هم ذات پنداری باراویان نوارها
گفت و گو با راحله صبوری
پیادهکننده نوارهای گفتوگو با رزمندگان
از چه زمانی کار ادبیات جنگ را بهطور جدی شروع کردید؟
سال 1373 از طریق همسرم و بهطور اتفاقی با دفتر ادبیات و هنر مقاومت آشنا شدم. او در آن روزها در بعضی پروژهها با این دفتر همکاری میکرد. به یاد دارم زمانی که آقای اصغر کاظمی مشغول مصاحبه و تدوین کتاب "بمو" بود کار پیاده کردن نوارهای مصاحبه آن را من بر عهده گرفتم. البته رابطه من با دفتر ادبیات تا مدتها به صورت غیرمستقیم بود تا وقتی که در آذرماه 1382 که دفتر به یک نیروی جدید نیاز داشت. از آن زمان تا امروز بهطور جدیتر و فعالتر با آنها همکاری میکنم.
وقتی میخواستید اولین نوار را پیاده کنید، یادتان هست دچار چه مشکلاتی شدید؟
با جنگ ناآشنا نبودم، اما ادبیات جنگ برایم غریب و ناآشنا بود. اولین نوارهایی که پیاده کردم، روایت شناسایی ارتفاعات بمو بود. روایتها برایم جالب و هیجانانگیز بود. هیچوقت در مورد پیاده کردن نوار مشکل عمدهای نداشتم، اما گاهی کاستها قدیمی و کیفیت آنها آنقدر پایین بود که یا مجبور بودم از «هدفون» استفاده کنم و یا یک نوار را با صدای بلند، بارها گوش کنم تا متوجه صحبتهای افراد بشوم. بعضی از نوارها در بحبوحه جنگ، داخل سنگر و یا چادر ضبط شده بود و صداهای حاشیهای باعث میشد صدای اصلی و مورد نظر بهسختی شنیده شود؛ مثل نوارهای مکالمات بیسیم و یا جلسات قرارگاه.
در جلسات قرارگاه و مکالمات بیسیم چند نفر همزمان صحبت میکردند و تشخیص صاحب صدا و مفهوم مکالمات کار سختی بود که تنها با تکرار و گوش کردن زیاد به نتیجه دلخواه میرسیدم.
فکر میکنید پیاده کردن نوار کار آسانی است یا کار مشکلی؟
بهطور کلی میتوان پیاده کردن نوار را در زمره کارهای سخت قرار داد؛ اما اگر کیفیت نوارها و مکالمات خوب و در حد استاندارد باشد پیاده کردن آنها بهمراتب سادهتر خواهد بود، خصوصاً اگر پیادهکننده تجربه و زمینه فکری هرچند اندکی از محتوای سؤالات و سوژه مورد بحث را داشته باشد.
برای پیاده کردن نوار باید کلمهبهکلمه پیاده کنیم یا جملهبهجمله؟
فکر میکنم بهتر است پیادهکننده نوار عین صحبتهای راوی را بیکموکاست به کاغذ منتقل کند. چون ممکن است نکتهای یا اصطلاحی از نگاه پیادهکننده مهم نباشد اما همان کلمه و یا اصطلاح از نظر مصاحبهکننده، نویسنده و یا بازنویس مهم و کلیدی باشد. بهتر است، پیادهکننده از حافظه کوتاهمدت خود کمک بگیرد. نوار را گوش کند، یک جمله را به خاطر بسپارد، دکمه Pause را بزند و سپس جمله را روی کاغذ بنویسد.
پیاده کردن بهصورت جمله ـ جمله باعث میشود تا پیادهکننده دیرتر از کار خسته شود و در ضمن، سرعت و دقت کارش هم بیشتر شود. هروقت هم که در حین کار، کلمه یا اصطلاحی را متوجه نشود، میتواند بار دیگر جمله را گوش کند. البته در این مورد نظریات و مُدلها متفاوت است. مصاحبهکنندهای که خودش نوار را پیاده میکند میداند چه مطالبی را از دل مصاحبه استخراج کند و شاید دیگر نیاز به پیاده کردن کلمهبهکلمه مصاحبه نباشد. اما درصورتیکه پیاده کردن نوار را شخص دیگری، غیر از مصاحبهکننده، بر عهده داشته باشد بهتر است مطالب را عیناً پیاده کند.
