خاطرات عبدالحسین جلالوند


14 اسفند 1397


عبدالحسین جلالوند، آزاده دوران دفاع مقدس، مهمان هفتادوششمین برنامه شب خاطره (4 شهریور 1378) بود. او درباره غزلی که پیش از اسارت حفظ کرده بود و دوران اسارت خود در اردوگاه‌های ارتش صدام خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 300 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 5 اردیبهشت 1398 برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود

 



 
تعداد بازدید: 5342


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 17

چند تن از دوستانم شهید شده بودند ـ مثل «سعید رشیدی» که پزشکیار گردانمان بود و «مال‌میر» مسئول دسته گروهان هجرت ـ یک گروهان از گردان حمزه در جلو محاصره شده بود و بسیاری از دوستان دیگرم در آن گروهان بودند. سطح دژ کوتاه بود، طوری که تیر مستقیم تیربار هم می‌توانست بچه‌ها را هدف قرار دهد. سنگین‌ترین اسلحۀ ما خمپاره و آر.پی.جی بود. بچه‌ها با تمام توان می‌جنگیدند، ولی تعداد تانک‌ها زیاد بود و هواپیماها هم پشت سر هم بمباران می‌کردند.