در گفت‌وگو با رئیس ساحادم مطرح شد

پیش‌کسوتان ارتشی، مصاحبه‌گر تاریخ شفاهی می‌شوند

مریم اسدی جعفری

26 تیر 1398


سایت تاریخ شفاهی ایران- ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس، تمام‌قد و با تمام نیرو در زمین، دریا و هوا از تمامیت ارضی کشور دفاع کرد و در مسیرِ حفظ و ثبتِ این حماسه، آثار فراوانی در حوزه رمان، زندگی‌نامه داستانی، مجموعه خاطره، اطلس نبرد، روزشمار جنگ و کتاب‌های پژوهشی نظامی منتشر کرده است. در این میان، جای خالیِ تاریخ شفاهی محسوس بود و به همین سبب، برخی نهادها مانند سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش(ساحادم)، در طول سال‌های اخیر، اقداماتی در این مورد انجام داده است.

گفتنی است که تا پیش از این، چند عنوان کتاب تاریخ شفاهی مرتبط با نقش ارتش در دفاع مقدس، با حمایت ارتش و توسط دیگر ناشران وارد بازار کتاب شده که از جمله آنها می‌توان به «راز مروارید» نوشته مونس عبدی‌زاده اشاره کرد.

در گفت‌وگوی خبرنگار سایت تاریخ شفاهی ایران با امیرسرتیپ دوم ستاد محمدرضا فولادی، رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش (ساحادم) درباره اقدامات صورت گرفته در حوزه تاریخ شفاهی، نکاتی مطرح شد که در ادامه می‌آید.

امیرسرتیپ دوم ستاد محمدرضا فولادی اظهار داشت: «ساحادم، چند سالی است که ضبط خاطراتِ پیش‌کسوتانِ ارتش، اعم از فرماندهان، طراحان عملیات و رزمندگان دوران دفاع مقدس را آغاز کرده و تاکنون، حدود هزار ساعت مصاحبه با پیش‌کسوتان ارتش اعم از نیروی زمینی، هوایی، دریایی و پدافند در مرکز اسناد ساحادم، ثبت و ضبط شده است. بخشی از این پروژه‌های تاریخ شفاهی، تبدیل به چهل عنوان کتاب شده است. «هفت پرواز: زندگی‌نامه و خاطرات امیرسرتیپ دوم خلبان محمدکریم عابدی» و «اینجا چه‌ کار می‌کنید: بر اساس خاطرات ناخدا یکم تکاور جانباز علیرضا صالحی‌ فشمی» نوشته احمد حسینیا، «راز عاشقی: بر اساس خاطرات سرتیپ دوم ستاد سید تراب ذاکری» اثر علیرضا اسفندیاری و «قهرمان سیستان: مجموعه خاطرات سرتیپ ستاد محمد‌ابراهیم شریفی» به قلم غلامحسین زرگر، از جمله این آثارند.»

رئیس ساحادم در ادامه، از ترجمه برخی از آثار حوزه خاطره و تاریخ شفاهی به زبان انگلیسی خبر داد و افزود: «کتاب «مردان بی‌ادعا» شامل زندگی‌نامه و خاطرات شهید امیرسرتیپ اسماعیل زارعیان جهرمی، از سوی انتشارات سازمان حفظ آثار ارتش به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شده است. این‌گونه آثار، به واسطه همکاران ما که به عنوان وابسته نظامی به کشورهای دیگر اعزام می‌شوند، در دسترس خوانندگان و مخاطبان خارجی قرار می‌گیرند. همچنین بعضی از وابستگان نظامی، از موزه‌های نظامی ما بازدید می‌کنند که این آثار را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهیم. همچنین تاکنون کتاب خاطرات ارتشبد نزار الخزرجی، فرمانده سابق ستاد کل ارتش عراق را از عربی به فارسی ترجمه کرده‌ایم. به علاوه، ترجمه مجدد کتاب «ویرانی دروازه‌ شرقی» نوشته وفیق السامرایی را به چاپ رسانده‌ایم.»

امیرسرتیپ دوم ستاد محمدرضا فولادی، در ارزیابی چشم انداز اقدامات ساحادم در سال جاری در زمینه تاریخ شفاهی گفت: «امسال با تاسیس مدیریت حفظ آثار در استان‌ها، به تعداد بی‌شماری از پیش‌کسوتان ارتشی دسترسی پیدا کردیم. بر اساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته، قصد داریم ثبت و ضبط تاریخ شفاهی این افراد را آغاز کنیم. در نهایت، آثار تالیفی هم از طریق نشر و هم از مسیرِ سایت ساحادم، در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.»

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر شیوه تربیت و به‌کارگیری شفاهی‌کاران در ساحادم تاکید کرد: «بنا داریم از مجموعه همکاران خودمان که از میان پیش‌کسوتان انتخاب می‌شوند، برای مصاحبه‌های تاریخ شفاهی استفاده کنیم. افرادی که تجربه حضور در دوران دفاع مقدس را داشته و علاقه‌مند به ثبت و ضبط خاطرات دوران جنگ هستند، برای این امر به کارگرفته می‌شوند. چون پیش‌کسوتان در صحنه نبرد حضور داشته‌اند، احساس نیاز برای همکاری با افرادِ خارج از سازمان نداشته‌ایم. اما اگر تعداد مصاحبه‌ها افزایش پیدا کند، به سراغ نیروهای دیگر خواهیم رفت.»



 
تعداد بازدید: 5957


نظر شما


29 تير 1398   08:15:36
رسول ناصری
سلام علیکم:
ضمن تقدیر وتشکر از زحمات بی بدیل مسئولین حفظ اثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس ، یک پیشنهاد برای نشر بیشتر معارف دفاع مقدس دارم
دوستان حفظ آثار ونشرارزشهای دفاع مقدس است خواهشمند است در صورت امکان مقدمات لازم را یا بصورت رایگان یا با دریافت حق عضویت اندک برای مطالعه ویا دانلود فایلهای pdf کتابهای منتشر شده برای غلاقه مندان به مطالعه وتحقیق فراهم نمایید زیرا با افزایش قیمت کاغذ واقعا خرید کتاب برای همه امکانپذیر نیست
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 93

یک‌بار از دور یک جیپ ارتشی آواره در جاده اهواز ـ آبادان نمایان شد آن را متوقف کردیم. سرنشینان آن سه نفر سرباز و سه نفر شخصی بودند. دو نفر از سربازها پایین آمدند و از ما پرسیدند «شما کی هستید و چرا جلوی ما را گرفته‌اید؟» وقتی متوجه شدند که ما عراقی هستیم و تا اینجا آمده‌ایم بهت‌زده به هم نگاه کردند. به آنها دستور دادیم به آن طرف جاده بروند تا ماشین بیاید و آنها را به بصره ببرد.