خاطرات حسین صادقی
21 اسفند 1402
حسین صادقی معروف به حسین گاردی،[1] مهمان دویستوبیستویکمین برنامه شب خاطره (بهمن 1390) بود. او در مورد حضورش در مناطق جنگی خاطره گفت: ما پس از یک دوره حضور در غرب برگشتیم تا نیروهایی را برای پاکسازی جادههای مواصلاتی شهر بانه، به آنجا اعزام کنیم. نیروها را که منتقل کردیم، خودمان در کرمانشاه بودیم که اطلاع دادند: «شما باید به نفتشهر بروید؛ عراق سکوهای نفتی ما را زده است و اوضاع شهر اصلاً خوب نیست.» بنابراین ما به سمت نفتشهر حرکت کردیم و خودمان را به همراه افراد دیگر، برای زدن منابع نفتی عراق، به نزدیکیهای مرز رساندیم. آنها در کار با خمپاره 81 خیلی مهارت نداشتند؛ تعدادی گلوله به سمت سکوهای عراق پرتاب کردند، اما موفق نبود. توکل به خدا کردم و تنظیمات لازم را برای هدفگیری انجام دادم و گلوله را در آن کار گذاشتم. پس از لحظاتی دیدم یک قسمت از سکوی نفتی عراق دارد میسوزد. چندبار دیگر این کار را تکرار کردم تا سکوهای نفتی عراق هم مثل سکوهای ما شد.
در ادامه این روایت را ببینیم.
تاکنون 355 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 6 اردیبهشت 1403 برگزار میشود.
1 ایشان به خاطر اینکه سابقه حضور در گارد ارتش شاهنشاهی را داشتند، در دوران اسارت به این لقب معروف شدند.
تعداد بازدید: 1691








آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 7
سه ـ چهار روز از عملیات گذشت. بچهها از سمت راست کوه بالا کشیده بودند. ارتفاعات شیلر در حال فروپاشی بود. من چند بار با یکی از رانندههای آمبولانس زیر خیمه آتش دشمن نشستیم و زیارت عاشورا خواندیم، در حالی که خشم خمپارهها در اطرافمان شعله میکشید. یک بار که آمدند و آمبولانس خواستند، فهمیدم این بار جنازه شهید «حاجیپور» را باید ببریم. حاجیپور فرمانده تیپ عمار بود. شجاعت او را از زبان بچهها زیاد شنیده بودم. حاجیپور با موتور میرفته که زده بودندش.






