پاسیاد پسر خاک؛ تصویری روشن از صبوری و آزادگی
حسین نصرالله زنجانی
28 مرداد 1404
همزمان با بیستمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، رویداد ملی «آزادگان ایران» ۷ شهریور ۱۴۰۴ در قزوین برگزار میشود. در این مراسم، تقریظ حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بر کتاب «پاسیاد پسر خاک» برای نخستینبار منتشر خواهد شد.
■
نوشتن درباره کتاب «پاسیاد پسر خاک»، بیش از آنکه نقد و بررسی اثری پژوهشی باشد، ادای دین است به قلم محمد قبادی، که توانسته با هوشمندی، بخشهایی از زندگی و زمانه مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد را از پس غبار زمان بیرون بکشد.
در این اثر تنها به ثبت وقایع اکتفا نشده و با وسواس لایههای پنهان رنج، صبر و کوشش شخصیتی بزرگ در آوردگاه سخت مبارزه و اردوگاههای اسارت به تصویر کشیده شده است. این کتاب، روایتی است از سیر یک شخصیت، از جوانی تا کمال. کتاب در فصلهای نخست، ضمن بررسی اسناد و شواهد نشان میدهد که او تربیتشده در یک خانوادۀ روحانی و اصیل است. در همان سالهای نوجوانی در مشهد و قم و نجف اشرف، با سختی درس میخواند و سپس تحت تأثیر شخصیت امام با مبارزه علیه حکومت پهلوی آشنا میشود. نویسنده با تمرکز بر این دوره، بررسی وضعیت جامعه، حوزههای علمیه و دوران مبارزه، از مصاحبههای باقیمانده از آقای ابوترابی در مراکز اسنادی نهایت بهره را برده، به تبیین دقیق آن حوادث میپردازد و نسبت شخصیت اصلی کتاب با این حوادث را به خوبی نشان میدهد. همگامی او با شهید سیدعلی اندرزگو و ریشههای مقاومت و صلابت ابوترابی را در دل مبارزات زیرزمینی نشان میدهد. این بخش از کتاب، برای شناخت شخصیت محوری ابوترابی دوره اسارت امری ضروری است؛ چرا که نشان میدهد او پیش از ورود به اردوگاههای بعث، طعم تعقیب، فرار و سختی را چشیده و این تجربیات، او را برای مبارزه و مصائب بزرگتر آماده کرده است. ابوترابی با بهرهگیری از شخصیت خانوادگی، تعالیم دینی، فهم موقعیت اسارت و با تأکید بر سلامت روح و روان اسرا، الگویی برای آزادگی است. نقطه اوج و قلب تپنده کتاب، روایتِ ۱۰ سال اسارت است. در اینجاست که روح و شخصیت ابوترابیفرد به معنای واقعی کلمه تجلی پیدا میکند. نویسنده با تکیه بر تحقیقات میدانی و مصاحبه با حدود ۷۰ نفر از آزادگان و افراد مرتبط با او، نشان میدهد چگونه ابوترابیفرد، با وجود شکنجه و فشار، با اخلاق حسنه و مدارا و تدبیر، ستون فقرات مقاومت در اردوگاهها شد. او نهتنها در حفظ انسجام و مقاومت اسرای ایرانی کوشش میکرد و مراقب آنان بود، بلکه با رفتارش، حتی نظامیان عراقی را تحت تأثیر قرار میداد. در این بخش، توجه نویسنده به جزئیاتِ پژوهشی ستودنی است. اشاره به روایتی دستِ اول از شهید محمود اماناللهی که سال 1361 به علت مجروحیت شدید از اسارت آزاد شد و خبر اسارت سید را به خانوادهاش رساند، نشاندهنده دقت قبادی در یافتن قطعات گمشدۀ تاریخ شفاهی است. این جزئینگری، به اعتبار و اصالتِ اثر میافزاید و آن را از یک زندگینامه معمولی فراتر میبَرَد.
بخش پایانیِ کتاب، روایت بازگشت سید آزادگان به کشور است. ابوترابیفرد پس از 10 سال مقاومت و صلابت، به جای گوشهگیری و استراحت، با همان روحیه و تواضع همیشگی، به عرصۀ خدمت باز میگردد. کتاب، نقش او را به عنوان نمایندۀ ولی فقیه در امور آزادگان و سپس نمایندۀ مجلس روایت میکند. پیامِ مهم این بخش از زندگی شهیدانِ زندهای چون ابوترابیفرد، این است که آنها پس از تحمل سالها رنج، به جای طلبکاری، خدمتگزاری را پیشه میکنند.
کلام آخر اینکه، لازم است از نویسنده به خاطر سوژهشناسی و قلم زیبایش تشکر کرد. او با این اثر، نهتنها زندگینامه، بلکه گنجینهای از درسهای اخلاقی و تاریخی را به نسل امروز ارائه کرده است. میتوان از این کتاب به عنوان الگویی موفق در زندگینامهنگاری یاد کرد.
تعداد بازدید: 48








آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 11
اخلاص و ایمان بود که بچهها را نگه میداشت. تمام بدن من جوش زده بود و میسوخت. در طی این مدت مانور بزرگی گذاشتند. هر شب دو گردان عمل میکرد. تمرینها منظم و مرتب و با فشار انجام میشد. قرار بود عملیاتی صورت گیرد ولی بعداً متوجه شدند که دشمن پی برده، عملیات انجام نگرفت. همه گردانها را به مرخصی فرستادند. ما هم مجدداً آمدیم تهران! بعد از یک هفته مرخصی دوباره به طرف دوکوهه حرکت کردم. فرماندهمان عوض شده بود، «جعفر محتشم» به جای اکبری. این بار تمام گردانهای لشکر با هم بودند. از زمین ورزشی راهآهن حرکت کردیم.






