موزه ریورینا خاطرات خانواده‌های واگا را ضبط می‌کند[1]

لکلن گری[2]
ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

06 خرداد 1397


مدیر موزه لوک گریلی «محفل خاطرات» را به نمایش می‌گذارد که یک طرح تاریخ شفاهی است و به منظور ضبط سرگذشت مردم واگا طراحی شده است. (عکس از لس اسمیت)

 

 

 

آیا تا به حال خواسته‌اید یک لحظه یا خاطره‌ای را ثبت کنید ولی بعداً آن لحظه را فراموش کرده‌اید و هرگز دوباره به یاد نیاورده‌اید؟

برای لوک گریلی[3]، مدیر موزه، فکر از دست رفتن خاطرات باارزش واگا[4] و نمایشگاه‌های پیش‌رو تقریباً غیر قابل تحمل است.

او گفت: «راستش را بخواهید، این قضیه شب‌ها مرا بیدار نگه می‌دارد، یعنی دورنمای از دست رفتن اطلاعات و افرادی که می‌توانیم خاطرات و سرگذشت آنان را با دیگران در میان بگذاریم. تلاش برای جمع‌آوری سرگذشت هر کس مانند مسابقه دادن با زمان است.»

در حال حاضر آقای گریلی و تیمش در موزه ریورینا[5] برگ برنده خود را یافته‌اند: تاریخ‌های شفاهی.

ایده کار ساده است: با اعضای خانواده همنشین شو و آن‌ها را به در میان گذاشتن سرگذشت و روایت‌های خود از واگا و مسائل گذشته ترغیب کن.

اوگفت: «ما می‌خواهیم از مردم دعوت کنیم تا به تاریخ شفاهی توجه کنند و سرگذشت خود را بگویند. روایت‌هایی باورنکردنی و اطلاعات ریزی وجود دارند که اگر آن‌ها را ضبط نکنیم برای همیشه از دست خواهند رفت.»

«طرح جدید ما با نام محفل خاطرات، فقط برای تشویق مردم به مشارکت است.»

این طرح در جست‌وجوی داوطلبانی برای مصاحبه شدن و مصاحبه کردن است که در محل شورای تاریخ موزه انجام می‌شود و این روایت‌ها برای انتشار توسط یک تیم حرفه‌ای ضبط می‌شوند.

مصاحبه‌ها با حضور یک مورخ حرفه‌ای تاریخ شفاهی ضبط و پیاده شده و سپس محصول نهایی در یک یواس‌بی به فرد مشارکت کننده تحویل می‌شود.

با انجام مصاحبه با جان مارش[6]، کهنه سرباز اهل واگا، اسرار بیش از 5 دهه فاش شد.

آقای مارش به همراه دخترش، روبین مک‌نیس[7]، اولین نفراتی هستند که در طرح «محفل خاطرات» شرکت می‌کنند.

مهندس سابق نیروی هوایی، سوگند خورده که تا 50 سال پس از انجام وظایف خود در جنگ جهانی دوم، آنها را محرمانه نگه دارد، اما خانم مک‌نیس امیدوار است اکنون این روایت‌ها که میراثی ماندگار هستند بیان شوند.

نخستین خانواده: جان مارش (چپ) توسط دخترش رابین مک نیس (وسط) در قالب طرح محفل خاطرات مورد مصاحبه قرار می‌گیرد.

او گفت: «پدر در مورد تعهد محرمانه نگه داشتن اطلاعاتش واقعاً محکم بود، اما این مدت چند سال پیش به پایان رسید و او اکنون از قید این تعهد آزاد شده است. من فقط احساس می‌کنم این نسل چیزهای بسیاری برای در میان گذاشتن با ما دارند و ما باید آن‌ها را حفظ کنیم».

این خانواده ریشه عمیقی در واگا دارند و به خانواده کالینز[8] متصل هستند که پارکی هم به نام این خانواده ایجاد شده است.