آیا تا کنون در هنگام کار به اسامی غریبی برخوردهاید که کار را برای شما سختتر کند؟
حتماً هر پیادهکنندهای در هنگام کار، به واژهها، اسامی مکانها و اشخاصی برخواهد خورد که برایش ناآشناست و یا املای صحیح آن را نمیداند. بهتر است پیادهکننده، یک فرهنگ لغت، مثل معین یا دهخدا و یا هر فرهنگ لغتی را که در ارتباط با سوژه مورد نظر است در کنار خود داشته باشد و در هنگام مواجهه با اصطلاحات غریب به آنها مراجعه کند تا معنی و املای درست لغات را بداند و بنویسد.
مثلاً اگر پیادهکنندهای، نواری را در رابطه با عملیات والفجر 8 پیاده میکند بهتر است، چند کتاب و مأخذ در رابطه با عملیات والفجر 8 یا فاو در کنار خود داشته باشد تا بتواند، شکل صحیح کلمات ناآشنا و اصطلاحات را پیدا کند. بهعبارتی، پیادهکننده باتجربه میتواند با مراجعه به مأخذها و کتابها متن پیادهشده را برای بازنویسی گویاسازی کند. مثلاً اگر راوی در صحبتهایش از سمت چپ جاده صحبت میکند، پیادهکننده در کروشه مینویسد سمت چپ جاده (فاو بصره)، چراکه جاده اصلی فاو بصره محور اصلی عملیات والفجر 8 بوده است.
در مورد تشابه اسامی چه راهکاری وجود دارد؟
در مورد اسامی که شبیه هم هستند باز هم باید با مراجعه به کتابها و یا حتی مراجعه به راوی (در مورد اسم اشخاص) شکل صحیح و کاملِ اسامی را نوشت.
برای پیاده کردن نوار از یک طرف کاغذ باید استفاده کنیم یا از دو طرف؟
بهتر است مطالب در برگههای سفید و بدون خط و در یک روی برگه نوشته شود. همچنین باید مطالب را با خودکار مشکی و پررنگ بنویسیم.
خط پیادهکننده باید خوانا باشد و بین سطرها حداقل دو سانتیمتر فاصله بگذارد، تا بازنویس و ویراستار فضای کافی برای تکمیل مطالب در اختیار داشته باشد. برای ماندگاری و دوام هرچه بیشتر مطالب نیز بهتر است از قسمت بالا و دو طرف برگه دو سانتیمتر خالی بگذاریم تا نوشتهها از هر نظر در امان باشند.
پیادهکننده، نشانههای سجاوندی مثل نقطه، ویرگول هم باید بگذارد یا خیر؟
بله، نشانههای سجاوندی، به بازنویسی در کارش یاری میرساند. با این علامتها بازنویس پی خواهد برد که راوی بر چه مطالبی تأکید بیشتری دارد، درضمن ابتدا و انتهای جمله و پاراگراف را تشخیص خواهد داد.
هرگاه پیادهکنندهای با درک درستی از روایات و مصاحبهها، نوار را پیاده کند در انتقال مفاهیم و منظور راوی موفقتر خواهد بود. گذاشتن ویرگول، نقطه و یا سهنقطه به هنگام قطع صحبت راوی ضروری است.
اگر راوی در هنگام صحبت و یادآوری یک خاطره منقلب شود و گریه کند آیا این احساسات باید ثبت شود؟
انتقال این حس و حال از کاسِت به روی کاغذ و ثبت احساسات راوی، بازنویس را در بهتر نوشتن خاطرات و انتقال آن به خواننده یاری میکند. تأثیر این حوادث و خاطرات بر راویان متفاوت و درخور تأمل است و میتوان به این شکل آنها را گنجاند: [گریه]، [خنده]، [فریاد]، [سکوت].
