خاطرات قاسم صادقی


13 آذر 1402


سردار حاج قاسم صادقی، رزمنده دوران دفاع مقدس و بنیانگذار یادمان شهدای کوی ذوالفقاری آبادان، مهمان دویست‌ و هفدهمین برنامه شب خاطره (مهر 1390) بود. او درباره پوتین، فشنگ و خودکاری که در روی پوستر پشت سرش دید و بعضی اتفاقات تلخ جنگ، خاطره گفت: اواسط عملیات کربلای 5 بود. روی خاکریز نشسته بودم. داشتم میدان مین را نگاه می‌کردم. دیدم یک لنگه پوتین آنجا افتاده است. گفتم حتماً این پوتین صاحب دارد. دنبال صاحب پوتین گشتم؛ توسط این لنگه پوتین، سه شهید پیدا کردم. که یک پلاک داشتند. پلاکش هم برای لشکر 77 خراسان بود. زیر جمجمه یک کارت در نایلون بود که روی آن نشانی نوشته شده بود؛ خیابان خراسان، جنب پمپ بنزین....

 در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 352 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 7 دی 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو



 
تعداد بازدید: 3880


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 
پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/11

تاریخ شفاهی «استانداردپذیر» است، اما «قالب‌پذیرِ خشک» نیست. این دو تفاوتی ظریف دارند و بسیاری از دعواهای روش‌شناختی تاریخ شفاهی دقیقاً از همین‌جا آغاز می‌شود. تاریخ شفاهی از جنس «روایت انسانی» است؛ مادۀ خامش حافظه، تجربه زیسته، احساس، سکوت، مکث و حتی خطاست. اگر آن را مثل تاریخ رسمی یا مقاله دانشگاهی در قالب‌های صلب فرو ببریم، جانش را می‌گیریم؛ و اگر بگوییم چون انسانی است، قاعده‌ای ندارد، به خاطره‌نویسی بی‌ضابطه می‌رسیم.