تاریخ شفاهی، پیوندی را در میان نسلها شکل میدهد
جان مککارتی[1]
ترجمه محمدباقر خوشنویسان
01 اسفند 1395
آنچه که هشت سال پیش به عنوان یک مشارکت برای ارتباط برقرار کردن گذشته با حال ساراسوتا[2] شروع شد، اکنون به درک میراث منطقه ما کمک کرده است. این برنامه چند نسلی، از زمان شروع، دانشجویان نیوکالج فلوریدا را با ساکنان قدیمی این منطقه برای گرفتن، ضبط کردن و به اشتراک گذاشتن دیدگاههای آنها در خصوص زندگی در این منطقه از فلوریدا، با هم جفت و جور کرده است.
دانشجویان با راهنماییهای ارین دین[3] استادیار مردمشناسی نیوکالج[4] قبل از ارتباط برقرار کردن با افراد حاضر، اصول تاریخ شفاهی را میخوانند. این دانشجویان با استفاده از ضبط صدا و فیلم همراه با عکسها و اسناد تاریخی به دنبال به دست آوردن و به تصویرکشیدن خاطرات مصاحبه شوندگان خود هستند. این کار در واقع با اسناد تاریخی و سوابق رسمی که به آسانی در دسترس هستند، تکمیل میشود.
رسیدن به فراتر از آنچه که اتفاق افتاده و بازتابهای آنچه که در محاسبهها بیان میشود، غالباً موارد چه کسی، چطور و چرا را آشکار میسازد. مردم این منطقه فرصت دیدن ثمره کار دانشجویان را در یک ارائه عمومی در محوطه دانشگاه دارند. این برنامه با پر کردن خلاء موجود در روایت تاریخ محلی، پلی را از سوی دانشجویان به جامعه بزرگتر برقرار میسازد و پیوندی را در میان نسلها شکل میدهد. قدرت این ارتباطها در ارائههایی که آموزنده، سرگرم کننده و در بسیاری از موارد الهام بخش هستند، آشکار میشود.
این برنامه با اضافه شدن شش ویدیویی که به تازگی ایجاد شده، خاطرات 47 ساکن محلی از نیوتاون[5] تا نورث پورت[6] از کورتز تا بوکا گرند[7] و از لانگ بوت کی[8] تا لارل[9] را به دست آورده و حفظ کرده است. اگر دانشجویان پا را فراتر از مرزهای سنتی دانشکده خود نمیگذاشتند و به سوی جامعه نمیرفتند، هیچ یک از اینها اتفاق نمیافتاد.
مصاحبههای امسال دامنه گستردهای از زندگی جامعه را در بر میگیرد. دانشجو کریستیناهارن[10] با رابرت تایلور[11] رهبر پیشتاز در تفریحات ارتباط برقرار کرد. میلو بیکل[12] لوز کورکوئهرا[13] مدیر اجرایی یونیدوزنو[14] را پیدا کرد. مایلز آیتون[15] به مطالعه هلن کسلر[16] افسانه محلی یوگا پرداخت. کارلی کالمو[17] به دنبال راب پتن[18] محیطزیستشناس و قهرمان برنامه زیستمحیطی ساراسوتا کانتی برای حفظ زمین رفت. دانشجو کات گریمت[19] که به جامعه نیوتاون علاقه دارد با ویکتوریا براون[20] بنیانگذار سازمان دلارداینستی[21] مصاحبه کرد.
با به دست آوردن سرگذشتها و غربال کردن عکسهای خانوادگی و لحظات خاطرهانگیز نوستالژیک توسط دانشجویان، یک پیوند شخصی شکل گرفته و باعث احترام در میان نسلها و الهام گرفتن برای آینده شده است.
