پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران:دانستن گاهشماری ایرانی نیاز هر نویسندهای است
پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران گفت: دو کتاب کهن که مربوط به تقویم و دانش گاهشماری ایران است و در آن درباره آینده جهان پیشبینیهایی شده، «زند وهومن یسن» و دیگری «هادخت نسک» است. کسی که میخواهد در هر یک از حوزههای علمی کتاب بنویسد، بی نیاز از دانستن گاهشماری نیست.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یارتا یاران، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران در نشست تخصصی «گاهشماری و تقویم ایران» که در موسسه فرهنگی ـ هنری جمشید جاماسیان برگزار شد، گفت: در گاهشماری و تقویم ایرانی، جهان به 12 هزاره تقسیم میشود. به سخن دیگر، چهار دوره سه هزار ساله است. ما، بر پایه آن تقویم، در هزاره سوم به سر میبریم.
وی افزود: بر پایه اساطیر ایران، در سه هزاره نخست گاهشماری ایرانی، جهان مینوی بوده است. یعنی همان بهشتی که آدمی آرزوی رسیدن به آن را دارد. بر پایه متن کهن «بندهش»، جهان ناگرفتار و در حالت بی اندیشهای و بی حرکتی بوده است. در سه هزاره دوم، جهان شکل مادی پیدا میکند و آنچنان که «بندهش» میگوید بی پتیاره و بیآفت و به کام اهورامزدا بوده است.
در هزاره دوم، نخستین انسان، یعنی کیومرث و نخستین حیوان، گاو «اوکتا» یا «یکداد» پدید میآید. در آغاز هزار هفتم از سه هزار سال است که هجوم اهریمن شروع میشود. در این هزاره که میزان (ترازو/ مهر) نامیده میشود، جهان دچار پتیارگی میشود. در این دوره هم کام اهریمن روان بوده و هم کام اهورامزدا. در این دوره است که مرگ گاو یکتا و نیز کیومرث اتفاق میافتد و از بذر کیومرث دو ساقه ریواس به هم پیچیدهای به نام «مشی و مشیانه» بوجود میآیند که این دوره پیشدادیان است.
از سویی دیگر، در این دوره «جم» کشته میشود و ضحاک هزار سال فرمانروایی میکند. آنگاه فریدون او را به بند میکشد. هزاره نهم هزاره فریدون است. در پایان این هزاره است که زایش زرتشت انجام میشود و گشتاسب سی سال پادشاهی میکند. هزاره دهم هم آغاز پایان چهار هزاره است. در این دوره، نبرد نهایی اهورامزدا و اهریمن روی میدهد.
نبردهای دینی اسفندیار هم در این دوره است. نبرد او با رستم از همین جا پدید میآید. دو نیروی مثبت رو در روی هم قرار میگیرند و کشته شدن هر یکی، کشته شدن دیگری را در پی دارد. این یکی از رازهای بزرگ گاهشماری ایران است که فردوسی به زیبایی آن را در شاهنامه بیان کرده است.
این پژوهشگر یادآور شد: در این دوره است که حمله جعلی اسکندر اتفاق میافتد. اما این را هم بگویم که کسی به نام اسکندر، وجود خارجی نداشته است. آن که از او نام میبرند «الکساندر» پسر فیلیپ مقدونی است. از دید زبانشناختی هیچگاه الکساندر به اسکندر تبدیل نمیشود. ماجرای اسکندر و حملهاش به ایران، ماجرای پیچیدهای است که من بیش از بیست سال است که در این باره تحقیق میکنم و معتقدم که با استفاده از دانش ریاضی میتوان ثابت کرد که کسی به این نام به ایران نتاخته است.
اسکندر تحریف شده یک نام ایرانی به نام «اشکتار» است. در واقع، راز حمله اسکندر را باید در تاریخ پانصد ساله اشکانیان جستوجو کرد. محققان ایرانی در این باره کارهای با ارزشی کردهاند، همانند کتاب کوچک و شگفتآوری که زندهیاد رحیم رضا زادهملک به نام «مهر مسیحا» نوشته است و امیدوارم که چاپ شود. این کتاب را اگر بخوانید، خواب از چشمتان میگیرد.
