندگی است که عزت هویت ایدئولوژیک خویش را به ثمن نجس هواداری و همراهی کورکورانه با تشکیلات نمی فروشد و در برابر بایکوت سهمگین یاران دیروزش استقامت می ورزد.
 او شام آخر(فصل دهم) زندان را در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در آبان 1357 مهمان رژیم شاه است تا با کوله باری  سنگین از تجربیاتی که پشت سر گذاشته آزاد شده و بر لب تنور (فصل یازدهم ) بنشیند، خواندن این فصل سخت ترین و درهم کوبنده ترین ذهنیات انسان است کسی که تمام زندگی خویش را فدای به ثمر رسیدن انقلاب کرده است و پس از پیروزی برای تثبیت آن همه گونه فعالیت و جان فشانی کرده است حال در جو و شرایطی قرار می گیرد که مجبور به کناره گیری می شود و از دور به نظاره فعالیت و عملکرد حکومت مداران می نشیند و ... اینجاست که ادعای کاظمی در مقدمه« گفته اندمباررزه سعادت و خوش فرجام مبارزی است که در راه مبارزه جان می بازد... » کلمه به کلمه معنا می شود.
 با نگاه دوباره به عناوین فصول؛ به این شعر به ذهن متبادر می شود.

« شنیده ایم که محمود عزنوی یک شب
شراب خورد و شبش جمله در سمور گذاشت
گدای گوشه نشینی لب تنوری خفت
لب تنور بر آن بینوای عور گذشت
به بامداد کسی نعره زد که ای محمود
شب سمور گذشت و لب تنور گذشت.»

و اما فصل دوازدهم « مروری و تحلیلی بر مجاهدین خلق» دارد. پیداست که این بخش از کتاب، برآمده از خاطرات و مشاهدات عینی عزت نیست اما از اطلاعات و تحلیلهای او فراهم آمده است لذا جدا از خاطرات و به شکلی مستقل منعکس شده است تا به این ترتیب خواننده و تاریخچه¬ای از سازمان مجاهدین خلق را به دست آورد.
فصل آخر« پیوستها» تلاشهای محقق است در راستای مستندکردن خاطرات عزت شاهی، محقق و مؤلف کتاب جستارها و یافته های تاریخی و شفاهیات دیگر شاهدان حوادث را در موضوعات متفق و یا مغایر با قول عزت را به دلیل طولانی بودن نه در متن بلکه این مجملی است که می توان از خاطرات عزت شاهی گفت و نوشت. اما باید برای دریافتی یگانه و زیبا با سطر به سطر آن همراه شد و تماشا کرد آنچه را که او دیده، شنیده و از سر گذرانده است.در اینجا به رشته تحریر درآورده است.

امیرمحسن آزاد



 
تعداد بازدید: 9722


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 129

ساعت شش صبح بود که دستور عقب‌نشینی آمد و افراد با خوشحالی فرار کردند. ولی ما حدود بیست نفر بودیم که در موضع ماندیم. در همین احوال دیدم یکی از پاسداران شما بالای کوه سنگر گرفته و به طرف ما تیراندازی می‌کند. او چهار نفر از ما را کشت. ماندیم شانزده نفر. بعد از آن قرار گذاشتیم بدون هیچ‌گونه حرکت یا تیراندازی با یک پارچة سفید به پاسدار علامت بدهیم. دستمال سفیدی به لولة آرپی‌جی بستیم و آن را بالا گرفتیم. پاسدار، بعد از حدود نیم ساعت خودش را به ما رساند و ما را اسیر کرد.