«ما روز آنزاک[9] با هم رژه رفتیم... من فکر می‌کنم اینجا واقعاً تاریخ خوبی دارد».

جاشوا سارانتاکوس[10] 12 سال دارد و با گفتن این جمله معتقد است داستان‌های مادربزرگش نیز باید به محفوظات موزه افزوده شود.

او ‌گفت: «ما این طرح را دیدیم و فکر کردیم ممکن است کار جالبی باشد. خانواده ما از آمریکا آمده است و ریشه آلمانی دارد».

بیان خاطرات: آنتی گیل مندسون امیدوار است سرگذشتش را بیان کند و این دانش را به نسل‌های بعد منتقل کند.

 

آنتی گیل ماندرسون[11]، یکی دیگر از شهروندان واگا است که روایت خود را برای ضبط شدن بیان کرده است. او می‌گوید: «این طرح چیزی است که من می‌خواستم در آن باشم، زیرا می‌خواهم زندگی‌ام و آنچه که از دست داده‌ام را با دیگران در میان بگذارم. من می‌خواهم فراز و فرود کودکی خودم را بازگو کنم، اینکه چگونه به دنبال مادر واقعی‌ام گشتم و چگونه از سوی بومیان ویراجوری[12] دیگر پذیرفته شدم و مانند آن».

گیل گفت جمع‌آوری اطلاعات گذشته برای انتقال به آیندگان مهم است.

او گفت: «من به پایان راه خود رسیده‌ام و فرزندانم نیز همین طور، بنابراین می‌‌خواهم نوه‌هایم و فرزندان آنها تاریخ ما را بدانند.»

او این حرف‌ها و احساساتش با یکی از همکاران این طرح، ملینا دان[13] در میان گذاشته است.

او گفت: «والدین من از صربستان و سوئیس در دهه 1950 به اینجا مهاجرت کردند. فرزندان من داستان آن‌ها را می‌دانند، اما می‌خواهم مطمئن شوم مردم بیشتری از تفاوت‌های فرهنگی موجود در شهرمان آگاه شوند».

برای اطلاعات بیشتر به وب‌سایت این طرح مراجعه کنید.

 

[1]  ترجمه عنوان کامل این مطلب چنین است: «موزه ریورینا خاطرات خانواده‌های واگا را ضبط می‌کند که از طریق تاریخ شفاهی سرگذشت خود را بیان می‌کنند.»

[2] Lachlan Grey

[3] Luke Grealy

[4] Wagga

واگا، شهری درون سرزمینی در کشور استرالیا است. این شهر در ایالت نیو ساوت ولز واقع شده است. به طور غیررسمی واگا نیز نامیده می‌شود. یک شهر منطقه‌ای اصلی در ناحیه ریورینا از ایالت نیو ساوت ولز در کشور استرالیاست.

[5] Riverina

[6].John Marsh

[7] Robin McNeice

[8] Collins

[9]. Anzac Day

روز آنزک روز ۲۵ ماه آوریل است. این نام اختصار عبارت ارتش مشترک استرالیا و زلاندنو است که در جنگ جهانی اول به عنوان نیروهای حامی انگلستان و در دسته متفقین شرکت کردند.

[10].Joshua Sarantakos

[11].Aunty Gail Manderson

[12] Wiradjuri

[13].Milena Dunn



 
تعداد بازدید: 4939


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 127

به بصره آمدم و به شغل بنّایی مشغول شدم. روزانه به پول شما شصت تومان مزد می‌گرفتم. در شهر جمهوریه چهار نفر از مجاهدین مسلمان عراق به یکی از کلانتریهای شهر حمله کردند و چند نفر از مأموران آنها را کشتند. درگیری از ساعت دو و نیم شب تا نزدیک شش صبح ادامه داشت. نیروهای دولتی چند تانک به شهر آوردند و ساختمانی را که مجاهدین مسلمان در آن سنگر گرفته بودند به گلولۀ تانک بستند.