خاطرات عباس برقی


30 بهمن 1402


عباس برقی، از رزمندگان دفاع مقدس، مهمان دویست‌وبیست‌و‌یکمین برنامه شب خاطره (بهمن 1390) بود. او در مورد حاج احمد متوسلیان خاطره گفت: شبِ قبل از اعزام به لبنان، خانه حاج ‌احمد بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. دو نفر از برادرهای سپاه آمدند و خبر اسارت تعدادی از نیروهای ما در لبنان را به حاج ‌احمد گزارش دادند. پس از رفتنِ آن‌ها حاج ‌احمد از این بابت بسیار ناراحت بود. از روی دلداری به او گفتم: «خودتان به ما گفتید این سفر بی‌بازگشت است؛ وصیت‌نامه‌های خود را بنویسیم.» گفت: «برای شما نه، برای من بی‌بازگشت است. قبل از عملیات فتح‌المبین، یک شب در فکر تجهیزات بودم، که کسی به من گفت: «خدا را فراموش کرده‌ای؟ شک نکن که در این عملیات پیروزید؛ در عملیات بعدی هم خرمشهر را آزاد خواهید کرد؛ بعد از آن برای کمک به مردم لبنان به آن‌جا خواهید رفت که آن‌ پایان کار توست و دیگر برگشتی برایت نخواهد بود.»

در ادامه این روایت را ببینیم.

تاکنون 354 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 3 اسفند 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو



 
تعداد بازدید: 2178


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 7

سه ـ چهار روز از عملیات گذشت. بچه‌ها از سمت راست کوه بالا کشیده بودند. ارتفاعات شیلر در حال فروپاشی بود. من چند بار با یکی از راننده‌های آمبولانس زیر خیمه آتش دشمن نشستیم و زیارت عاشورا خواندیم، در حالی که خشم خمپاره‌ها در اطرافمان شعله می‌کشید. یک بار که آمدند و آمبولانس خواستند، فهمیدم این بار جنازه شهید «حاجی‌پور» را باید ببریم. حاجی‌پور فرمانده تیپ عمار بود. شجاعت او را از زبان بچه‌ها زیاد شنیده بودم. حاجی‌پور با موتور می‌رفته که زده بودندش.