ضبط خاطرات، برابر با تولید سوژه برای داستاننویسی
ضبط خاطرات، برابر با تولید سوژه برای داستاننویسی
محسن کاظمی، خاطره نویس گفت: تا زمانی که ذهنهای پر خاطره افراد از بین نرفته است، فرصت ضبط خاطرات هست تا از این طریق سوژههای داستاننویسی در آینده فراهم آیند.
محسن کاظمی، خاطرهنویس در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره وضعیت خاطرهنویسی در سالهای اخیر اظهار داشت: خاطرهنویسی در مقطع کنونی به لحاظ آماری در شرایط بسیار خوبی قرار دارد. آمارها با دهه پیش بسیار متفاوتاند. اما در روند تدوین خاطرات و یا در قالب تاریخ شفاهی، بدون استفاده از سبک و اسلوب دقیق خاطرهنگاری، در آیندهای نزدیک فاجعهای به بار میآید. زیرا وقتی خاطرات مطالعه نمیشوند، کوشنده کتاب تلاشی برای دستیابی به صحت مطالبی که از ذهن راوی تراوش کرده است انجام نمیدهد. برای نمونه این روزها، در ادبیات انقلاب و تا حدودی در ادبیات دفاع مقدس رگههایی از این موضوع برجسته شده است. به طوری که خاطرات گاهی در مقابل هم قرار میگیرند و متضاد هستند.
وی با اشاره به ضرورت رسیدگی موسسات ذی ربط درباره دقت و صحت خاطرات تصریح کرد: جریانهای تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری توسط یک سری از نهادها حمایت میشوند. اگر این موسسات صحت مراحل پژوهشی خاطرات را از محقق نخواهند، در آینده با یک فاجعه ادبی مواجه خواهیم شد. شاید راوی با فاصلهای به فرض 20 ساله خاطرات خود را بیان کند و یا تغییری در الویت هنجارها و ارزشهایش ایجاد شده باشد، بنابراین وظیفه محقق است که درباره سندیت مسایل تاریخی تحقیق کند.
کاظمی افزود: باید بر روی خاطرات بررسی و مطالعه جامع انجام شود. به همین دلیل در بحث علم حدیث، وقتی احادیث فقط از یک نفر نقل شده باشد اعتباری ندارد. اما اگر این احادیث به شکلی یکسان از چند نفر روایت شوند بحث تواتر ایجاد میشود . در واقع خاطرهنویس، در بسیاری از کتابهای تاریخی جریانی را بررسی میکند و یا شخصی را طرح و بر خوب یا بد بودنش حکم صادر میکند. لذا برای این که حکم صادر شده، مستند و از پشتوانه قوی برخوردار باشد، محقق باید مطالب را با اسناد مکتوب مطابقت دهد و یا برای مطرح کردن بحث تواتر تاریخی به دنبال شاهدان دیگر برود.
نویسنده کتاب "خاطرات عزت شاهی" با تاکید بر وجود 3 مقوله؛ ضبط، ثبت و نشر در امر تاریخنگاری گفت: بحث نشر از بحث ضبط و ثبت جداست. از آنجا که در امر خاطره با یک پدیده فیزیکی مواجه هستیم که با گذشت زمان تحلیل میرود، مثل تمام احساسهای یک انسان، پس لازم است تا ذهنها از بین نرفتهاند کار ضبط سریعتر صورت گیرد. ابتدا باید افراد شناسایی شوند و خاطراتشان تولد پیدا کند و ضبط شود. سپس روی مادههای مورد نیاز تاریخی فکر و پژوهش انجام گیرد و سرانجام این خاطرات ثبت شوند. زمانی که به ثبت رسید کار تحقیقی آغاز شده و به این صورت خاطرات هویت پیدا میکنند.
وی درباره خطرات موجود در امر خاطرهنویسی اظهار داشت: در خاطرهنویسی امروز 2 خطر وجود دارد. یکی، روش و سبکی که در این کار استفاده و باعث میشود در آینده خاطرات در تقابل با هم باشند. اما نه به این معنا که یکدیگر را حاشا کنند. دیگر این که عدم پژوهش محقق برای دستیابی به حقایق، از مخاطبان سلب اعتماد میکند. مسوولیتپذیری مانند امانتداری است. گاهی گفته میشود مسوولیت خاطرات با راوی است. اما در روند تاریخشفاهی که دو طرف مصاحبه کننده و مصاحبه شونده وجود دارند و به عبارتی دیالوگ بر قرار است، مسوولیت بین راوی و مصاحبهگر تقسیم میشود.
نویسنده کتاب "خاطرات احمد احمد" به آموزشهای مورد نیاز خاطرهنویس اشاره کرد و گفت: این کافی نیست که هر کس به این حوزه علاقهمند است پای میز مصاحبه بنشیند. بلکه باید ابتدا کتابهای خاطراتی که منتشر شده، مطالعه کند. سپس با شرکت در کارگاههای آموزشی مدتی را کنار دیگران در مصاحبهها حضور داشته باشد، تلاشها را از نزدیک ببیند و سپس وارد این عرصه شود.
