با هدف تدوین آثار فاخر صورت گرفت
فراخوان کارگاه «تکنیکهای مصاحبه و تاریخ شفاهی»
مریم اسدی جعفری
23 خرداد 1396
مسئول دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری قم از فراخوان ثبتنام برای شرکت در کارگاه «تکنیکهای مصاحبه و تاریخ شفاهی» خبر داد و افرود: «این فراخوان با هدف کشف استعدادهای جوان و تدوین آثار فاخر منتشر شده است.»
به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، محمد غفاری از برگزاری کارگاه تاریخ شفاهی در سال گذشته یاد کرد و گفت: «فراخوان جدید، با هدف ثبت تاریخ شفاهی و تبیین نقش قم در دوران انقلاب و دفاع مقدس منتشر شده است.»
وی با اشاره به نقش پررنگ استان قم در روند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در برابر جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: «متأسفانه استان قم، یکی از ضعیفترین استانها در زمینه ثبت تاریخ شفاهی است و از آنجایی که حوزه هنری، یکی از پرچمداران این عرصه محسوب میشود، کشف استعدادهای جوان را مدنظر قرار دادهایم.»
مسئول دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری قم ادامه داد: «در همین راستا، فراخوان کارگاه «تکنیکهای مصاحبه و تاریخ شفاهی» را منتشر کردهایم و علاقهمندان تا سیام خرداد ماه 1396 فرصت دارند، در این کارگاه ثبت نام کنند. هیچ محدودیتی برای شرکت در کارگاه وجود ندارد و رایگان برگزار خواهد شد.»
غفاری در ادامه خاطرنشان کرد: «شرکتکنندگان در کارگاه باید همزمان با برگزاری کلاسها، یک طرح تاریخ شفاهی را گام به گام پیش ببرند و کار خود را ارائه کنند. کارگاه «تکنیکهای مصاحبه و تاریخ شفاهی» پس از ماه مبارک رمضان آغاز میشود. مرحله اول این کارگاه به آموزش تکنیکهای مصاحبه و کشف سوژه اختصاص خواهد داشت و بین 5 تا 8 جلسه اجرا میشود. مراحل دوم وسوم نیز با محوریت پیادهسازی، تدوین و نگارش تاریخ شفاهی برگزار میشود.»
وی در پایان یادآوری کرد: «علاقهمندان برای ثبت نام در کارگاه «تکنیکهای مصاحبه و تاریخ شفاهی» میتوانند با شماره 3774770-025 داخلی 106 تماس بگیرند. هنوز اساتید این کارگاه مشخص نیستند، اما بهترین اساتید حوزه تاریخ شفاهی به استان قم خواهند آمد.»
تعداد بازدید: 5488








آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 7
سه ـ چهار روز از عملیات گذشت. بچهها از سمت راست کوه بالا کشیده بودند. ارتفاعات شیلر در حال فروپاشی بود. من چند بار با یکی از رانندههای آمبولانس زیر خیمه آتش دشمن نشستیم و زیارت عاشورا خواندیم، در حالی که خشم خمپارهها در اطرافمان شعله میکشید. یک بار که آمدند و آمبولانس خواستند، فهمیدم این بار جنازه شهید «حاجیپور» را باید ببریم. حاجیپور فرمانده تیپ عمار بود. شجاعت او را از زبان بچهها زیاد شنیده بودم. حاجیپور با موتور میرفته که زده بودندش.