وی افزود: در هزاره دهم بعد از حمله اسکندر، روزگار اردشیر و ساسانیان و پدید آمدن اعراب و پیدایش «بهرام ورجاوند» از هند و برون آمدن «پشوتن» از گنگ دژ اتفاق میافتد. هزاره یازدهم زمان پیدایش «اشیدر» پسر زرتشت و پدید آمدن «ملکوس جادو» و ریزش باران ملکوسان است. پس از باریدن برف و باران بسیار، جم از پناهگاهش بیرون میآید و جهان آرایشی دوباره میگیرد.
هزاره دوازدهم، هزاره «اشیدر ماه» پسر دیگر زرتشت است. در این هزاره ضحاک دوباره از بند رها میشود. آنگاه پیدایش «سوشیانس» پسر سوم زرتشت روی میدهد. گرشاسب سام از خواب بیدار میشود و با کشتن ضحاک، هزارهها پایان میگیرد و رستاخیز آغاز میشود. اینها مقدمهای است برای شناخت تقویم ایرانی.
اهمیت دانستن دانش تقویم و گاهشماری
یاران خاطرنشان کرد: سال چندین نوع است یا خورشیدی است، یا مانگی (قمری)، یا شمسی قمری. طبعا سال نیز اجزایی دارد که شامل فصلها، ماهها و هفتههاست. از سویی دیگر، گاهشماری عبارت است از دانشی که جدول روزهای سال را تنظیم میکند. بر اساس آن، اجزا مقرر سال و مطابقت هر سال با روزهای هفته و نیز مطابقت روزهای هر سال با سالهای دیگر صورت میگیرد.
جدولی که چنین دانشی را نشان بدهد، جدول گاهشماری است. محاسباتی هم که لازم است تا جدول تنظیم شود و در نهایت به تقویم برسیم، اصطلاحا «استخراج» نامیده میشود. این را هم بگویم که کلمه تقویم و گاهشماری، گاه بهجای هم بکار برده شده است.
از دیرباز در جوامع مختلف نظامهای گاهشماری مختلفی وجود داشته است. این نظامها فرآیند مقتصات هر جامعه است.
منظور از مقتصات، زبان هر جامعه، دین، تاریخ، جغرافیا، سنتها، ادبیات و نیز درجه رشد تمدنی آن جامعه است. مجموعه تمام مواردی که برشمرده شد، در تقویم متجلی میشود. از این راه است که میتوان به اهمیت تقویم پی برد.
از سویی دیگر، یک دانشمند گاهشمار، برای این که بتواند نظام گاهشماری را تنظیم کند، باید به دانشهای بسیاری تسلط داشته باشد. هم دینشناس باشد، هم اهل ادب و شعر و هم ریاضیدان. اینها لازم است تا او بتواند محاسبات را انجام بدهد. علاوه بر این که تسلط بر نجوم، ستارهشناسی و اقتصاد نیز برای او ضرورت دارد. پس هنگامی که تقویم، مقتصات یک جامعه و برآیند تمام اینها میشود، کسی که در زمینههای اقتصاد و ادبیات و ریاضیات و دیگر علوم کار میکند باید حتما دانش تقویم و گاهشماری را بداند، در غیر این صورت دانش او کامل نخواهد بود.
وی افزود: دانش تقویم ما را متوجه میکند که در جامعه هیچ چیز اتفاقی نیست. چون تبلور یک ملت را در تقویم او میتوان دید. کسی هم که میخواهد در هر یک از حوزههای ریاضی، اقتصاد و هر قلمرو دیگری کتاب بنویسد، بی نیاز از دانستن تقویم نیست. این علمی است که هر ایرانی باید آن را بداند.
یاران یادآور شد: با شناخت تقویم است که به هویت خود پی میبریم. هر دانشجوی ادبیات و تاریخ و... هم ناگزیر است که تقویم بداند و از دانش گاهشماری آگاه باشد. اگر تقویم را نشناسیم در شناخت هویت خود دچار اشتباه میشویم و نخواهیم دانست که از کجا آمدهایم. تقویم بسیاری از گرهها را باز میکند و پرسشها را پاسخ میدهد.
خبرنگار : آناهید خزیر
تعداد بازدید: 7076