کاظمی در پایان تصریح کرد: انتظار این است که در آیندهای نزدیک داستان و رمانهای بسیاری از دل این خاطرات خلق شوند. در نتیجه لازم است خاطرات به صورت ریشهای نوشته شوند. هنوز برای داستاننویسی وقت هست. باید فعلا به خاطرهنویسی و ضبط آن ها بپردازیم. اگر افراد خاطره گو از دست روند دیگر خاطراتی نمیماند و سوژهای برای ساخت داستانها وجود نخواهد داشت.
وی با اشاره به ضرورت رسیدگی موسسات ذی ربط درباره دقت و صحت خاطرات تصریح کرد: جریانهای تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری توسط یک سری از نهادها حمایت میشوند. اگر این موسسات صحت مراحل پژوهشی خاطرات را از محقق نخواهند، در آینده با یک فاجعه ادبی مواجه خواهیم شد. شاید راوی با فاصلهای به فرض 20 ساله خاطرات خود را بیان کند و یا تغییری در الویت هنجارها و ارزشهایش ایجاد شده باشد، بنابراین وظیفه محقق است که درباره سندیت مسایل تاریخی تحقیق کند.
کاظمی افزود: باید بر روی خاطرات بررسی و مطالعه جامع انجام شود. به همین دلیل در بحث علم حدیث، وقتی احادیث فقط از یک نفر نقل شده باشد اعتباری ندارد. اما اگر این احادیث به شکلی یکسان از چند نفر روایت شوند بحث تواتر ایجاد میشود . در واقع خاطرهنویس، در بسیاری از کتابهای تاریخی جریانی را بررسی میکند و یا شخصی را طرح و بر خوب یا بد بودنش حکم صادر میکند. لذا برای این که حکم صادر شده، مستند و از پشتوانه قوی برخوردار باشد، محقق باید مطالب را با اسناد مکتوب مطابقت دهد و یا برای مطرح کردن بحث تواتر تاریخی به دنبال شاهدان دیگر برود.
نویسنده کتاب "خاطرات عزت شاهی" با تاکید بر وجود 3 مقوله؛ ضبط، ثبت و نشر در امر تاریخنگاری گفت: بحث نشر از بحث ضبط و ثبت جداست. از آنجا که در امر خاطره با یک پدیده فیزیکی مواجه هستیم که با گذشت زمان تحلیل میرود، مثل تمام احساسهای یک انسان، پس لازم است تا ذهنها از بین نرفتهاند کار ضبط سریعتر صورت گیرد. ابتدا باید افراد شناسایی شوند و خاطراتشان تولد پیدا کند و ضبط شود. سپس روی مادههای مورد نیاز تاریخی فکر و پژوهش انجام گیرد و سرانجام این خاطرات ثبت شوند. زمانی که به ثبت رسید کار تحقیقی آغاز شده و به این صورت خاطرات هویت پیدا میکنند.
وی درباره خطرات موجود در امر خاطرهنویسی اظهار داشت: در خاطرهنویسی امروز 2 خطر وجود دارد. یکی، روش و سبکی که در این کار استفاده و باعث میشود در آینده خاطرات در تقابل با هم باشند. اما نه به این معنا که یکدیگر را حاشا کنند. دیگر این که عدم پژوهش محقق برای دستیابی به حقایق، از مخاطبان سلب اعتماد میکند. مسوولیتپذیری مانند امانتداری است. گاهی گفته میشود مسوولیت خاطرات با راوی است. اما در روند تاریخشفاهی که دو طرف مصاحبه کننده و مصاحبه شونده وجود دارند و به عبارتی دیالوگ بر قرار است، مسوولیت بین راوی و مصاحبهگر تقسیم میشود.
نویسنده کتاب "خاطرات احمد احمد" به آموزشهای مورد نیاز خاطرهنویس اشاره کرد و گفت: این کافی نیست که هر کس به این حوزه علاقهمند است پای میز مصاحبه بنشیند. بلکه باید ابتدا کتابهای خاطراتی که منتشر شده، مطالعه کند. سپس با شرکت در کارگاههای آموزشی مدتی را کنار دیگران در مصاحبهها حضور داشته باشد، تلاشها را از نزدیک ببیند و سپس وارد این عرصه شود.
کاظمی در پایان تصریح کرد: انتظار این است که در آیندهای نزدیک داستان و رمانهای بسیاری از دل این خاطرات خلق شوند. در نتیجه لازم است خاطرات به صورت ریشهای نوشته شوند. هنوز برای داستاننویسی وقت هست. باید فعلا به خاطرهنویسی و ضبط آن ها بپردازیم. اگر افراد خاطره گو از دست روند دیگر خاطراتی نمیماند و سوژهای برای ساخت داستانها وجود نخواهد داشت.
گزارشگر : نسترن پورصالحی
30 خرداد 1388 ساعت 12:26
تعداد بازدید: 6973