متن پیاده شده مصاحبهها و فیلمهای ضبط شده که یادآور ارزش این کار است، اکنون به عنوان اثر ماندگار صدا، روحیه و میراث رهبران محلی که دیگر در بین ما نیستند، تجلی میکند. خوشبختانه مصاحبههای تاریخ شفاهی که با این افراد محلی توسط دانشجویان انجام شده، ماندگار گردیده و هر سالی که از آنها میگذرد بر ارزش آنها افزوده میشود. این هدیهای چشمگیر به جامعه است که از طریق تعامل بزرگسالان با دانشجویان دانشکده ارائه شده است.
مشارکت فعالی که از این برنامه تاریخ شفاهی پشتیبانی میکند شامل کارکنان منابع آبی و تاریخی دولت ساراسوتا کانتی، مورخان محلی و نزدیک به 50 شهروند کنونی میشود. ویدیوها هر سال بعد از نمایش عمومی، به وبسایت اطلس آبی ساراسوتا کانتی[22] به میزبانی موسسه آب دانشگاه فلوریدای جنوبی ارسال میشود. امسال شریک جدیدی به نام انجمن تاریخی منطقه ساراسوتا[23] میزبان پذیرایی و جشن گرفتن آخرین گروه از مصاحبههای جذاب تاریخ شفاهی است. این جشن فرصتی را برای دیدن ویدیوهای تاریخ شفاهی، تعامل با دانشجویان و افراد حاضر و لذت بردن از یک پذیرایی به افتخار این همکاری جمعی که گذشته جامعه ما را حفظ میکند و الهامبخش دانشجویان در آینده است، فراهم میآورد.
[1] John McCarthy
جان مک کارتی، مدیر توسعه سازمان تاریخی اسپانیش پوینت (Historic Spanish Point) است.
[2] Sarasota
[3] Erin Dean
[4] New College
[5] Newtown
[6] North Port
[7] Cortez to Boca Grande
[8] Longboat Key
[9] Laurel
[10] Christina Harn
[11] Robert L. Taylor
[12] Milo Bickel
[13] Luz Corcuera
[14] UnidosNow
[15] Miles Iton
[16] Helen Kesler
[17] Carley Culmo
[18] Rob Patten
[19] Kat Grimmet
[20] Victoria Brown
[21] Dollar Dynasty
[22] Sarasota County Water Atlas
[23] Historical Society of Sarasota County
تعداد بازدید: 4526
![](images/sharing/print.png)
![](images/sharing/twitter.png)
![](images/sharing/email.png)
![](images/sharing/facebook.png)
![](images/sharing/google.png)
![](images/sharing/linkedin.png)
![](images/sharing/pinterest.png)
![](images/sharing/sapp.png)
آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 108
وقتی به موضع رسیدم رفتم داخل سنگر. سربازها گفتند: «آن سرباز انتظامات، یعنی یعقوب احمد، که عصام را دستگیر کرده بود دیروز بر اثر اصابت ترکش گلوله ایرانیها کشته شد. خدا را شکر کردم. بعد شنیدم سرهنگ میسر به ستوان یکم عباس اهل بصره گفته بود: «تفاوت کشته شدن عصام و یعقوب تفاوت بهشت و جهنم است.» چند روز گذشت. حمله شما شروع شد. تقریباً تا ساعت پنجونیم صبح ما هنوز در مواضع خودمان بودیم. در شبِ حمله، آسمان را ابرهای سیاه پوشانده بود. افراد ما همه ترسیده بودند و حالت عجیبی داشتند. خستگی مفرط و یأس در تکتک افراد به چشم میخورد. رخوت و ترس موقعی بیشتر شد که ستوان یکم احمد جمیل و سرهنگ میسر با داد و فریاد ز افراد میپرسیدند «پل کجاست؟ پل کارون کجاست؟»![](pic/banner_box/263.jpg)
![](pic/banner_box/254.jpg)
![](pic/banner_box/169.jpg)
![](pic/banner_box/235.jpg)
![](pic/banner_box/180.jpg)
![](pic/banner_box/43.jpg)
![](pic/banner_box/25.jpg)
![](pic/banner_box/26.jpg)