خاطرات مهین ترابی


17 مرداد 1402


مهین ترابی، امدادگر صحنه‌های نبرد، مهمان دویست‌ و یازدهمین برنامه شب خاطره(1 اردیبهشت 1390) بود. او در ادامه صحبت‌های شب خاطره ماه قبل، درباره ورود به سوسنگرد خاطره گفت:

به سختی وارد سوسنگرد شدیم. بیمارستان سوسنگرد آب و برق و تلفن و.. نداشت. دسته‌جمعی بیمارستان را احیا کردیم و آماده پذیرش شدیم. آنجا از 5 جبهه برای ما مجروح می‌آوردند. از دهلویه، بوستان، هویزه، پادگاه حمید و اطراف سوسنگرد برای ما مجروح می‌آمد. شبانه‌‎روز کار می‌کردیم. مجروحان را یا داخل فرغون، یا روی کولشان، گاهی هم با برانکارد می‌آوردند. ساعت 3 نیمه‌شب سوسنگرد را به گلوله بستند. آنقدر ترسیده بودم که شیشه پایم را بریده بود و متوجه نشده بودم... افراد جنگ‌های نامنظم که شهید مصطفی چمران آنها را آموزش داده بودند، سد را شکستند. آب، منطقه را گرفت و گِل، مانع ورود تانک‌ها شد.

 در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 348 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 شهریور 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 980


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»