بهطور متوسط یک نوار چند صفحه را دربر میگیرد؟
حجم صفحهها بستگی به لحن راوی دارد و سؤالهایی که مصاحبهکننده میپرسد. بعضی از راویان تند و بعضی آهسته صحبت میکنند که هر دو در حجم آثار پیادهشده مؤثر است. گاهی سؤال مصاحبهکننده از جواب راوی طولانیتر است.
برای مصاحبه راویانی که سریع صحبت میکنند، توصیه شما چیست؟
با فشار دادن دکمه مخصوص دور نوار به حالت کند درمیآید و بهراحتی میتوان آن را پیاده کرد.
در مصاحبههای تاریخ شفاهی عادی، بعد از پیاده کردن نوار، نیازی هست متن پیادهشده را با نوار مقایسه کنیم و تطبیق دهیم؟
درصورتیکه ابهامی در متن پیادهشده وجود داشته باشد و یا کلمه یا کلماتی از قلم افتاده باشد، تطبیق دوباره نوار و متن پیادهشده میتواند به رفع این ابهامات کمک کند.
آن بخش از موارد نامفهوم نوار را چگونه در متن مشخص میکنید؟
اگر جمله یا اصطلاحی برای پیادهکننده نامفهوم بود به جای آن، در جمله و در داخل کروشه، عنوان کلمه [نامفهوم] را مینویسیم تا با مراجعه به راوی یا کتابهای مرجع، جمله را تکمیل کند.
در مدلهای جدید معمولاً نوار را تبدیل به سیدی میکنند و همزمان که صدا از رایانه پخش میشود، آن را حروفچینی میکنند. آیا شما هم این روش را میپسندید؟
اگر سرعت و دقت عمل، هر دو رعایت شود روش بسیار خوبی است.
برای تطبیق نوار با متن، آیا روی متن شمارهگذاری میکنید؟
حتماً، چراکه در درازمدت و با گذشت زمان که این نوارها و پیادهشدهشان در آرشیو قرار میگیرند، دستیابی و مراجعه به متنهای پیادهشده و یا نوارها مشکل خواهد بود. میتوان علامات اختصاری و کد، مثل حرف اول اسم و فامیل راوی را در نظر گرفت و پشت و روی برگهها و یا حتی روی نوار نوشت تا دستیابی به آن آسان شود. در این مورد هر پیادهکنندهای روش خاص خود را دارد و اصل تعریفشدهای وجود ندارد.
آیا متن پیادهشده نوار را باید نگه داشت؟
متن پیادهشده یک نوار مصاحبه، اولین عنصر مهم برای نگارش و تدوین یک کار مستند و تاریخی است. متنی است که جای پای نویسنده را در آن نمیبینیم، خام و دستنخورده است مثل طبیعت. مستندنگار بارها و بارها میتواند به آن مراجعه کند، از آن کمک بگیرد و واقعیت را آنگونه که بود و هست پیدا کند. بنابراین آرشیو و نگهداری این دستنوشتهها و نوار ضروری است.
در آرشیو و نگهداری نوارهای مصاحبه، آنها را کنار پیادهشدهها و در یک جا میگذارید یا جدا از هم؟
در این مورد شیوه خاصی را پیشنهاد نمیکنم، این کار بستگی به ذوق مسئول آرشیو و یا مصاحبهکننده دارد. بههرحال باید روشی باشد که دستیابی تاریخنگاران به این اسناد و نوارها راحت و بیدردسر باشد.
بعد از حروفچینی متنها آیا نیازی هست که آنها با متن دستنویس تطبیق داده شود؟
درصورتیکه نویسنده، بعد از حروفچینی متن، تناقض یا ابهام یا اشتباهی در متن ببیند، میتواند، بار دیگر به متن پیادهشده مراجعه کند. در مورد اعداد، تاریخ و اسامی اشخاص و مکانها. این مورد زیاد پیش آمده است.
بعضی از پیادهکنندهها، یک نوار را پیاده میکنند و بار دیگر آن را پاکنویس میکنند. توصیه شما چیست؟
بهتر است پیادهکننده تازهکار، نوار را با مداد پیاده کند تا بهراحتی بتواند بعد از چند بار گوش کردن نوار، آن را اصلاح کند و خطخوردگیها را پاک کند. این کار از اتلاف وقت و انجام چندباره کار جلوگیری میکند.
