خاطرات آیت الله سید احمد علم الهدی
-
شناخت زمینههای وقوع مهمترین واقعهی تاریخ معاصر ایران، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 به رهبری امام خمینی ، مطالعه در مورد گرههای اجتماعی فعال آن رخداد به ویژه بررسی نقش کنشگران اجتماعی را میطلبد . روحانیون و علمای دینی از فعالترین گروههای اجتماعی بودند که حضور و نقش مهمی در صحنه داشتند. به همین منظر تدوین و نشر خاطرات شخصیتهای علمی و فعالان سیاسی مؤثر در انقلاب اسلامی به عنوان یک یاز منابع تاریخی، موجب روشنتر شدن ابعاد گوناگون این تحول بزرگ و غنای آثار پژوهشی و شناخت بیشتر آن واقعه میگردد. اهمیت پرداختن به تدوین و نشر خاطرات حجتالاسلام والمسلمین سید احمد علمالهدی نیز با چنین دیدگاهی مشخص میشود که این مسئله در ابعاد مختلف قابل بررسی است: نخست آنکه گزارشهای زندهی راوی از جزییترین وقایع، بسیار حائز اهمیت است ؛ به طوری که در برخی موارد، اطلاعات ارائه شده را نمیتوان در هیچ منبع تاریخنگاری و کار سندی یافت. دوم اینکه راوی به عنوان یک روحانی که چند مرحله تحصیلات حوزوی و مبارزات را گذرانده و در دورهی انقلاب نیز فعالیت های علمی و فرهنگی گستردهای از جمله: تأسیس دانشگاه امام صادق (ع) را داشته است، روایات ارزشمندی از وقایع ارائه میدهد که گاه این روایات نام افرادی را برای اولین بار در برخی حوادث مطرح میکند. دورهی زمانی و حیطهی مورد نظر در این کار نیز از پراهمیتترین مقاطع تاریخ منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میآید؛ به گونهای که وقایع قبل از سال 1342، دوران مبارزات انقلابی و سپس دورهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با محوریت حوادثی که خود راوی در آن نقش ایفا کرده ، به روشنی مورد تحلیل وب ررسی قرار گرفته است. البته این خاطرات یک نوع تاریخ محلی را نیز در خود جای داده است؛ تأکید راوی بر تحولات انقلابی شهر مشهد در واقع تاریخ انقلاب اسلامی این شهر را نیز در بر میگیرد. و بالاخره اینکه ترسیم وقایع مربوط به انقلاب اسلامی به زبانی شیرین و جذاب و بدون غل و غش، مخاطب را بر سر وجد میآورد و اهمیت منابع خاطرات نویسی را دو چندان کرده است.
تعداد بازدید: 6594








آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 146
حادثۀ دیگر مربوط به یک گروهبان مخابرات است به نام کاسب. این گروهبان با من دوست بود. بلایی به سرش آمد که برای بسیاری از نیروهای ما ناراحتکننده بود. این گروهبان، روزی نفربر خود را به تعمیرگاهی که در بصره مستقر شده بود میبرد و بعد از تحویل نفربر به مکانیکیها و شرح دادن عیب و ایراد آن به خانهاش میرود.






