دیدار سالانه اهالی تاریخ شفاهی در هند

ترجمه: فرهاد حریری اکبری

15 آبان 1396


انجمن تاریخ شفاهی هند همایش سالانه خود را با برنامه دو روزه‌ای در گوواهاتی از 13 نوامبر 2017 (22 آبان 1396) برگزار می‌کند. این همایش که برای اولین بار در شمال شرق هند برگزار می‌شود، با همکاری گروه تاریخ دانشگاه گوواهاتی[1] سازماندهی شده است.

موضوع همایش «حافظه عمومی و تاریخ شفاهی» است. تاریخ شفاهی از دهه‌های 1960 و 1970 به عنوان منبعی جایگزین برای پرکردن شکاف‌ها یا خلأ بزرگی مانند تاریخچه افراد حاشیه‌نشین یعنی زنان، دهقانان، کارگران، جوامع قومی و غیره محبوبیت یافته است که در مدارک و سایر اسناد مکتوب آرشیوی یافت نمی‌شوند. این همایش در پی گسترش مقبولیت و عمومیت بخشیدن تاریخ شفاهی در منطقه به عنوان یک روند مستقل و علمی برای تحقیق در مورد خاطرات افرادی است که گذشته‌های اخیر را تجربه کرده‌اند یا شاهد وقایع مورد بحث بوده‌اند.

این بحث‌ها بر موضوعاتی از قبیل حافظه عمومی و تاریخ شفاهی میراث فرهنگی، موزه‌ها و آرشیو‌ها، رویدادهای عمومی، هنرهای کلامی، رسانه‌ها، مهاجرت، ملت و هویت، فضاهای شهری و فرهنگ، فاجعه طبیعی و محیط زیست و یادآوری جمعی متمرکز خواهد بود.

محققان از سراسر هند و خارج از آن، آمادگی خود را برای شرکت در همایش ابراز کرده‌اند. سخنرانان اصلی، مورخان شفاهی: آلساندرو پورتلی[2] و اوروها بوتالی[3] خواهند بود.

انجمن تاریخ شفاهی هند یک پلت‌فرم شبکه‌ای است که در سال 2013 جهت اشتراک‌گذاری و ارتباط بین کسانی که در زمینه ضبط و ثبت و تفسیر تاریخ شفاهی کارمی‌کنند، تأسیس شد. این پلت‌فرم با هدف گسترش ایجاد، جمع‌آوری، دیجیتالی کردن، آرشیو و انتشار تاریخ شفاهی در هند تأسیس شد تا بدین ‌وسیله انتشارات و پژوهش در تاریخ شفاهی را تشویق کند.

 

[1] Gauhati

[2] Allesandro Portelli

[3] Urvashi Butalia



 
تعداد بازدید: 6732


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 122

واحد ما بعد از مدتی از این جبهه به طرف گیلان‌ غرب حرکت کرد. در گیلان غرب نیروهای شما حمله‌ای داشتند. این حمله یک هفته طول کشید و نیروهای ما خسارت زیادی را متحمل شدند. حادثه عجیبی در این حمله اتفاق افتاد. سربازان ما دیده بودند که شب ساعت دوازده حدود سی نفر کفن‌پوش، شمشیر به دست، وارد میدان مین شدند و مینها را منفجر کردند. من خود این صحنه را ندیدم ولی پسرعمویم سرباز کریم دیده بود. او بعدها از جبهه فرار کرد. شنیدم هفت روز در خانه بستری بود