با لهجهها چه باید کرد؟ برخی ترکی، عربی و یا لُری را با لهجههای غلیظی صحبت میکنند.
انتقال گویشهای متفاوت به نوشته، بستگی به شیوه و سبک بازنویس و نویسنده دارد. شاید نویسنده بخواهد روی بعضی از تکیهکلامها یا اصطلاحات محلی تأکید بیشتری بکند. این اصطلاحات و تکیهکلامها در این موارد پیاده میشوند. در غیر این صورت آنها را با نثری ساده مینویسیم. مثلاً جنوبیها به جای اینکه بگویند «برنج را پختم» میگویند «برنج ساختم»، اگر نویسنده بخواهد بر لهجه جنوبی تأکید کند، عیناً باید نوار را پیاده کند.
آیا بهتر نیست شکل لاتین بعضی از واژهها برای کمک به بازنویس در بالای آن نوشته شود؟
این کار ضروری است و به کیفیت کار بازنویس کمک میکند.
به نظر شما برای بعضی از واژهها که لاتین است باید شکل فارسیشدهاش را بنویسیم یا اصل آن را؟ مثلاً با آر.پی.جی 7 یا C130 چه باید کرد؟
بههرحال اگر واژه ناآشنا باشد و یا علامت اختصاری داشته باشد و احتمال بدهیم که خواننده یا بازنویس ممکن است اشتباه کنند، بهتر است فارسی آن را در پرانتز بنویسیم. در پیاده کردن عددها و ارقام هم بهتر است هم به زبان ریاضی و هم در پرانتز به فارسی بنویسیم.
مطالبی که ما در تاریخ شفاهی جنگ مینویسیم و میشنویم عمدتاً شامل کشتار، خونریزی و زخمی شدن است. گوش کردن این نوارها چه آسیبهای روانیای برای کسی که نوار را پیاده میکند در پی دارد؟
گفتن و شنیدن از حوادث تلخ جنگ هر انسانی را متأثر و ناراحت میکند. پیادهکنندهای که پیوسته با روایت این حوادث سروکار دارد طبیعتاً روحش آزرده و رنجور میشود. او در تمامی لحظات همپای راوی است و شاید مجبور شود یک روایت را بارها و بارها بشنود و این طبعاً در فکر و روح او تأثیر میگذارد. بعضی روایات، تا مدتها در ذهن پیادهکننده باقی میماند و ذهن و فکر او را به خود مشغول میکند چراکه پیادهکننده نوار در طول پیاده کردن یک نوار، همذاتپنداری و انس و الفتی خاص با راوی پیدا خواهد کرد.
گاهی پیادهکنندهای به علت تأثر و غم و اندوه از شنیدن سخن راویان مجبور میشود چند روزی و یا چند ساعتی کار را کنار بگذارد تا حال روحیاش بهتر شود.
آیا پیادهکننده میتواند مطالبی را که از زبان راوی یا راویان میشنود در بین دوستان و یا خانواده نقل خاطره کند؟
بهتر است این کار با اجازه راوی و یا نویسنده انجام شود. شاید بازنویس یا تدوینگر تصمیم داشته باشد، روایات تا انتهای کار تدوین از دیگران پنهان بماند.
در برخی مصاحبهها، مصاحبهشونده، صحبت میکند ولی میگوید: این قسمتها را نمیخواهم منتشر شود. با این قسمتها چه میکنید؟
در اینگونه موارد در متن اصلی با خودکار یا ماژیک فسفری دور مطلب را خط میکشیم. بهاینترتیب بازنویس خواهد دانست که چه مطلبی را در بازنویسی نباید ذکر کند. چون فسفری کردن یا هایلایت کردن در مواردی به کار میرود که بخواهیم مطلبی را برجسته و مهم جلوه دهیم. بنابراین بهتر است دور مطلب خط بکشیم.
برای مشخص شدن سؤالها و جوابها چه روشهایی معمول است؟
بهتر است پیادهکننده نوار، سؤالها را با رنگی متفاوت و متمایز از رنگ جواب بنویسد تا در صفحه مشخص و نمایان باشد. مثلاً آنها را با دو رنگ سرخ و سیاه بنویسد. بهتر است بین سؤال و جواب راوی، فاصلهای در حد دو سه سانتیمتر وجود داشته باشد.
در گذشته سؤالها را با حرف «س» و جواب را با حرف «ج» مشخص میکردند. امروزه با علامتهایی مثل مربع یا دایره و یا خط تیره تفاوت سؤال و جواب را مشخص میکنند؛ مانند قسمت ذیل:
¨ اسم شما چیست؟
¨¨ اسم من راحله است.
به لحاظ جسمی آیا فشاری بر پیادهکننده نوار وارد میشود؟
پیاده کردن نوار، شاید در نگاه اول کاری ساده باشد اما وقتی دقیقتر به آن نگاه کنیم. میبینیم که پیادهکننده برای پیاده کردن یک نوار ساعتها پشت میز مینشیند و نهتنها فکر او درگیر این کار است بلکه بندبند انگشتان، ستون فقرات و گردنش درگیر و تحت فشار هستند. یکنواختی کار، فشار و گذشت زمان، آسیبهایی جدّی برای پیادهکننده در پی خواهد داشت.
خوب است، پیادهکننده در هنگام کار، گاهی استراحت کوتاهی هم بکند. نرمش آرامی به انگشتان، مچ دست و گردن بدهد و چند قدمی راه برود. محیطی که پیادهکننده در آن کار میکند و فضای فیزیکی محل کار در کم شدن آسیبهای جسمی مؤثر است. پیادهکننده باید از میز تحریر و صندلی مناسب استفاده کند. زیاد روی نوشتهها و برگهها خم نشود و چشمانش را به نوشتهها نزدیک نکند. پیاده کردن نوار روی اعصاب هم تأثیر میگذارد، گاهی پیادهکنندهها در حین کار، دچار اضطراب و نگرانی میشوند و پرخاش میکنند. ظرفیت و توانایی افراد متفاوت است و این کار هم میتواند تأثیرات متفاوتی بر افراد داشته باشد، بنابراین توصیه میشود افرادی به سراغ این کار بیایند که بر اعصاب و فکر و ذهن خود مسلط و انسانهای آرامی باشند. پیاده کردن نوار هم مثل خیلی از کارها عشق و علاقه میطلبد.
این کار در زمره مشاغل سخت و کمدرآمد قرار دارد. درعینحال چون بعد از مصاحبه، پیاده کردن نوار اولین و اصلیترین مرحله برای تدوین یک کتاب است از اهمیت و حساسیت خاص برخوردار است.
چرا اکثر پیادهکنندگان نوارها خانم هستند؟
به این دلیل که پیاده کردن نوار کاری است که حضور فرد را در یک محیط خاص و در ساعتی معین
نمیطلبد. این کار را در هر مکان و زمانی، به دلخواه میتوان انجام داد. علت دیگر این است که خانمها دقت نظر و صبر و حوصله بیشتری نسبت به آقایان دارند.
و آخرین توصیههایتان برای دیگر همکاران؟
آخرین توصیه این است که برای حفظ و نگهداری بهتر نوارها، آنها را در جای خشک، دور از گرما و رطوبت نگه داریم.
بعد از اتمام مصاحبه، قسمت زیرین نوار، (write protect)، را بشکنیم تا بهاشتباه در هنگام پیاده کردن نوار مطالب پاک نشود.
گفت وگو: سیدقاسم یاحسینی
ماهنامه فرهنگی تحلیلی سوره شماره 36
تعداد بازدید: 6558
آخرین مطالب
پربازدیدها
- ویرایش محتوایی تاریخ شفاهی باید به سبک مصاحبهشونده نزدیک باشد
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 120
- آموزش در تاریخ شفاهی، نیازمندِ مباحث عمیق است
- خاطرات سیدضیاء قدسیپور
- روایتها و تفسیرهای مختلف در تاریخ شفاهی
- سیصد و پنجاه و هشتمین شب خاطره - 1
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 121
- خاطرات بتول برهاناشکوری